به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام دکتر محمد کاشیزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، در گفتوگو با رسانهی رحا مدیا با اشاره به پیام صادره از رهبر معظم انقلاب به مناسبت ترور فرمانده برجسته حزبالله لبنان، شهید سیدحسن نصرالله گفت: دو نکته در خصوص شرایطی که در آن قرار داریم به ذهنم میرسد. نکتهی اول اینکه ما وسط یک میدان جنگ قرار داریم که در این میدان، میدان دادن به متجاوزی که یکسال است سازمان ملل را مورد تمسخر قرار داده و هیچ وقعی به نهادهای بین المللی نمیدهد، از طریق گفتگوی دیپلماتیک حل کردن مسئله کار صحیحی نیست. پس این بحثهایی که در این یکی دو هفتهی اخیر از طرف برخی نمایندهیهای رسمی جمهوری اسلامی بهعنوان تلهی جنگ، خلع سلاح و اذعان به اینکه حزبالله به تنهایی توانایی مقابله ندارد و ارجاع مسئله به سازمانهای بین المللی اشتباه راهبردی تلقی میشود. وقتی ما وسط میدان جنگ هستیم، مطرح کردن بحث تلهی جنگ یک اشتباه و فرصت دادن به دشمن برای تنش و تشدید جنگ است.
وی ادامه داد: نکتهی دوم که به ذهن بنده میرسد این است که ما الان در میدان جنگ هستیم. جنگ و شهادت با هم عجین شدهاند. اسلام میلیونها شهید تقدیم کرده. از جناب حمزه سیدالشهداء، ابا عبدالله الحسین سیدالشهداء و همهی ائمهی معصومین(علیهمالسلام) که قاعدتاً این اینها آدم بالاتری نداریم. وقتی میدان، میدان مقاومت و جنگ است، باید هزینهی ورود به جنگ را پذیرفت. پذیرفتن هزینهها یک اصل است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه افزود: یک بحث دیگری را هم باید در کنار این در نظر گرفت که ویژگی بارز جناب سیدحسن نصرالله چه بوده است. ویژگی بارز ایشان جانفدا بودن برای اسلام است. جانفدا بودن یعنی در معرض فداکاری قرار گرفتن. در داستان جنگ اُحد که خبر شهادت پیامبر(ص) رسید، خیلیها سلاح بر زمین گذاشتند. یک قائدهی دیگر هم میشود که فردی سلاح بهدست بگیرد، چشم خود را ببندد و بیمحابا عمل کند. مثل داستان حمزه سیدالشهداء که وقتی قاتل او پیدا شد، حضرت در این جنگ یا در جنگهای دیگر اجازهی مثله کردن نمیدادند. میگفتند که آنها کار اشتباهی کردند که مثله کردند، ولی ما عاقلانه میجنگیم. یعنی قاعدتا ویژگی بارز مجاهد فی سبیل الله این است که وقتی رهبرانش در معرض شهادت قرار میگیرند نه میترسد و نه بیمحابا عمل میکند.
دکتر کاشیزاده در خصوص ویژگیهای ساختار مکتبی گفت: ما داریم برای یک مکتب و ساختار مکتبی قدم میگذاریم. در ساختار مکتبی قدم گذاشتن یعنی حتی اگر رسول شهید بشود، باز هم اسلام است. طرف تعامل ما خداوند متعال است. ما برای خداوند شمشیر میزنیم و این شمشیر نباید زمین بماند. مبارزه روزهای تلخ و شیرین دارد، پیروزی و شکست دارد، هزینهها و صدمات بالا و پایین دارد؛ اما آن چیزی که مهم است در خطر ماندن و مکتبی عمل کرده است. تلقی بنده این است که مهمترین نکتهای که میشود از پیام رهبر معظم انقلاب بهعنوان حمایت همه جانبهی مسلمانان از مقاومت در لبنان دریافت کرد، لزوم در مکتب ماندن است، ولو اینکه حادثهی خیلی تلخی رخ داده باشد. یعنی ما باید مراقب باشیم که این ساختار مقاومت را بهخاطر یک شخص، از بین رفته تلقی نکنیم. هم ساختار تشکیلاتی و هم ساختار مکتبی آن مهم است.
وی در خصوص عقبنشینی غیرتاکتیکی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کرده بودند گفت: اگر توجه کنیم حدوداً دو هفتهی پیش مقام معظم رهبری فرمودند: «کسی که عقبنشینی غیر تاکتیکی میکند گرفتار غضب الهی میشود»؛ این خسارتها و صدماتی هم که ما دیدیم بی ارتباط با این عقبنشینیهای پی در پی غیر تاکتیکی و وادادگی حداقل در کلام و در تعامل در فضای مسئولانمان شاید نبوده باشیم. اگر بهموقع و خوب به خودمان بیاییم، تا حدی شاید از این بهبعد قابل جبران باشد. فهم بنده از این پیام این است که به یک معنا دستور به جهاد است و به یک معنا استقامت و پایداری بر مکتب است. شیعیان در جنگ اُحد فضای فریب رسانهای بعد از خبر شهادت پیامبر(ص)، بعد از شهادت حمزه، بعد از شهادت اباعبدالله الحسین(ع)، چطور پا برجا ماندند؟ باید بتوانند آن شاکلهی مکتبی را حفظ کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا فکر نمیکنید اگر ایران پاسخ اسرائیل را پس از ترور شهید هنیئه داده بود کار به ترور سیدحسن نصرالله منجر نمیشد گفت: در این باره یک مثال تاریخی میزنم. فرماندهی جنگ در جنگ صفین علی بن ابیطالب بود که فاتح خیبر بود و تمام پیروزیهای جنگهای اسلام را مدیون امیرمؤمنان علی(ع) بودند. ایشان هیچ ترسی از هیچکس نداشتند. «لا یَخافُونَ فِی اَللهِ لَوْمَةَ لائِم» بود. اما جنگ صفین به شکست منتهی شد. همین داستانی که مقام معظم رهبری در وعدهی صادق فرمودند: «سوخت موشکی ما در وعدهی صادق مردم در صحنه بودند». اگر مدیران میانی و بالا دستی و فضای عمومی جامعه با رهبرِ، چه نظامی و چه اجتماعی، همراه نباشد؛ کارآمدی و کارایی آن رهبر خیلی تنزل پیدا میکند، حتی اگر معصوم باشد و در جنگهای مختلف جنگیده باشد و پیروزی آورده باشد. اما اینجا متأسفانه میدان پیروزی به میدان شکست تبدیل میشود. تفکری هست که میگویند: «همهی امور نظامی دست رهبر است» و نقص همراهان رهبر در رسیدن به نتیجهی مطلوب را نادیده میگیرند. این رهبر همان رهبری بوده که عملیات وعدهی صادق در زمان او محقق شده. این یک نگاهی است که در آن میتوان شرایط اجتماعی را در این معادلات سیاسی و اجتماعی در نظر گرفت.