رحا مدیا | محمد ملکزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
سقوط دولت بشار اسد و روی کار آمدن برخی جریانات مخالف جبهه مقاومت در سوریه، سؤالاتی را در اذهان عمومی ایجاد و نگرانیهایی را در خصوص آینده جبهه مقاومت به وجود آوردهاست. برخی میپرسند آیا کمکهای ایران به سوریه به هدر رفتهاست؟ تکلیف خونهای مطهر شهدای مدافع حرم که در سوریه ریخته شدهاست، چه میشود؟ آیا این همه زحمات جبهه مقاومت و شهدای مدافع حرم از بین رفتهاست و آیا این اتفاقات بهمعنای پیروزی دشمنانِ جبهه مقاومت است؟
در پاسخ به این سؤالات و شبهاتی از این دست، توجه نکاتی حائز اهمیت است؛ بعضی از افراد معترض به حمایتها و کمکهای ایران به سوریه با تصور یکجانبه بودن این کمکها، سقوط دولت سوریه را بهمعنای هدر رفت این کمکها میدانند. در حالی که کمکهای ایران به سوریه هرگز یکجانبه و در تعارض با منافع ملی کشور نبوده است. سوریه در زمان حافظ اسد تنها دولت عربی بود که در برابر تهاجم یکپارچه استکبار جهانی علیه جمهوری اسلامی، در کنار ایران ایستاد و کمکهای زیادی به ایران مورد تهاجم دشمنان کرد. آن کشور با وجود نیاز مادی شدیدی که به درآمد ارزی داشت، خط لوله نفت عراق یعنی شاهرگ حیاتی صدام را که به میزان روزانه یک میلیون بشکه بهصورت ترانزیت از سوریه عبور میکرد قطع کرد و برای حمایت از ایران از حق ترانزیتی هر بشکه حدود 3 دلار گذشت در حالی که این میزان درآمد ترانزیتی برای اقتصاد سوریه قابل توجه بود اما برای حمایت از ملت ایران از آن چشم پوشی کرد. آن دولت در اقدام حمایتی دیگر و در زمانی که ایران در تحریمهای شدید نظامی قرار داشت به نام کشور سوریه قراردادهای نظامی با کشورهای دارای سلاحهای مورد نیاز ایران منعقد و سلاحهای خریداری شده را مخفیانه به ایران تحویل میداد. این حمایتها بعد از خاتمه جنگ نیز ادامه یافت. بهعنوان مثال بنا به گفته رونالد دوماً (وزیر خارجه اسبق فرانسه) در مصاحبهای که بعداً منتشر شد، در سال 2009 بشار اسد خط لوله گاز قطر به ترکیه را برای حمایت از منافع ایران نپذیرفت و بهجای آن با شرکت گاز ایران یادداشت تفاهمی امضا نمود که گاز ایران از طریق عراق به سوریه و از آنجا به روسیه صادر شود. در کنار تمام حمایتهای سوریه از ایران، دولت آن کشور یکی از اضلاع مقاومت در برابر آمریکا و صهیونیسم جهانی یعنی دو دشمن اصلی جمهوری اسلامی ایران بود و به ایران جهت مقابله با توطئههای آنان کمکهای بسیاری کرد. بنابراین حمایتها و کمکهای جمهوری اسلامی که متقابلاً به دولت سوریه انجام میشد هرگز یک جانبه نبود بلکه در راستای منافع ملی قرار داشت.
گرچه فروپاشی دولت سوریه ضربهای به محور مقاومت وارد کرد ولی این پایان ماجرا نیست. جنگ حق و باطل همواره با افت و خیزهایی همراه بوده است؛ اما خداوند وعده حتمی پیروزی نهایی جبهه حق را در صورت استقامت اهل ایمان داده است. در زمان جنگ تحمیلی، دشمن موفق شد تعدادی از شهرهای ایران را به تصرف درآورد. تصرف خرمشهر توسط دشمن برخی را به وحشت انداخت؛ اما امامخمینی(ره) در همان زمانی که دشمن بخشی از سرزمین ایران را تصرف کرده بود، ضمن عادی دانستن این مسائل، با اطمینان پیروزی رزمندگان اسلام را وعده داد. در نهایت ایران دشمن متجاوز مورد حمایت آمریکا و قدرتهای استکباری را اخراج کرد و آنان را از رسیدن به اهداف تجاوزگرانه خود ناکام گذارد. این در حالی است که ایران امروز بهعنوان محور اصلی مقاومت در برابر استکبار، در مقایسه با 4 دهه قبل در موقعیت بسیار برتر و قدرتمندتر قرار دارد. امروز بهجای جنگ در ایران، جنگ در تلاویو جریان دارد. بیش از یکسال است که ساکنان سرزمینهای اشغالی با ترس و لرز به پناهگاهها فرار میکنند اما ملت ایران در امنیت کامل است. بیش از یکسال است که رژیم صهیونیستی وعده نابودی کامل و قریب الوقوع حماس و حزب الله لبنان را میدهد اما تاکنون به هیچکدام از اهدافش دست نیافته است. این همه ثمره مقاومت و خون شهدایی است که برای رهایی از ظلم و سلطه استکبار به زمین ریختهاست.
زمان اشغال عراق توسط دشمن شماره اول ایران یعنی آمریکا برخی تصور میکردند ایران کاملاً به محاصره آمریکا در آمده و نابودی جمهوری اسلامی حتمی است! اما ایران با مقاومت هوشمندانه خود توانست کشوری را که در زمان حکومت بعث و جنگ تحمیلی متحد درجه اول آمریکا علیه ایران بود، در حین اشغال آمریکا به متحد خود تبدیل و شاخههای مقاومت مردمی را در آن کشور فعال کند. اتفاقات اخیر در سوریه نشانمیدهد سقوط دولت این کشور توسط ایادی استکبار نیز نهتنها تهدیدی جدی برای ایران نیست بلکه اتفاقاً فرصتی شگفتانگیز برای ایران خواهد بود؛ زیرا دولت بشار اسد با وجود حمایت از محور مقاومت، بهدلیل نگرانیهای جدی از آمریکا و اسرائیل در این اواخر بهطور آشکاری از حمایتهای خود نسبت به جبهه مقاومت کاستهبود و حتی حاضر به پاسخ دادن به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه ملت سوریه نیز نبود؛ در این شرایط نیز دلیلی بر ادامه حمایتهای بیقید شرط ایران از دولت سوریه وجود نداشت اما اکنون که در سوریه خلأ قدرت وجود دارد و دشمنان جبهه مقاومت حملات گستردهای را علیه مردم سوریه به راهانداختهاند این اتفاقات فرصتی جدید برای جبهه مقاومت به وجود آوردهاست. در این شرایط که مردم سوریه برخلاف وعدههای دشمنان خود امنیت و آسایش را از دست دادهاند و هر قطعه از کشورشان جولانگاه گرگهای گرسنه برای بلعیدن سرزمینشان شدهاست، چارهای جز مقاومت پیش رو نخواهند داشت. امروز مردم سوریه بیش از هر زمان دیگری ارزش مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان متجاوز را دریافتهاند و با تشکیل هستههای مقاومت مردمی یقیناً راه شهدای جبهه مقاومت را ادامه خواهند داد.
در سنت الهی خون شهیدان هیچگاه هدر نمیرود بلکه تأثیرات خود را همواره خواهد داشت. همچنانکه شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا در طول تاریخ نیروی خاصی به تمام آزادمردان بهویژه پیروان مکتب اهلبیت بخشیدند تا اهداف عالیه اسلام را دنبال کنند. از خون هر شهید انگیزه و الگویی برای مقاومت بیشتر در برابر ظلم تولید میشود و جریان مقاومت در برابر ظلم را قویتر میسازد. شهدای سوریه برای حفظ حکومت بشار اسد به شهادت نرسیدند که امروز با سقوط آن دولت خونشان هدر رفته باشد. آنان مدافعان حرمهای اهلبیت(ع) و مبارزان با ظلم و سلطه استکبار بودند و این مبارزه همچنان ادامه خواهد داشت. اگر امروز جبهه استکبار به ناتوانی خود در سرکوب مقاومت اسلامی در ایران و عراق و لبنان و فلسطین و یمن اذعان میکند، بیتردید از برکت خون شهدای جبهه مقاومت است.
حضور نظامی ایران در دهه نود در سوریه به درخواست دولت آن کشور برای مقابله با فتنه داعش و گروهی نسبتاً یکپارچه و خطرناکی بود که با حمایت آمریکا با شعار تأسیس دولت شام و عراق در صدد گسترش حاکمیت خود بر مناطق وسیعی از منطقه بودند و تهدیدی جدی برای ایران بهشمار میآمدند. جبهه مقاومت با تقدیم خون شهدای بزرگی توانست این فتنه عبری، عربی و آمریکایی را سرکوب و نقشه تشکیل خاورمیانه جدید را خنثی کند؛ در مقایسه با گذشته، اتفاقات اخیر در سوریه برخاسته از یک جریان واحد و یکپارچه نیست بلکه حداقل پنج گروه متفاوت با منافع غیر مشترک در آن نقش دارند. بنابراین خطری که در دهه نود از سوی داعش برای ایران و جبهه مقاومت وجود داشت امروز وجود ندارد و اگر مدافعان حرم نبودند معلوم نبود ایران الان در چه وضعیتی قرار داشت؛ امنیت امروز ما به یقین از برکت خون شهدای مقاومت است.
در نهایت باید گفت ماجرای سقوط دولت سوریه مصداق آیه شریفه «تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاس» است. اینگونه فراز و نشیبها و دست بهدست شدنها در مسیر تحولات بزرگی نظیر جهانگیر شدن اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام سلطه، اتفاقی خارج از انتظار نیست. بنابراین این اتفاقات که ذیل سنت الهی رقم میخورد، نه فقط پایانکار نیست بلکه بخشی از آغاز ماجرا است.