رحا مدیا | حجت الاسلام وحید نجفی، پژوهشگر علوم دینی
خیلیها از دشمن تصویری کاریکاتوری، احمقانه و ضعیف میسازند، اگر این تصویرسازی در امثال فیلمهای دفاع مقدس باشد، خیلی خطرناک نیست، چون این تصاویر مدیریت جنگ را رقم نزدهاند؛ اما در نزاعهای فکری و فرهنگی وقتی چنین اتفاقی میافتد، فاجعه رخ میدهد. ممکن است با اشخاص و عناوینی مخالفت شود، اما همان انحراف و ضلالت چون ویروسی در جان خودشان باشد.
انجمن حجتیه و برخی افراد آن منفور و مطرود شدهاند؛ اما ریشههای فکری و فرهنگی آنها در افراد و بیانات بسیاری قابل ردیابی هست. کسانی که تصویری تیره و تار از زمان متصل به ظهور مهدی موعود(عج) دارند به نوعی مبتلا به اندیشه حجتیه هستند. شاید بتوان گفت، تنها آنان که احساس میکنند وظیفهای برای ساخت جامعه دارند تا حد نصابی از جامعه موعود را رقم بزنند و به ظهور برسند، مصون از تفکر انجمن حجتیه هستند.
حداقل آنکه رقیقهای از تفکر انجمن حجتیه، به نوعی شایع است و حتی برایش استدلال هم میکنند:
– امام عصر(عج) وامدار کسی نیست که چیزی بسازیم و تحویلش دهیم!
– همگان حکومت مییابند و عملکردشان عیان میشود تا بعدا مدعی نشوند اگر ما هم حکومت مییافتیم، مدینه فاضله میساختیم!
– امتلاء عالم از ظلم با استقرار جامعهای فاضله ناسازگار است!
– مطالب نقلی فراوانی که تصویری آشوبناک از جهان متصل به ظهور به تصویر میکشد.
حداقل آسیب این تفکر آن است که صاحبش فکر میکند، از جایی به بعد باید بدون برنامه و اقدام بنشیند و خودش را به دست حوادث بسپارد تا آنچه باید رقم بخورد؛ اما در تفکر انقلاب و بیانات امام و رهبر معظم انقلاب، لحظهای نباید از پا نشست و تلاش و کوشش باید تا سپردن پرچم به صاحب اصلی او ادامه یابد.
مگر نه این استکه امور عالم اسبابی دارد و اگر بنا بود امور بدون اسباب مادی پیش رود، ظهور متوقف بر اصحاب امام نمیشد و ائمه سابق عدم قیام خود را معلل به نبود اصحاب نمیکردند!
حال باید چنین پرسید:
– آیا جهانی مملو از ظلمت میتواند اصحابی راسخ با آن اوصاف عالی در اختیار امام بگذارد؟
– آیا اقبال مردم جهان و تشنگی آنها به حکومت مهدوی بدون تصویری روشن از آن ممکن است؟
– یارانی که فوج فوج ساماندهی شده به خدمت امام میرسند؛ چگونه سامان یافتهاند؟
البته باید توجه کرد که منظور از تمدن نوین اسلامی و جامعهای نمونه و مشیر به جامعه مهدوی چیست؟
آیا تمدن اسلامی مانند تمدن غرب باید سازههایی چون برج ایفل داشته باشد و زرق برق مادیاش چشمها را خیره کند، تا جذاب باشد؟ یا آنکه زن غربی که چرخ توسعه او را فرسوده کرده و تمدن مادی او را در جاذبه جنسی منحصر کرده، با استشمام بوی کرامت زن مسلمان، مشتاقانه جلب چنین جامعهای میشود؟
آیا بشر افسرده و به پوچی رسیده، حیران و متعجب از صبر و استقامت مردم مظلوم غزه نشده که این چه تفکر و فرهنگی هست که صاحبش را این گونه راسخ میکند؟
باید توجه داشت، آشوبی که غربالگری میکند، با فضایی تیره و تار که همه چیز از دست بشر خارج است، تفاوت میکند.