بهگزارش رحا مدیا، آیت الله محمدرضا عابدینی در آیین افتتاح دفتر مجمع خطبای اصحاب الصاحب در خصوص انتخابات پیشرو از زاویه آیات قرآن بیان کرد؛ بعضی وقتها که ما خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم چند بار سفارش کردند و فرمودند: «سعی کنید مسائل را با نگاه قرآنی توضیح دهید و مستند قرآنی داشته باشید». اینکه حرفها مستند قرآنی پیدا کند و انسان عادت کند که محور را قرآن قرار بدهد. قرآن زبان فطرت است و بههمین دلیل که قرآن زبان فطرت است، خودش جا باز میکند. خود آن اثرگذاری ایجاد میکند. اگر انسان چارچوب و شالوده فکر خود را قرآن قرار دهد، در اینصورت شاخ و برگها قرآنی میشود، تلاء لوء قرآن میشود، وجود انسان با نگاه قرآنی میشود.
وی افزود: اگر بخواهیم به بحث انتخابات نگاهی کنیم، به نظر من می آید که آیات زیادی را میتوان اشاره کرد اما با توجه به وقت کم ما، این آیه را در چند دقیقه کوتاه عرض میکنم. «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيّ قَاتَلَ مَعَهُۥ رِبِّيُّونَ كَثیر فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُم فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱستَكَانُواْ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّـبِرِين وَمَا كَانَ قَولَهُم إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسرَافَنَا فِي أَمرِنَا وَثَبِّت أَقدَامَنَا وَٱنصُرنَا عَلَى ٱلقَومِ ٱلكَفِرِين» و آیه بعد. همین مقدار که محور در جریانات انبیاء با کایّن (چه بسیار) است، نشان میدهد که سنّت خدا است. نه یک نبی که سنت او این باشد. کایّن. چه بسیاری از انبیاء. محور آنها چه بوده؟ (رِبّی در لغت به معنای هزار است. با محوریت انتساب به رب، رِبّی یعنی هزار و ده هزار. ربیون یعنی حلقههای هزار نفری. جمع هم آمده. یعنی حلقههای متعدد هزار نفری. مؤکد به چه شده؟ یعنی حلقه حلقه و حلقههای هزار نفری شکل گرفتند و بههم مرتبط هستند. آن هم بر) محور رب. آنهم رِبّی با رَبّانی که رِبّی خفس دارد. در خفس چه خوابیده؟ بر خلاف رَبّانی. رَبّانی مطاع است، اطاعت شده است. کسی است که اطاعت میشود. رِبّی اطاعت کنندهاست. لذا در اطاعت کننده خفس و یک نوع خضوع است. در لفظ هم رِبّی آمده. در قرآن هم همین یکجا فقط رِبّی آمده ولی در همین یکجا از صد جا بیشتر اثر دارد. چرا؟ علت آن این است که میگوید: «وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيّ قَاتَلَ مَعَهُۥ». یعنی در مورد هر نبی این صدق میکند. کانّهُ شما در مورد هر نبی این را بیاورید و تکرار کنید. اگر ابراهیم است، اگر نوح است، اگر عیسی و اگر موسی است؛ این را تکرار کند. با الفاظی که در آن بهکار رفته، یعنی مکرر بهکار رفتهاست. سنّت همه انبیاء عظام و همه انبیاء است. خیلی زیباست. بعد هم اینکه حال اجتماع در خود رِبّی است. یعنی نه جمع متفرق، یعنی جمع با هم مرتبط. حول نبی. وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيّ قَاتَلَ مَعَهُۥ. معیت در تبعیت است. وقتی که تبعیت به اوج میرسد، میشود شأن نبی، میشود مع نبی. لذا معیت یعنی کانّه نبی دارد حرکت میکند و اینها با او هستند. جایی که موسی(ع) میفرماید: « إِنَّ مَعِيَ رَبِّي». یعنی خدا با من است. معیّتی که قاتَلَ مَعَهُ. در قاتَلَ چه خوابیده؟ آمادگی جانفشانی در راه. نه یک کوشش عادی. یعنی تا مرز قتال آماده بودند.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: خدا رحمت کند حضرت آیت الله بهجت را. ایشان می فرمودند: «ما دردمان نمی آید اگر امام زمان دیر تشریف بیاورند. چون نمیدانید که با یک ثانیه تأخیر در ظهور ایشان چه برکاتی از ما از دست میرود. چقدر از دست میدهیم. چون نمیدانیم پس هر چه تأخیر هم میافتد، دردمان نمیآید و برایمان مهم نیست». نمیدانیم اگر یک لحظه نظام اجرایی کشور از حالت تبعیت نسبت به ولی کاسته شده و بهتبع آن این کاستی در دستگاههای مدیریتی این کاستی ایجاد شود، چه محرومیتهایی بهدنبال آن ایجاد میشود.
وی در ادامه گفت: آیه بعد هم همینطور است. فقط ترجمه میکنم. این را هم بگویم: « فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُم». هیچ چیزی در راه خدا اینها را سست نمیکند. وَهَنوا یعنی سستی درونی. در قبال اینکه از درون سست نمیشوند: « وَمَا ضَعُفُواْ» در بیرون هم کسی از اینها سستی نمیبیند. نه از درون سست میشوند و تزلزلی در درون اینها نیست و نه از بیرون احساس سستی میکنند. کسی نمیبیند. هر کسی اینها را میبیند، شوق، نشاط و امید را میبیند.
آیت الله عابدینی درباره شأن نزول این آیات اضافه کرد: شأن نزول این آیه چه زمانی است؟ بعد از جریان جنگ احد است. بعد از آن جریان شکست است. این آیه دارد آنجا را ترسیم میکند. « فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُم فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ» اینها اصلاً احساس ضعف ندارند. در بیرون هم « وَمَا ٱستَكَانُواْ» تسلیم هم نمیشوند. یعنی سستی درونی ندارند، ضعف بیرونی پیدا نمیکنند و به مقام تسلیم هم هیچگاه نمیرسند. کسی به مقام تسلیم میرسد که قبلاً از او ضعف بیرونی آشکار شده باشد. کسی به مقام ضعف بیرونی میرسد که قبلاً سستی درونی پیدا کرده باشد. پس ما باید بهعنوان مؤمنینی که میخواهیم در نظام اسلامی قدم برداریم و کسانی که میخواهند در مردم شوق ایجاد کنند، باید در ابتدا در درون خودشان کاملاً قوی باشند. نه اینکه در درون خودشان متزلزل و بخواهند در بیرون احساس قوت ایجاد کنند. نمی شود. خودمان باید به آن قوت رسیده باشیم. نباید کسی آن حالت ضعف را در بیرون از ما ببیند. در درون نباشد و هیچگاه حتی تصور نگاه تسلیم را هم نداشته باشیم. اینکه احساس کنیم که دیگر نمیشود کاری کرد و باید آنرا رها کنیم. نه.
آیت الله عابدینی گفت: «وَمَا ٱستَكَانُواْ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّـبِرِين وَمَا كَانَ قَولَهُم إِلَّا أَن قَالُواْ». حرف اینها یک چیز است. یک حرف دارند. «وَ مَا كَانَ قَولَهُم إِلَّا» یعنی یک حرف دارند. که اینها میگویند: «رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا» خدایا ما یک کوتاهیهایی کردیم. یک جاهایی باید کارهایی را میکردیم و نکردیم. ترک فعل کردیم. «وَمَا كَانَ قَولَهُم إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسرَافَنَا فِي أَمرِنَا» یکجاهایی زیادهروی کردیم. نباید یک چیزهایی را میگفتیم ولی گفتیم. بههم پریدیم. همدیگر را ناراحت کردیم. جامعه مؤمنین را از هم آزردیم. این آزردگیها میماند و بهراحتی از بین نمیرود. لذا اولین کاری که اینها میکنند این است که خودشان را متهم میکنند. میگویند که خدایا ما یکجایی کوتاهی کردیم و آن را جبران میکنیم. دنبال جبران آن هستیم. یکجایی زیاده روی کردیم، عذرخواهی میکنیم، برمیگردانیم و آن را درست میکنیم. اگر اینگونه شد قدم بعدی میشود «ثبّت اَقدامَنا». جای پا محکم میشود. قدم سوم هم میشود «وَٱنصُرنَا عَلَى ٱلقَومِ ٱلكَفِرِينَ».
وی ادامه داد: خدای سبحان در ادامه میفرماید: «فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَاب». یعنی همه آنچیزی که بهعنوان رزق حسن محسوب میشود که از جمله آن، حاکمیت است. اگر کسی اینها را محقق کرد، ثواب دنیای او حاکمیت میشود. البته «حُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ». چون دنیا جای تمام بروز رحمت و عنایت حضرت حق نیست. لذا «حُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين»
این استاد اخلاق سخن خود را اینگونه به پایان رساند: ان شاءالله خدای سبحان ما را در انجام عهدی که با او داریم که حاکمیت او را در عالم گسترش داده و با این حاکمیت زمینه ظهور را فراهم کنید، روزبهروز قدرت بیشتری را به ما بدهد. بدانیم که لحظات این چند روز واقعاً مثل «لَيلَةُ ٱلقَدرِ خَير مِّن أَلفِ شَهر». هر لحظه آن مانند هزار ماه در تأثیر ارزشمند است. این را هم بدانید که هر فعلی که ما انجام میدهیم به عمق وجود شما اثرگذار است. لذا بهعنوان اینکه این کار بسترساز ظهور است اینکار را انجام بدهید. آن عمق نگاه، اثر را مضاعف میکند. فقط به یک حاکمیت مؤمنین قانع نباشیم. به این عنوان که این زمینهساز ظهور است. هم بدن راسختر میشود و هم اثر بیشتر میشود. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.