رحا مدیا | محمدرضا بابایی
قبل از اینکه به نوع واکنش بپردازیم و راجع به آن صحبت کنیم توجه به چند نکته ضروری است؛ اول اینکه جریان حق و باطل از دیرباز با یکدیگر در حال مبارزه بودهاند. در مبارزه بین جبههی حق و باطل، گاهی جریان باطل از یک برتری ظاهری برخوردار بوده است. این برخورداری و برتری ظاهری، گاهی سؤالات جدیای در ذهن جبههی حق ایجاد کرده است. سؤالاتی مانند در برابر حجم وسیع دشمنان مقاومت کنیم یا تسلیم شویم؟ آیا اساساً شکست دشمنان ابر قدرت ممکن است؟ آیا این همه هزینه برای ایستادگی ارزش دارد؟ نتیجه این مبارزه چه خواهد بود؟ این سؤالات در دوران حکومت پیامبر(ص) نیز وجود داشته، به همین دلیل خداوند حجم وسیعی از آیات قرآن را در پاسخ به این سؤالات نازل کرده است. در ادامه، به پاسخ این سؤالات براساس آیات قرآن میپردازیم.
دومین نکته درباره راه درست در برابر فشارها و هجمههای دشمن است؛ وقتی فشارها و هجمههای دشمن زیاد میشود و برای ما مشکلات فراوانی میسازد، راه صحیح در برابر آنان چیست و بهترین عملکرد در برابر آنان چیست؟ خداوند در آیات زیادی اینگونه پاسخ میدهد که تصمیم صحیح، مقاومت است و سیره مردان مبارز را اینگونه معرفی میکند که همیشه در برابر دشمن به دنبال مقاومت بودهاند. یکی از نمونههای مهم آن داستان مبارزه طالوت (فرمانده بنىاسرائیل) با جالوت (ابر قدرت ستمگر) است: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ. هنگامی که سپاه طالوت با لشکر جالوت روبهرو شدند، گفتند: پروردگارا، «مقاومت» در برابر دشمن را بر ما سرازیر کن و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این دشمنان کافر پیروز بگردان.» خداوند در دوران مبارزهی پیامبر اسلام نیز همن راهکار را توصیه میفرماید و هشدار میدهد که از مقاومت کردن کوتاه نیایید: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ.» همانگونه که به تو فرمان دادهایم، بر این دین، پایداری کن. کسانى هم که از شرک، توبه کرده و همراه تو ایمان آوردهاند باید در این مسیر پایدارى کنند. مبادا دست از مقاومت بردارید و طغیان کنید و از بندگى خدا منحرف شوید، که او به کارهای شما بیناست و در صورت عقبنشینی، شما را مؤاخذه خواهد کرد.
سومین مطلب شکستپذیری قطعی دشمنان است؛ این همه دستور به مقاومت، با واقعیت بیرونی مطابقت ندارد. مگر میشود دشمن ابر قدرت را شکست داد؟ اصلاً او مگر شکست میخورد که ما بخواهیم در برابر آن مقاومت کنیم؟ قرآن کریم در آیات متعددی به این سؤال نیز پاسخ میدهد و تأکید میکند که دشمنان قطعاً شکستپذیرند و اگر مقاومت کنید بیتردید شکست میخورند و شما پیروز میشوید. خداوند در یکی از آیات میفرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ.» خداوند برنامهها و اهداف دشمنان کافر را و کسانی که در مسیر خدا سنگاندازی میکنند، بیاثر میسازد و آنها را با شکست مواجه میکند. تعبیر «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» به صراحت بیان میکند که تمام نقشههای دشمنان با شکست مواجه میشود و راه به جایی نمیبرند. همچنین خداوند در آیهی دیگری ضمن سرزنش کافران، به پیامبر اطمینان میدهد که توطئههای دشمنانش بر ضد ایشان، اثر نخواهد گذاشت. «اَم یُریدونَ کَیدًا فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون.» آیا آنان میخواهند با طرح این گفتارها و پندارهای باطل بر ضدّ تو مکر کنند تا دعوت تو را خاموش کنند؟ ولی کافران خود گرفتار نیرنگ خویش شدهاند.
برگشت توطئهی دشمنان به خودشان معانی مختلف دارد، حضرت آیتالله خامنهای دربارهی این موضوع میفرمایند: «آن که در واقع دارد فریب میخورد، آن که دارد حرکت میکند به خیال اینکه به سمت قلّه میرود در حالی که دارد به سمت حضیض میرود، او «اَلَّذینَ کَفَروا» است؛ یعنی ترامپ، یعنی همین شیاطین، اشرار و احمقهای دُور و بَر نظام حاکمهی آمریکا؛ اینها هستند.»
مطلب چهارم توجه به نمونههای شکست دشمنان ابرقدرت است؛ خداوند میداند بعد از پاسخ به سؤال قبل و تأکید بر شکستپذیری دشمنان، ممکن است هنوز عدهای دچار تردید باشند و هنوز در فکر مقاومت نباشند و چنین سؤال کنند که اگر دشمنان شکستپذیرند، آیا تاکنون چنین اتفاقی افتاده است و چنین شکستهایی خوردهاند؟ آیا جوامع دینی قبل، تجربهی چنین شکست دادن دشمن و پیروزی بر آنان را داشتهاند؟ قرآن کریم در آیات مختلفی به این سؤال نیز پاسخ میدهد و برخی شکستهای تاریخی دشمنان را ذکر میکند. خداوند در آیات متعددی به مطالعهی تاریخ و نگاه به تجربهی دیگر ملتها توصیه کرده است. «أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لِلْکافِرینَ أَمْثالُها. چرا در زمین و تاریخ ملتها نمیگردند و مطالعه نمیکنند تا با نگاه عبرتآموز ببینند عاقبت ملتهای ظالم گذشته چگونه رقم خورد؟ خداوند آنها را با هرچه به آنان وابسته بود نابود ساخت. اى پیامبر، نظیر این عقوبتها براى کافران و دشمنان عصر تو هم هست.» خداوند به کسانی که مرعوب دشمنان هستند و در مسیر اسلام طاقت نمیآورند، میفرماید به سابقهی امتهای گذشته نگاه کنید، ببینید من با آنها چه کردم. «تدمیر» به معنای هلاک کردن است. اما وقتی با حرف «علی» میآید، به معنای هلاکت شدید است. به این معنا که هر چه داشتند (از خود و خانواده و خانه و ملک) خدا بر سرشان خراب کرد. زیرا در زبان عرب «دَمر» یعنی هلاک کردن و «دَمَرَ عَلى» یعنی نابود کردن همه چیز حتى فرزندان و خانواده و اموال مخصوص انسان بر سرش.
نکته پنجم هم دلائل شکست دشمنان و پیروزی مؤمنان است؛ بعد از ذکر نمونهها ممکن است این سؤال پیش بیاید که چطور میشود دشمنان و قدرتهای با این عظمت، چنان نابود شدهاند که اثری از آنها نیست؟ پاسخ به این سؤال از یک طرف، هشداری به دشمنان کنونی است و از طرفی امید به جوامع اسلامی تا به راهی که انتخاب کردهاند ایمان داشته باشند و از ادامهی آن ناامید نشوند. خدواند در پاسخ به این سؤال، برخی از دلائل شکست آن ابرقدرتها و دلائل پیروزی جبههی حق را بیان میکند. در آیهای، بعد از ذکر شکست دشمنان، علت آن را اینگونه بیان میکند: «ذلِکَ بِأَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ. دلیل شکست آنها این است که کافران از باطل پیروى میکنند و مؤمنان از حق پیروی میکنند.»
دشمنان، پیرو باطل و به دنبال گسترش باطلاند و مؤمنان پیرو حق و به دنبال گسترش حقاند؛ لذا دشمنان شکست میخورند و مؤمنان پیروز میشوند. خداوند در این آیه میفرماید اگر جامعهای مسیر حق را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعه نیز، به عهدهی خداست. روشن است وقتی کارها در دست خدا باشد قطعاً به نتیجه میرسد و آنجا جامعه به پیروزی میرسد. اما اگر جامعهای مسیر باطل را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعهی باطل، دیگر به عهدهی خدا نیست، چون باطل است و خدا حق محض است و چطور میتواند کار باطل انجام دهد؟ لذا وقتی خدا برنامههای جامعهای را به نتیجه و پیروزی نرساند، چه کسی میخواهد به نتیجه برساند؟ لذا نتیجه روشن است و آن جامعه قطعاً با شکست مواجه میشود.