رحا مدیا |زهرا ابراهیمی، کارشناس اخلاق و تربیت
مهراب صادقنیا در یک یادداشتی تحت عنوان «مزهپرانی سیاسی» قانون عفاف و حجاب را نوعی لودگی و مزهپرانی سیاسی دانسته و چنین معتقد است که عرصهی سیاست و تصمیمگیری در مورد قانون حجاب بر اساس سلیقهی برخی مسئولان به رفتارهای خُنک تبدیل شده است.
ایشان و سایر همفکرانش تصور میکنند که حکومت، حجاب را صرفا یک موضوع سیاسی دانسته و بههمین دلیل هر نوع برخورد با مسألهی حجاب را تعاملی سیاسی قلمداد میکنند؛ حال آنکه ورود مجلس به موضوع حجاب لزوما به معنی سیاسیکردن حجاب نیست. ضمن اینکه دین در همهی ابعاد زندگی انسان حضور دارد و جدا دانستن دین از سیاست و مسائل اجتماعی نوعی جفا در حق دین است. بهراستی کدام سیاست بدون دین، به عدالت و حقیقت دست یافته است؟
حجاب در وهلهی اول موضوعی انسانی و توصیهای عقلانیاست و تاثیر آن بر فرد و اجتماع بر کسی پوشیده نیست. ورود مجلس به موضوع حجاب هم فارغ از نوع تصمیمگیری، امری کاملا مستند و در راستای حفظ منافع ایرانی-اسلامی است. مسئولان در جامعهی دینی موظف به حفظ ارزشهای اسلامی هستند و طرحهایی همچون طرح نور یا عفاف و حجاب مبتنی بر همین مسئولیت دنبال میگردد. البته نباید از نظر دور داشت که اگرچه اصل طرح مورد تأیید است؛ اما جزئیات آن باید مورد توجه قرار گیرد تا نتیجهی معکوس ندهد.
نقد صادقنیا بهگونهای بیان میشود گو اینکه هر نوع تصمیمگیری دولت برای حجاب را مخالف مصلحت میداند؛ این نوع تبیین، اصل حجاب و اصل وظیفهی حکومت در قبال ارزشهای دینی را زیر سوال میبرد.
جناب صادقنیا، تصمیمگیری برای یک فریضهی دینی را نوعی مزهپرانی سیاسی میداند و معتقد است مجلس برای خودنمایی و پوشاندن ضعفهای خود به چنین روشهایی رو میآورد. از جنابشان درخواست دارم پیشنهاد خود مبنی بر رفع معضل حجاب را ارائه دهند. اگر مجلس اقدام کند میشود خودنمایی؟ اگر مردم اقدام کنند میشود تجاوز به حریم دیگران؟ اگر حوزه ورود کند میشود دخالت در امر سیاسی؟ اگر مردم ملزم به رعایت قانون حجاب شوند و جریمه پرداخت کنند میشود زورگویی و اجبار در دین؟
صادقنیا اولویت را چیزی غیر از حجاب میداند و میگوید اولویت کشور و صحنهی سیاست نباید بر اساس سلیقهی افراد تعیین شود. دقیقا موضوع همین است که اینگروه اولویت را به حجاب نمیدهند. در نگاه ایشان هر چیزی میتواند اولویت باشد اما دستور خدا و قرآن برای حضرات اولویت نیست!
آقای صادقنیا! چه کسی اولویت را تعیین میکند؟ جز قرآن و اهلالبیت؟ آیا ارزشی چون حجاب نباید اولویت مجلس باشد؟ آنقدر گفتید حجاب اولویت نیست که بیحجابی انتخاب جوانان شد. شما تلاش در جهت قانونیکردن حجاب را رفتاری سطحی و بیمحتوا شبیه جوکهایی که همکلاسیتان سر کلاس زبان میگوید تلقی میکنید؟! از نظر شما رفتار با محتوا چه رفتاریست؟ چه چیزی را تصویب کنند تا امثال شما بپسندند؟!با چه روشی میخواهید مقابل تهدیدات فرهنگی بیحجابی بایستید؟
آقای صادقنیا، شما را ارجاع میدهم به یادداشت قبلیتان! همان که عنوانش بود: «به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم» شما گفته بودید نباید خودمان را به شنیدن حرفهای مزخرف و بیارزش عادت دهیم. آدم مزخرفگو درکی از واقعیت جامعه ندارد و تصور میکند حرفهایش حقیقت دارد! راست میگویید ما نباید خود را به شنیدن مزخرفات عادت دهیم. اصلا فلسفهی نقد کردن ما همین است که به مزخرف شنیدن عادت نداریم.
برخی از روحانیون برای تخریب قانون حجاب - به معنای عام نه صرفاً این قانون- به این رسیدهاند که بگویند کجای نهجالبلاغهْ حضرت به حجاب اهمیت دادهاست. برای ارضای بعضی و مردمینمایی، دست به چنین استدلالهای سخیفی با انواع و اقسام قالبها زدهاند؛ این بار مثلاً از نظر دینی. آیا این نشان دهنده بغض و عناد با خود حجاب و کلاً حکومت دینی نیست؟