به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، سخنران دینی و مدیر مدرسه علمیه دارالحکمه تهران در گفتاری به بررسی رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی پرداخت.
توصیف نگاه عمیق تاریخیِ امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه ۳۱
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «أَیْ بُنَیَّ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّی عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَی إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَی آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کد ره وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَکَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ نخ یله وَ تَوَخَّیْتُ لَک جَمِیلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْکَ مَجْهُولَه…»
پسرم! اگرچه من بهاندازه مردمی که پیش از من بودهاند عمر نکردهام، ولی در کردارشان دقّت، و در اخبارشان فکر نموده، در آثارشان سیاحت کردهام، تا جایی که همانند یکی از آنان شدهام، بلکه گویی از پی آنچه که از وضع آنان به من رسیده عمرم را با اولین و آخرینشان گذرانیدهام، زلال اعمالشان را از تیرگی، و سود و زیان کردارشان را شناختم. از این رو از هر چیزی پاکیزه و خالصش را برایت انتخاب کردم، و از میان آنهمه برنامه، زیبایش را برایت برگزیدم، و نامعلوم آن را از تو دور داشتم؛…
بعد از این توضیح امیرالمؤمنین(ع) نصایح اخلاقی و معنوی و نکات معرفتی را بیان میکند، که آنها را از تاریخ بهدست آوردهاست. امیرالمؤمنین(ع) وقتی میخواهد با مخاطب خودش صحبت کند، به تاریخ ارجاع میدهد.
چرا در فرهنگ دینیمان به تجربه نمیپردازیم؟
تجربه خیلی مهم است؛ اما چرا در فرهنگ دینیمان به تجربه نمیپردازیم؟ چون تجربه را ضعیفترین علم میدانیم. تجربه در حدّ کلام صریح خدا در قرآن و کلام صریح معصوم نیست. تجربه میتواند تفسیرها و تحلیلهای مختلف داشتهباشد. لذا تجربه را چندان قابلاعتماد و اتّکا نمیدانیم. به همین دلیل زیاد سراغ تجربه نمیرویم، اگرچه قدرت متقاعدکنندگی تجربه بهویژه تجربه تاریخی بالاست.
بهقول شهید «سید محمدباقر صدر» مردم غالباً اسیر محسوسات هستند و باید با همین ادبیات با آنها حرف زد. شهید صدر این برداشت را به قرآن نسبت میدهد و میفرماید قرآن از طریق محسوسات با مردم صحبت میکند. روش قرآن برای انگیزهسازی در مردم این نیست که مباحث عقلی و اعتقادی به شیوه علم کلام سنتی را زیاد مطرح کند. اگر جوانها از دین فاصله دارند، بهخاطر دین نیست. بنابراین روشهای ما باید اصلاح شود.
روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
منبع و محل تفکر ما چه چیزی باید باشد؟ تاریخ گذشتگان؛ خداوند میفرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»(اعراف176) روش قرآن به تفکر واداشتن است، نهتنها در بحثهای تاریخی بلکه کلاً قرآن اینگونه است که انسانها را به تفکر وادار کند.
دین این روش تربیتی را میپسندد؛ اما مذهبیها خیلیوقتها این روش را رعایت نمیکنند، بهجای اینکه جوان را وادار به فکر کنند، میخواهند مراقبت کنند او نتیجه غلط نگیرد. باید جوان به فکر وادار شود، نه اینکه نتایج را جلویش بگذاریم و بگوییم اینها را قبول کن و یاد بگیر. قرآن معماگونه حرف میزند، شما باید معماها را حل کنید.
امتحانها در مدارس و دانشگاهها مبتنی بر حافظه است. متأسفانه حوزه علمیه هم چند سالی است نمرهای شده و بر اساس حافظه نظر میدهند. این راحتترین و غلطترین راه ارزیابی است. باید تفکر پرورش پیدا بکند. وقتی تفکر پرورش پیدا کند، تور ماهیگیری به افراد دادهاید؛ اما وقتی حافظهشان زیاد شود ماهی در انبارش ان ریختهاید.
درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی این است که شما تحلیل نکنید و تفکر عمیق نداشتهباشید. ویژگی مهم انحراف دینی مثل اسلام آمریکایی این است که اهل تفکر نیستند. تحجر دشمن شماره یک تفکر است. متحجرها دیگران را از دین متنفر میکنند.
امامباقر(ع) به امامصادق(ع) فرمود: «یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَی قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بالدرایات لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَی أَقْصَی دَرَجَاتِ الْإِیمَان»(معانی الاخبار، ص 1) شیعیان مقامات و مراتبی دارند، درجهشان را باید براساس مقدار درایت و تفکرشان در روایات تشخیص بدهیم، نه براساس تعداد احادیثی که حفظ دارند.
مشکل امروز دینداران ما این است که میخواهند فقط با نقل و نه با عقل و فکر در آیات قرآن و آنچه که از معصومین(ع) نقل شدهاست، به نتیجه برسند.