همانطور که در یادداشت قبلی اشاره شد آیتالله العظمی سید عبدالحسین لاری با وجود اینکه در سن 22 سالگی از محضر سه مجتهد برتر حوزه علمیه نجف اشرف درجه اجتهاد دریافت کرد و زمینه شکوفایی علمی روزافزونی برایش فراهم بود، اما به امر میرزای شیرازی به لارستان فارس مهاجرت کرد.
بدون تردید اگر در نجف اشرف میماند و اشتغالات علمیاش را دنبال میکرد، آیندهای درخشان برایش رقم میخورد. اما بنابر حوادث مستحدثۀ زمانۀ خویش، وظیفهاش را چنین دید که به امر استادش میرزای شیرازی( صاحب فتوای تحریم توتون و تنباکو) از شهر نجف اشرف دل بکند و با مهاجرت به لارستان فارس، علاوه بر رونق بخشیدن به کانون علمی آن دیار، با استبداد داخلی و استعمار خارجی نیز مبارزه کند.
از مهمترین اقداماتی که این فقیه مهاجر پس از ورود به لار کردند تأسیس حوزه علمیه و جذب شاگرد از نواحی مختلف جنوب ایران بود. این اقدام در افزایش آگاهی سیاسی اجتماعی مردم آن دیار نقش بسزایی داشت. علاوه بر این، ساماندهی و رهبری مبارزان جنوب در صدر فعالیتهای ایشان قرار داشت. زمان زیادی طول نکشید که دامنه این رهبری و اقدامات آزادیخواهانهاش از لارستان فراتر رفت و به مرور زمان تمامی استان فارس، بخش وسیعی از کرمان، بوشهر، بندرعباس و سواحل خلیجفارس را در برگرفت.
مقام معظم رهبری در خصوص شخصیت ایشان چنین بیان کردهاند که : «نام لار در تاریخ اخیر ایران از نام مرحوم آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین لاری قابل جدا کردن نیست. منطقۀ لارستان در صد و اندی سال پیش به همت این مرد بزرگ و کمک مردم این منطقه – مردم شهرها و عشایر – یک حرکت اسلامی بسیار پرماجرائی را در تاریخ ما ثبت کردند. آن روزی که مسئلۀ آزادیخواهی و مبارزۀ با استبداد در کمتر نقطهای از کشور مطرح بود، در این منطقه به برکت روحانیتِ این مجتهد بزرگ و آگاه، مسئلۀ مبارزه با استبداد برای مردم مطرح شد، آن روزی که مقاومت در مقابل اشغالگران خارجی برای بسیاری از ملتهای منطقۀ ما و ملت خود ما چندان معنای روشنی نداشت، مردم منطقۀ لارستان به رهبری این سید بزرگوار در برابر اشغال انگلیس ایستادند…» (بیانات در دیدار مردم لار؛ 19؛02؛1387)
بدون تردید آیتالله سید عبدالحسین لاری یکی از کمنظیرترین فقهای تاریخ معاصر و از پیشتازان و پیشگامان مبارزه روحانیت با استکبار و استعمار و از چهرههای درخشان روحانیت شیعه در سده اخیر است که آشنایی با اندیشهها و آگاهی از اقدامات سیاسی اجتماعی ایشان موجب بالندگی حوزههای علمیه محسوب میشود.
با مرور آثار متنوع و همچنین سبک زندگی سیاسی ایشان میتوان با اندیشههای سیاسی اجتماعی این فقیه مجاهد آشنایی بیشتری پیدا کرد. اگرچه تبیین اندیشههای سیاسی اجتماعی آیتالله لاری فراتر از متن حاضر است اما تلاش میشود به برخی از اندیشهها، اقدامات و موضعگیریهای سیاسی اجتماعی این سید مبارز اشارهای کوتاه شود.
سیاست در اندیشه آیتالله لاری
با واکاوی موضعگیریها و آثار آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین لاری میتوان به این نکته اساسی اشاره کرد که ایشان مهمترین هدف از ارسال رسل و مأموریت پیامبران و ائمه معصومین علیهمالسلام را سیاستورزی، مدیریت، رهبری و اداره جامعه اسلامی میدانند. سیاست و دیانت در اندیشه ایشان درهمتنیدگی خاصی دارند و جداییشان نابسامانیهای عدیدهای در جامعه اسلامی را ایجاد میکنند.
بر اساس اندیشههای سید عبدالحسین نجفی لاری، در عصر غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه، حاکمان جامعه اسلامی باید بر اساس آموزههای آسمانی و دستورات دینی به اداره امور مردمان بپردازند و جامعه دینی را بر اساس مقومات اسلام سیاسی سامان دهند.
به دلیل چنین بنیادهای فکری است که مشاهده میشود آیتالله لاری فقط به تبلیغ ، تدریس، تألیف، تربیت شاگردان و سایر اقدامات عامالمنفعه، اکتفا نکرده و ورودی عالمانه و مجاهدانه به مسائل سیاسی اجتماعی زمانه خویش داشتند که مبارزه با حاکمان محلی قاجار و مبارزه با استعمار خارجی از مصادیق آن است.
علاوه بر این دو، تشکیل حکومتی دینی در منطقه لارستان توسط ایشان، گویای این مسئله است که سیاست و دیانت دو مقوله جداییناپذیر هستند. دقت در ساختار و تشکیلات حکومتی که ایشان در بطن حکومت قاجاری تشکیل داده بود، چنین مینمایاند که آیتالله لاری سیاستهای حکومت قاجاری را همسو با سیاستهای برگرفته از آموزههای آسمانی نمیدانست، لذا در صدد تشکیل حکومتی بر آمد که سیاستش همسو با آموزههای اسلام سیاسی باشد. حکومتی که دارای تشکیلاتی ازجمله، تشکیلات قضایی بود و عالمان برجستهای که قدرت قضاوت داشتند را به منصب قضاوت منصوب میکرد. در این حکومت موازین نظامی و انتظامی برای تأمین امنیت مردم فراهم شد؛ احکام حکومتی صادر میشد؛ با عنوان پست ملت لار و پست ملت اسلام تمبر مخصوص چاپ و تکثیر گردید. از اقشار مختلف مردم منطقه مالیاتهای شرعی اخذ مینمود؛ برخی حدود شرعی را جاری ساخته و حتی بر اساس برخی اسناد در حکومتش، ضرب سکه و چاپ اسکناس صورت گرفت.
همچنین نقشآفرینی آیتالله سیدعبدالحسین لاری در نهضت مشروطه، گویای اعتقاد راسخ ایشان بر عدم جدایی دیانت از سیاست میباشد. عملکرد ایشان در مواجهه با نهضت مشروطهخواهی را به طور خلاصه میتوان دفاع از مشروطه خواهی بیان کرد. ایشان معتقد بود حاکمیت استبدادی قاجاری باید از بین برود و راه رهایی از این استبداد را نهضت مشروطه مشروعه میدانست، نه مشروطهای که برخی روشنفکرنماها و غربزدهها در پی آن بودند.
ولایتفقیه و تشکیل حکومت دینی
در اندیشه مجتهد لارستان اجرای حدود الهی و قوانین اسلامی در هیچ زمانی تعطیل نمیشوند و عملیاتی شدن آنها نیاز به پشتوانههایی قوی دارد. ایشان یکی از مهمترین پشتوانهها در این عرصه را حاکمیت فقیه جامعالشرایط دانسته و معتقد است فقیه جامعالشرایط در عصر غیبت کبری، نائب عام و نماینده رسمی امام عصر عجل الله تعالی فرجه است. چنین فقیهی موظف است با اِعمال حاکمیتش بر مردم، امورات جامعه اسلامی و آحاد مسلمانان را بر اساس آموزههای دینی سامان دهد.
در نگاه سید لاری چنین فقیهی برای ساماندهی به امورات مسلمین اختیارات و مناصبی دارد که برخی از آنها عبارتند از: تشکیل حکومت اسلامی، دخالت در امور حسبیه، إفتاء (فتوا دادن)، اقامه حدود، قضاوت، اقامه نماز جمعه، امربهمعروف و نهی از منکر، مالکیت بیتالمال و اموال عمومی و دولتی، اختیار مطلق در چگونگی مصرف بیتالمال مسلمین، مبارزه با استعمار خارجی، امر به جهاد اسلامی علیه استعمارگران و حتی بازپسگیری سرزمینهای اسلامی تصرف شده، جهاد با کفار و ضرب جزیه برآنها و … .
سید لاری قائل به ولایتفقیه در عصر غیبت است و اعتقاد دارد همه کارهایی که درزمینهٔ امور دینی و دنیوی از مؤمنان خواسته شده است، ولی انجام آنها، وظیفه خود یا گروه معینی نیست؛ انجام آنها وظیفه فقیه بوده و حق تصرف در آن مختص به او است.
آیتالله لاری، برای به اثبات رساندن و همچنین عملیاتی کردن ولایتفقیه تلاش وافری داشتند. از جهت اثباتی با اقدامات عالمانهای از قبیل ارائه مباحث مفصل علمی و استدلالی فقهی اصل ولایتفقیه را به اثبات رسانده است. ایشان در برخی آثار خویش ازجمله رساله «ولایتفقیه » و رساله «تعلیقات المقاتل» بحثهایی متعددی پیرامون ولایتفقیه را مطرح کرده و با تکیه بر استدلالات متقن فقهی و اصولی به بسط این نظریه میپردازد.
علاوه بر نظریهپردازی و ارائه مباحث علمی، از جهت عملی نیز در راستای شناساندن ولایتفقیه، اقدامات قابل توجهی انجام داده است. ایشان ضمن غیر مشروع دانستن حکومت قاجاری و ممنوع کردن همکاری با دولتمردان قاجاری، در منطقه لارستان حکومتی دینی تشکیل داد.آیتالله سید عبدالحسین لاری که خودش در رأس این حکومت منطقهای قرار داشت، توانست نمایی کوچک از حاکمیت فقیه در دیار لارستان و بلاد پیرامونی آن را به منصه ظهور برساند.