یادداشت؛

حلقه‌های زنجیر

بشر امروز فهم کرده است که با کلیشه‌ها نمی‌توان جهان را ساخت. انقلاب اسلامی نه صرفاً یک تغییر سیاسی لحظه‌ای است؛ بلکه وضعیت جهان و تاریخ را با دگرگونی مواجه کرده است. انسان انقلاب اسلامی با عمر کوتاه هفتاد ساله نیز برای نظر به خوشی‌ها و ناراحتی‌های لحظه آفریده نشده است؛ بلکه او می‌خواهد سرنوشت یک تاریخ را به دستان خود رقم بزند.

رحا مدیا | بهروز دلاور

یکی از حلقه‌های زنجیر شکسته‌بود. عجله هم داشتیم. آخرش هم نتوانست موتورش را قفل کند. موتور را همان جا پارک کرد و با هم برای حضور در جلسه راه افتادیم. به دوستم حق می‌دادم. ماه‌ها پس‌انداز کرده بود تا یک موتور بخرد. اما الان مجبور شد به‌خاطر یک جلسه، همه پس اندازش را رها کند. حتماً ضرب المثل معروف را شنیده‌اید که مال خودت را محکم نگهدار همسایه را دزد نکن. یکی دو بار در جلسه به من گفت: نکند موتور را سرقت کنند. گفتم دیگر به آن فکر نکن. جلسه که تمام شد یا برو همان یک حلقه زنجیر را جوش بده یا اینکه باید زنجیر نو بخری. بالاخره حدود سه ساعت گذشت و برگشتیم. موتور از دور خودش به صاحبش چشمک می‌زد. نگرانی دوستم موتور و زنجیرش بود. اما نگرانی من سرنوشت تاریخ شیعه بود. ده‌ها سؤال در ذهنم خلجان کرد. تا مدت‌ها این حلقه زنجیر رهایم نکرد.

از زمان حضرت آدم علیه‌السلام تاکنون هزاران پیامبر الهی کوشیده‌اند تا بار امانت الهی را به مقصد برسانند. پیامبر اسلام نیز به‌عنوان آخرین پیامبر خدا، کتاب قرآن را در اوج معانی معرفتی و الهی برای بشریت به ارمغان آورده است تا انسان با بهره‌مندی از معارف آن هدف خلقت را به نتیجه برساند.

پس از حضرت ختمی‌مرتبت سلسله جلیله عصمت و طهارت علیهم‌السلام نیز برای استقرار توحید و اقامه قسط در جهان، انواع مبارزات فکری، فرهنگی، سیاسی و… را انجام داده‌اند. در دوران غیبت صغری، چهار نایب پاک و وارسته سازمان وکالت را تثبیت کرده و امور شیعیان را رفع و فتق کردند. دوران غیبت کبری نیز به همین منوال رهبران بزرگ شیعه از شیخ مفیدها، شهید اول‌ها، شهید مدرس‌ها تا می‌رسد به امام خمینی که با انقلاب اسلامی عصر جدیدی را در تاریخ رقم می‌زند؛ همگی در ادامه مسیر انبیاء و هادیان تاریخ حرکت کرده تا اهداف متعالی الهی در عالم آفرینش تحقق یابد.

اگر تاریخ سلوک ادیان الهی از ابتدا تاکنون را به مثابه یک جریان اصیل تاریخی در نظر بگیریم که هر برهه تاریخی یک حلقه از حلقه‌های متصل شده به یکدیگر را شکل می‌دهد، آیا سلوک شخصیتی چون امیرالمؤمنین در ادامه زیست پیامبر اسلام است؟ یا پیامبر یک جزیره و امام جزیره‌ای دیگر است؟ آیا انقلاب اسلامی ثمره مجاهدت‌های یک تاریخ مکتبی است یا اتفاقی است که به‌صورت ناخودآگاه رقم خورده و هیچ پیوندی به یک انسان چند هزار ساله ندارد؟ چرا در آثار تاریخی این پیوند و اتصال مشاهده نمی‌شود؟ اگر بخواهیم به‌کل تاریخ جریان حق و باطل بنگریم، از چه منظری، جریانی را به حقانیت و جریان دیگری را به بطلان توصیف می‌کنیم؟ اساساً حق و باطل چیست؟ اگر جریان حق ذیل ولایت خداست، آیا خداوندی که همه هستی را پر کرده است، سرپرستی جریان باطل را رها کرده؟ اگر رها نکرده به این معناست که راهبری و مدیریت جریان باطل نیز به دست خداست؟ پس جایگاه شیطان در پازل عالم هستی کجاست؟ اینکه ما همه‌اش می‌گوییم می‌خواهیم تمدن بسازیم، اگر یک دستگاه محاسباتی غنی و توحیدمحور برای تحلیل پدیده‌ها نداشته باشیم، به پشتوانه کدام میراث عظیم فکری و معنوی می‌خواهیم تمدن بسازیم؟ و ده‌ها سؤال دیگر که ذهنم را به خودش مشغول ساخت.

طرح این پرسش‌ها نه پایان یک داستان روزمره؛ بلکه آغازی برای یک نگاه تازه به انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی، نه یک تحرّک محلی، کوچک و زودبازده است؛ بلکه استمرار یک حرکت بزرگ تاریخی است. گاهی سویه‌های زمینی دارد و گاهی کاملاً شخصیتی آسمانی پیدا می‌کند. همان‌گونه که دوران امامت معصومین به یک انسان 250 ساله تشبیه شده‌است، رهبران شیعه به عنوان ادامه دهندگان مسیر انبیاء و امامان را می‌توان به یک انسان هزارساله تشبیه کرد. اگر دعوت انبیاء به توحید و معرفت‌های توحیدی بوده است، دعوت انقلاب اسلامی نیز تفاوت ماهوی ندارد. مغز معارف انقلاب اسلامی توحید و توحید همه دین است.

بشر امروز فهم کرده است که با کلیشه‌ها نمی‌توان جهان را ساخت. انقلاب اسلامی نه صرفاً یک تغییر سیاسی لحظه‌ای است؛ بلکه وضعیت جهان و تاریخ را با دگرگونی مواجه کرده است. انسان انقلاب اسلامی با عمر کوتاه هفتاد ساله نیز برای نظر به خوشی‌ها و ناراحتی‌های لحظه آفریده نشده است؛ بلکه او می‌خواهد سرنوشت یک تاریخ را به دستان خود رقم بزند. زمان لحظه برای یک انسان با عمر کوتاه هفتاد ساله چندان اهمیتی ندارد؛ او به وضعیت تاریخ نظر می‌کند. او محور همه تحولات و تحرکات آینده است. در نسبت میان او و پدیده‌ای بزرگ جهان، می‌تواند شخصیتی چون امام خمینی در او تجلی پیدا کند و می‌تواند آینده‌ای، خالی از معرفت و تهی از حرکت در کارنامه خود ثبت نماید.

گفتم این صرفاً یک شروع تازه است. پس می‌پرسم آیا انقلاب اسلامی و خودمان را در این مقیاس تحلیل کرده‌ایم؟!

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حلقه‌های زنجیر

لینک کوتاه: