رحا مدیا | رسول رضایی
تعابیری از قبیل نفوذ، جنگ نرم، تغییر محاسبات، استعمار فکری، ویروسی شدن اندیشهها، گمراهی خواص و… کلیدواژههایی است که طی سنوات گذشته بهصورت پرتکرار در بیانات رهبر معظم انقلاب مطرحشده، نسبت به پیامدهای آن انذارهای فراوان داده و توجهات را به این نکته مهم معطوف ساختند که تلاش شبانهروزی دشمن با استمداد از غولهای رسانهای و تبلیغاتی خود برای دستکاری عقاید، تخریب اندیشهها و ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی ملت شریف ایران بسیار جدّی و نگرانکننده است.
در مقام تشبیه میتوان گفت: همانطور که ویروس کرونا با وارد شدن به دستگاه تنفسی راه نفسکشیدن را بسته و مانع از تنفس سالم و طبیعی میگردد، تحلیلهای غلطانداز، روایتهای جعلی، اخبار مغرضانه و مشاورههای مسموم نیز مسیر اندیشه را بسته، دستگاه فکری را دچار اختلال کرده، مانع از اتخاذ تصمیمگیری صحیح شده، بیراهه را بهعنوان شاهراه معرفی کرده و در نهایت انسان را به پرتگاه سقوط میکشاند.
از اینرو رهبر حکیم انقلاب در هشتم آبان۹۸ تخریب دستگاه محاسباتی دولتمردان با هدف ممانعت از اتخاذ واکنشهای خردمندانه را به «وارد کردن بدافزار به یک سیستم رایانهای و دستکاری اطلاعات و وارد کردن اطلاعات غلط» تشبیه کرده و فرمودند: «هدف از این طرح آن است که محاسبات گروههای مورد نظر بهنحوی تخریب شود که منافع حقیقی و ملی خود را نتوانند بهدرستی تشخیص دهند.»
ایشان همچنین در شانزده مرداد ۹۱ درباره خطر نفوذ و طراحی دشمن بهمنظور تخریب دستگاه محاسباتی مردم فرمودند: «برای دشمن تنها راه، منحصر در این است که ملت و مسئولین ایران در نهایت به یک محاسبهای برسند که احساس کنند ادامه این راه به صرفشان نیست. دشمن میخواهد این محاسبه را بر ذهن شما تحمیل کند؛ میخواهد من و شما به این نتیجه برسیم که صلاح نیست در مقابل آمریکا، در مقابل استکبار، در مقابل دستگاههای سیاسیِ تابع کارتلهای گوناگون اقتصادی، خیلی هم بایستیم و خیلی هم مقاومت کنیم.»
همچنین در شانزده تیر ۹۳ فرمودند: «آنچه ما امروز در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانستهاست، کاری از او برنیامده است… نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد.»
۱.«جریان تحریف» در دولت روحانی
اصطلاح «جریان تحریف» عنوان جدیدی بود که از سوی مقام معظم رهبری در ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ و در زمان دولت تدبیر و امید از آن پردهبرداری شد تا مچ شیّادانی که با بزرگنمایی تحریم، مشغول ارائه آدرس غلط سازش، مذاکره، برجام به ملت هستند را باز کرده و مانع از فریبکاری آنان گردد.
رهبر حکیم انقلاب با به کار بردن اصطلاح «جریان تحریف» خطر «نفوذ» و ویروسیشدن دستگاه محاسباتی مسئولین توسط مشاورین نااهل را گوشزد کرده و تلاش کردند تا از اغوا شدن خواص بهواسطه تحلیلهای مسموم این جماعت غربگرا جلوگیری نمایند.
ایشان ضمن خسارت محض دانستن «برجام»، بهطور صریح اعتماد به وعدههای آمریکا و کدخدا پنداشتن او را بهشدت مذمت کرده و اصرار برخی دولتمردان بر پیمودن خط سازش را یک اشتباه مهلک قلمداد کردند که توسط عوامل پیدا و پنهان «جریان تحریف» پمپاژ و القا میگردد.
رهبر انقلاب با تعابیر گوناگونی به دولت پریزیدنت روحانی نصیحت کردند که لازم است هرچه زودتر از مسیر غلط رفته شده بازگردند و بهجای اینکه با دیپلماسی التماس با گروه ۵+۱ در لوزان، ژنو، وین، نیویورک و… بهدنبال کلید حل مشکلات اقتصادی بگردند، میبایست «دکترین مقاومت» را سرلوحه تدابیر خویش قرار داده و افق نگاه را بهسمت فعالسازی ظرفیتهای عظیم داخلی معطوف سازند.
آری؛ کاربست عنوان «جریان تحریف» توسط رهبر انقلاب در دوران «دولت تدبیر و امید» کنایهای بود به آن دسته از پادوهای داخلی و نفوذی دشمن که با پروپاگاندای رسانهای درصدد بودند با برجستهسازی تحریمهای آمریکا و ضریب دادن به آن، کشور را در شرایط بنبست نشان داده و بدین ترتیب بیراهه «دخیل بستن به غرب» را بهعنوان تنها منجی معرفی کنند.
گزارههایی از خطوط اغواگرانه «جریان تحریف غربگرا»
خط تحریف با ارائه اطلاعات غلط و نشر تحلیلهای فلجکننده نظیر؛ «آمریکا کدخداست»، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»، «خزانه خالی است»، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و آب خوردن و آلودگیهوا منوط به مذاکره است»، «اوباما بسیار مؤدب است»، «نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»، «نباید با شعارهای توخالی مقابل قدرتها ایستاد»، «امکان ندارد آمریکای زیر تعهّد بزند»، «اروپا با آمریکا فرق میکند و پای توافق میماند» اقدام به تحریف افکار عمومی و ویروسیسازی ذهن خواص و عوام کرد.
دامنه اغواگری «جریان تحریف» آنقدر وسعت گرفت که با گفتن گزارههای مخدوش و فریبکارانهای همچون: «خزانه خالی است»!، «آمریکا کدخداست»!، «به امام نوشتم که آمریکا ابرقدرت است و بدون مذاکره و رابطه نمیتوان ادامهداد»!، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف پنج دقیقه نابود کند»!، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و تولید و آب خوردن و آلودگیهوا متوقف به توافق است»!، «ما نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»!، «نباید مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد، آن هم با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! و… دشمن را در ادامه دادن به تحریم و اعمال فشار بیشتر بر ایران ترغیب کردند!
پیامد این اغواگریها آن شد که بخشی از دولتمردان و جامعه که فاقد سواد رسانهای بودند و از بصیرت لازم برخوردار نبودند تحتتأثیر همین گزارههای مغالطهآمیز و تحلیلهای مسموم قرار گفته، بهتدریج مبتلا به ویروس خودتحقیری شده و خیال کردند که برای حل معضلات معیشتی هیچ چارهای جز کوتاهکردن دیوار استکبارستیزی، زانو زدن در برابر زیادهخواهی قلدران بینالمللی و عقبنشینی از حقوق هستهای وجود ندارد.
بالاخره «جریان تحریف» موفق شد خیل کثیری از مسئولین، نخبگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، طلاب، بازاریان، معلمان و… را با خود همراه ساخته، رأی آنان را بهسمت خود جلب کرده و در ادامه با پشتوانه مردمی بهدستآمده مشغول تئوریزه کردن بیراهه سازش شدند. «راهبرد مقاومت» را امری بیفایده و پرهزینه دانسته و بر طبل «تنشزدایی» کوبیدند. «اعتماد به کدخدا» را جایگزین «اعتماد به خدا» کرده و امتیاز دهی یکطرفه به طرفهای بدعهد اروپایی و آمریکایی را وجه همت خود قرار دادند.
عاقبت دولت روحانی در تبعیت از «جریان تحریف غربگرا»
پیروی دولت تدبیر و امید از آدرسهای غلط «جریان تحریف غربگرا» منجر به این شد که هشت سال امکانات کشور معطل «امضا، اجرا و احیای» برجام نافرجام شد و در انتها جز سرشکستگی و ناکامی و شرمساری چیزی برای دولت پریزیدنت روحانی باقی نماند!
دولت تدبیر به توهّم گشایش اقتصادی پرچم «دیپلماسی استرحامی» را برافراشت و با دراز کردن دستهای خود نزد مستکبرین بینالمللی، ذلیلانه خواهان لغو تحریمهای ظالمانه شدند؛ اما در انتها آبی از تنور مذاکرات ۵+۱ برای ملت ایران گرم نشد که نشد.
دولتمردان غربزده بهمدت هشت سال اعطای امتیازات یکطرفه به ایالات متحده را افتخار خود پنداشتند و با حقارت هرچه تمامتر در کوچه پسکوچههای لوزان، ژنو، نیویورک و… کاسه گدایی بهدست گرفتند تا شاید طرفهای متکبّر غربی تکّه استخوانی جلویشان بیندازند و رحمی به حالشان کنند و اندکی تحریمها را لغو نمایند!
اما در انتها دیپلماتهای سادهلوح و برجامزده پس از هشت سال مذاکره و آوارگی و امید بستن به کدخدا، به در بسته خورده، امیدشان ناامید شده، تیرشان به سنگ خورده و همچون لشکر شکستخورده دست از پا درازتر به کشور بازگشتند.
دستاورد مذاکرات برجامی آنها چیزی جز چند برابر شدن تحریمها، بتون ریختن در قلب راکتور آبسنگین اراک، بیکاری دانشمندان هستهای، سرخوردگی و بیحیثیتی جهانی، تقلیل عزّت ایران در مجامع بینالمللی، و… نبود.
آمریکا و اروپا نهتنها به تعهدات برجامی خود عمل نکردند، بلکه از اعطای بنزین به هواپیمای ظریف هم دریغ ورزیدند و همین که خرشان از پل گذشت، به ریش رنگشده این جماعت غربگرا خندیدند و چقدر توهین و تمسخر که نثار دولت «برجام و دیگر هیچ!» کردند!
۲.«جریان تحریف» در دولت رئیسی
بحمدالله در دولت سیزدهم شاهد بیاعتنایی و فاصلهگیری مسئولین از «جریان تحریف غربگرا» بودیم. هوشیاری دولتمردان و عبرتگیری از سادهلوحی دولت برجامزده منجر به این شد که خط تحریف منزوی شده و به گوشه رینگ برود.
هرچند برخی وسوسهگران غربزده در طی دوران سه ساله دولت سیزدهم تلاش مذبوحانه بسیاری کردند تا تفکر «سازش» را مجدداً بزک کرده و آن را بهعنوان نسخه نجاتبخش و حلّال همه مشکلات به دولت شهید رئیسی قالب نمایند؛ اما درایت و بصیرت شهید رئیسی و همفکران ایشان، مانع از این اعوجاج شد و راه تحریف مجدد را بر آنها مسدود کرد.
لطف الهی شامل حال دولت سیزدهم شد و با عدم گوشسپاری به آدرسهای غلطانداز «جریان تحریف»، افتخارات فراوانی برای کشور به ارمغان آوردند. دولت سیزدهم با بصیرت و قاطعیت تفکر مسموم «تنشزدایی» را به سطل زباله انداخت و «راهبرد مقاومت» را مقدم بر «دیپلماسی انفعالی» کرد. دولتمردان استراتژی چرخش نگاه از غرب بهسمت شرق را در پیش گرفتند و با تلاش برای عضویت ایران در «پیمان شانگهای» و «بریکس» و…، توأم با تقویت دیپلماسی اقتصادی با همسایگان توانستند به رکوردهای جدیدی در صادرات نفتخام دستیابند.
رسیدن به فروش ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز و وصول پول فروش آنکه با وجود تحریمها انجامشده، عملاً موجب شکستن صدای پای تحریمهای حداکثری آمریکا شد و به جماعت غربزدگان داخلی ثابت کرد که کلید حل مشکلات اقتصادی در کوچه پسکوچههای لوزان و ژنو و… نیست.
اغواشدن دولت رئیسی بهوسیله «جریان تحریف نئولیبرال»
توفیق بزرگ دولت شهید رئیسی از این جهت بود که در عرصه سیاسی در دام آدرسهای غلط «جریان تحریف غربگرا» نیفتاد و از بیراهه «سازش، مذاکره، برجام» تا حدود زیادی احتراز جست؛ اما نکته تأسفبار آن است که از یک ناحیه دیگر قربانی و مقهور اغواگریهای خط تحریف شد!
باید دانست که دولت سیزدهم نه از شاخه سیاسی، بلکه از شاخه اقتصادی خط تحریف ضربه خورد و فریفته تحلیلهای غلطانداز آنها شد. سوگمندانه باید گفت: دولت «سید محرومان» در ساحت اقتصادی، سادهلوحی عظیمی بهخرج داده، فریفته و مغلوب اغواگریهای «جریان تحریف نئولیبرال» شده و در نتیجه تیشه به ریشه خود زده، زیر پای خود را خالی کرده و دستهگل بزرگی به آب داد!
جزئیات ماجرا از این قرار بود که اقدام اقتصاددانان ریشو، سر به سجود، آیهخوان اما نئولیبرال دولت سیزدهم برای حذف ارز ترجیحی و یکسانسازی آن با نرخ دلار آزاد (بخوانید: گرانکردن دلار و بیارزشسازی پول ملی) سبب شد که یک موج تورمی وحشتناک پنجاه درصدی بهوجود آمده، قیمت مواد غذایی، لوازمخانگی، مصالح ساختمانی، خودرو، مواد اولیه تولید و… سر به فلک کشیده، سفره معیشت فرودستان آبرفته، قدرت خرید مردم بهشدت تقلیل یافته و در نتیجه حجم نارضایتی از دولت انقلابی بالا بگیرد.
«جریان تحریف نئولیبرال» بار دیگر توانست با پروپاگاندای عظیم رسانهای، با تبلیغات پرحجم و مسموم خود، با بزکسازی تجویزهای معیشتسوز، نابرابریساز و استعمارگرانه صندوق بینالمللی پول و بانکجهانی، بهتدریج اندیشه دولتمردان را ویروسی کرده، دستگاه محاسباتی دولت سیزدهم را دچار اختلال کرده، کاری کردند که مردم و مسئولین خیال کنند حذف ارز ترجیحی و گران کردن دلار موجب رونق صادرات و جلوگیری از «رانت، فساد، قاچاق» میگردد!
اتاق عملیات روانی «جریان تحریف» برای مجابکردن و متقاعدسازی دولتمردان بهمنظور حذف ارز ترجیحی، شبانهروز در رادیو و تلویزیون و روزنامهها و تریبونها و… اندر مزایای گرانسازی دلار، شعرها سرودند و نغمهها خواندند و بَه بَه و چَهچَه کردند! از طرف دیگر برای ساکت کردن منتقدین در بوق و کرنا کردند که: شما طرفدار «رانت، فساد، قاچاق» هستید! آمار و اطلاعات غلط به ملت ارائه دادند و ادعا کردند این تصمیم تورمزا نیست!
از بام تا شام، از خروسخوان صبح تا شغالخوان شب در بوق و کرنا کردند که: «نترسید، حذف ارز ترجیحی و گرانکردن دلار فقط اندکی(حدود ۲ درصد) موجب تورم خواهد شد! نگران نباشید مشکلی به وجود نخواهد آورد! جز چند قلم کالا چیز دیگری گران نخواهد شد! و…»
جریان نئولیبرال با اغواگریها و آدرسهای ویرانگر خود، دولت را راضی به اتخاذ سیاستهای تورمزا و حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ و سپس حذف ارز ۲۸۵۰۰ تومانی و نهایتاً رساندن آن به حدود ۵۰ هزار تومان کردند. اما در عمل دیدیم که نهتنها این تدبیر افاقه نکرد، بلکه «از قضا سرکنگبین صفرا فزود!» تجربه ثابت کرد این اقدام دولت نهتنها مانع از «رانت، فساد، قاچاق» نشد، بلکه گرانیهای سرسامآوری جدیدی را تأسیس کرد!
آری؛ همانطور که منتقدین و اقتصاددانان اسلامی پیشبینی میکردند و هشدار میدادند، شعار پوچ و توخالی «لزوم حذف ارز ترجیحی و گرانسازی دلار دولتی به قصد یکسانسازی با دلار بازار آزاد» نهتنها محقق نشد، بلکه چند صباحی بعد مجدداً نرخ دلار آزاد (بخوانید: دلار تلگرامی) به رکورد بالاتری پرواز کرد و دوباره همچون گذشته فاصلهای میان نرخ دلار دولتی و نرخ بازار آزاد به وجود آمد!
دور باطل و پایانناپذیر چند نرخی شدن نرخ ارز مجدداً تکرار شد و دوباره ابراز نگرانی و فریاد وامصیبتا «جریان تحریف نئولیبرال» از پیدایش «رانت، فساد، قاچاق» به وجود آمد و دوباره روز از نو روزی از نو!
نکته دردآور آنجاست که علیرغم هشدارهای صریح و صحیح بسیاری از دلسوزان و اقتصاددانان اسلامی مبنی بر اینکه دولت نباید ارز ترجیحی را حذف نماید، متأسفانه دولت سیزدهم به این انذارها توجه نکرد و با طناب پوسیده «جریان تحریف نئولیبرال»، به ته چاه تورم و ناراضیتراشی افتاد و یک «رابینهودیسم معکوس» را رقم زد و برخلاف رابینهود (که از ثروتمندان و مرّفهین بیدرد میگرفت و به فقرا بذل و بخشش میکرد)، شرایطی را ایجاد کرد که از فقرا ستانده شد و به توبره ثروتمندان اضافه شد!
پاس گل رئیسی به پزشکیان در انتخابات چهاردهم
برخی اقتصاددانان اسلامی معتقدند شهید رئیسی عزیز اگر به حرف نئولیبرالهای ریشو گوش نمیکرد و تسلیم فشارهای آنان برای حذف ارز ترجیحی نمیشد، امروز تبدیل به یک اسوه و قهرمان ملی شده بود. اما متأسفانه اقدام دولتمردان سیزدهم برای حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و سپس حذف ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی و رهاسازی نرخ دلار بازار آزاد و ارتقا آن به مرز ۵۰ و سپس ۶۰ هزار تومان، آنچنان بلایی بر سر معیشت مردم آورد که مانع از دیده شدن دستاوردها، سفرهای استانی و خدمات فراوان شهید رئیسی شد.
اگر بخواهیم اندکی شفاف و صریحتر صحبت کنیم، باید گفت: همان پوست موزی که «جریان تحریف نئولیبرال» با «نسخه تعدیل اقتصادی» و تئوریهای استعماری و منسوخ IMF (همچون: «اقتصاد بازار»، «ممنوعیت مداخله دولت در بازار بهمنظور قیمتگذاری نرخ ارز» و…) زیر پای دولت هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی گذاشتند و باعث تعمیق تورم، فقر، تبعیض و فاصلههای طبقاتی شدند؛ دقیقاً همان پوست موز را زیر پای دولت رئیسی هم انداختند و موجبات منفور شدن او نزد اقشار مستضعف را مهیا کردند.
حذف ارز ترجیحی و تلاش برای یکسان سازی آن با نرخ دلار آزاد، سبب شد که قدرت خرید کارگران و معلمان و… کمتر از قبل شود، ولی قدرت خرید صاحبان دلار فزونتر از سابق گردد. بدین ترتیب سودهای نجومی و بادآورده فراوانی نصیب خامفروشان و دلاریفروشان (نظیر: فولادیها، پتروشیمیها، پالایشیها، معدنیها و…) شد و گردنکلفتتر از قبل شدند.
عاقبت این تصمیم نابجا آن شد که علیرغم شعارها و وعدههای انتخاباتی، سفره معیشت «محرومان» در دولت «سید محرومان» نهتنها رونقی نگرفت، بلکه اتفاقاً لاغرتر و حقیرتر شد.
آری؛ نتیجه گوشسپاری دولت رئیسی به توصیههای اغواگرانه و معیشتسوز IMF این شد که بهجای جراحی توبره ثروتمندان، مجدداً سفره مستضعفین را به تیغ بستند و کاری کردند که فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر شدند!.
گرانی حاصله از افزایش نرخ ارز آنچنان مردم را عصبانی و آزردهخاطر ساخت که در کسری از ثانیه محبوبیت شهید رئیسی به کمترین مقدار خود رسید و مردم را نسبت به کارآمدی چهرههای انقلابی و حزباللهی بدبین کرد. بدین ترتیب زمینه برای اقبال عمومی به جناح رقیب و پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات چهاردهم بسترسازی شد.
۳.«جریان تحریف» در دولت پزشکیان
خط تحریف از پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات بسیار خوشحال شد و بهسرعت نیروها و امکانات خود را برای فریب دادن دولت تازه نفس چهاردهم به خط کرد. دلایل و شواهد متعدد نشانمیدهد شجره خبیثه «جریان تحریف» در دولت پزشکیان با هر دو جناح خود، با حداکثر قدرت و بهصورت دوموتوره مشغول عملیات اغواگری و ارائه آدرسهای غلط است؛ هم در «ساحت سیاسی» و هم در «ساحت اقتصادی».
خط تحریف از طرفی با شاخه «سیاسی» خود درصدد ویروسی کردن اندیشه دولتمردان بهمنظور مجاب کردن و کشاندن دولت بهسمت بیراهه «سازش، مذاکره، برجام» است؛ از طرف دیگر با شاخه «اقتصادی» خود بهدنبال اختلال در دستگاه محاسباتی اقتصاددانان با هدف متقاعد کردن آنها برای تداوم اتخاذ مواضع نئولیبرالی (نظیر گرانسازی هرچه بیشتر دلار، یارانهزدایی، گرانسازی بنزین، جهانیسازی قیمتها، دلاریفروشی مواد اولیه تولید به داخل، خصوصیسازی بیضابطه، کوچکسازی دولت، رها کردن همهچیز بهدست نامرئی بازار، مقرراتزدایی، و…) میباشد.
«جریان تحریف» از یک سو دولت چهاردهم را دعوت به رویکردهای غربگرایانه، زانو زدن در برابر گرگهای کرواتپوش و متمدننمای بینالمللی کرده، بر طبل «تنشزدایی» کوبیده، از ضرورت اتخاذ «دیپلماسی التماس» گفته، لزوم از سرگیری مذاکرات برجامی را فریاد زده و پیشنهاد دراز کردن دست دوستی بهسمت ترامپ میدهد،… و از سوی دیگر دولتمردان را تشویق به رویکرد «اقتصاد بازار آزاد»، دلاریزه کردن اقتصاد، آقاییبخشی به دلار، اطاعت کورکورانه از توصیههای IMF، رهاسازی نرخ ارز، عدم تثبیت دلار، گرانکردن بنزین، واردات بیرویه، عدم پیمانسپاری ارزی، هدر دادن منابع ارزی برای واردات گوشی اپل و آیفون و خودروی لوکس و… میکند.
با این تفاصیل باید دولت پروفاق جناب پزشکیان را اینچنین توصیف کرد: «با تکنوکراتهایی سر و کار داریم که در میدان سیاست خارجی، بهدنبال راضیسازی جهان غرب هستند! و در میدان اقتصادی بهدنبال راضیسازی طبقه ثروتمند»!
اگر در دولت روحانی شاهد فریفته شدن دولتمردان با بازوی سیاسی «جریان تحریف» بودیم؛ و اگر در دولت رئیسی شاهد فریفته شدن دولتمردان با بازوی اقتصادی «جریان تحریف» بودیم؛ امروز بهطور قطع و یقین در دولت پزشکیان شاهد فریفته شدن دولتمردان با هر دو بازوی سیاسی و اقتصادی «جریان تحریف» هستیم!
امروز «جریان تحریف» بهصورت دوبله، دوموتوره، دو ملخه، دو بانده، دوکاره، دو لوپی، دو ابزاره و با حداکثر قدرت مشغول تحریف و مغالطهکاری و اغواگری میباشد!
«وادادگی سیاسی» توأم با «وادادگی ارزی»، دو تلهای هستند که «جریان تحریف» برای زمینزدن «دولت و فاق» ترتیب داده است.
پادوهای داخلی دشمن درصدد هستند تا با دو تیغه «جریان تحریف غربگرا» و «جریان تحریف نئولیبرال»، دولت چهاردهم را بیحیثیت و بیاعتبار ساخته، در ادامه انقلاب اسلامی را بهطور کامل قیچی کرده و پروژه براندازی را به مرحله آخر برسانند.
«جریان نفوذ» تمام تلاش خود را میکند تا با آدرسهای انحرافی و مغلوطی که در دو ساحت سیاسی و اقتصادی به دولت چهاردهم میدهد، کار انقلاب را یکسره کند.
خط تحریف با موتور دوگانهسوز خود(با دو بازوی سیاسی و اقتصادی) دولت پریزیدنت پزشکیان را سوار بر ماشین تحریفگری خود کرده و با حداکثر سرعت به دره سقوط نزدیک میسازد.
سربازان استعمار فرانو تمام امکانات و توان خود را به میدان آورده تا با تحلیلهای زهرآگین خود، ذهن دولتمردان چهاردهم را فلج کرده و بدین وسیله سیاست ناراضیتراشی را به نقطه جوش رسانده، انقلاب اسلامی را به یک قدمی پرتگاه زوال برده، پازل براندازی را همهجوره تکمیل کرده و خوشخدمتی به اربابان آمریکایی و صهیونیستی خود را به اعلی درجه برسانند.
امیدواریم که انشاءالله در پرتو جهاد تبیین و بصیرتپراکنی نیروهای انقلابی، هرچه زودتر خرمشهرهای سیاسی و اقتصادی از اشغال تحریفگران غربگرا و نئولیبرال آزاد شده و زمینه برای ظهور دولت کریمه و طلوع خورشید ولایت دوازدهم و پیدایش تمدن نوین اسلامی فراهم شود.