رحا مدیا | طیبه زاهدی
هادی سروش در بیانی دو تفسیر از عبارت قرآنی «لا اکراه فی الدین» مطرح کردند؛ یکی به این معنا که در اصل پذیرش دین اکراه و اجباری وجود ندارد و دیگری به این معنا که در احکام دین هم نباید انسانها را مجبور به انجام فرائض دینی کرد و این مسائل تحمیل بردار نیستند و مسلمانان در انجام فرامین دینی آزاد و مختار هستند.
در پاسخ عرض میکنیم که؛ بله، بنا به تفسیری از عبارت قرآنی «لا اکراه فی الدین» ما معتقدیم که در انتخاب دین تحمیلی وجود ندارد، البته این عدم تحمیل به این معناست که اجبار و اکراه تکوینی نفی شدهاست، یعنی خداوند متعال بهاجبار مکانیکی کسی را بهسوی دینداری سوق نمیدهند، اما این به این معنا نیست که از جهت تشریعی نیز کسی را مکلّف به دینداری و مسلمان شدن نکند، زیرا هدف از خلقت جن و انس چیزی جز عبودیت آنها نیست (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون)؛ و من جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه عبادتم کنند و این عبودیت تنها با پذیرش دین الهی محقق میشود. ضمن اینکه معنای (لا إِکْراهَ فِی الدِّین)؛ این است که نمیتوان یک اعتقاد را بهاجبار به کسی قبولاند؛ ولی دلالت بر این معنا ندارد که پس هر دینی را خواستید میتوانید انتخاب کنید.
در ثانی باید به این نکته توجه داشت که بعد از پذیرش دین، اسلام عمل به آموزههای دین را از مسلمانان خواستهاست. بله ورود در حریم خصوصی افراد و رصد آنها جایز نیست اما در مواردی هم شرع و هم قانون عمل به آموزههای دینی و الزامات قانونی را لازم میدانند و حتی وجود مقدس حضرات معصومین (ع) هم در آن مدارا و مسامحه را جایز نمیدانستند و عدم انعطاف و برخوردهای سختگیرانه بههمراه مجازاتهای شرعی خود ضمانت اجرایی برای عملی شدن فرامین دینی توسط مسلمانان در فضای اجتماع است که از آن جمله میتوان به گزینههای زیر اشاره کرد؛
انعطاف ناپذیری در برنامههای دینی؛
برنامهها و تعالیم دینی انبیا اعم از عقاید، احکام و اخلاق که با ادله قطعی جزء دین شمرده میشوند بههیچوجه قابل تسامح نیستند و به این بهانه که مورد پذیرش مردم نمیباشند و دردسرساز و مشکل آفرین هستند، نمیتوان آنها را مورد مسامحه قرار داد.
عدم تساهل در حدود الهی؛
از نظر اسلام، اقدام مخالفان اگر منافع شخصی انسان را به خطر اندازد و عفو و مدارا، ظلمپذیری و ذلّت نباشد، شایسته است انسان شیوه مدارا و تساهل در پیش بگیرد. اما اگر اقدام مخالفان در تعارض با حدود الهی باشد، چون انسانیّت انسان در گرو رعایت حقوق الهی میباشد، مسامحه جایی ندارد و باید به اقدام عملی روی آورد. مهمترین اقدام عملی که در اسلام تأکید فراوانی بر آن شده «امر به معروف و نهی از منکر» است که دارای شروط و مراحلی است. اما کمترین ثمره آن نظارت عمومی و حراست از احکام و حدود الهی است.
امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید: «مسلمانی که شکسته شدن حدود الهی را ببیند، اما واکنشی از خود نشان ندهد، مردهای است بین زندگان»
مهمترین وظیفه حکومت اسلامی و فلسفه تأسیس آن اجرای احکام و حدود الهی است. از اینرو، برخورد قاطع پیامبر بهعنوان حاکم اسلامی در صدر اسلام با متخلّفان را شاهدیم و در آیات قرآن نیز بر اجرای احکام و حدود الهی تأکید شدهاست.
عدم تسامح در عدالت اجتماعی و حقوق مردم؛ مانند غارتگران اموال بیت المال و اخلالگران امنیت اجتماعی؛ هدف کلی ادیان الهی برقراری موازین عدالت اجتماعی است تا زمینه تکامل اخلاقی و معنوی همه افراد پدید آید. در مواردی که حقوق شخصی مطرح هستند، میتوان تسامح نمود، اما جایی که عدالت اجتماعی و حقوق افراد دیگر مطرح است، تسامح در کار نیست و باید با قاطعیت برخورد نمود.