عرصۀ نبرد حق و باطل در گستره زمان جریان دارد؛ نبردی که از دوردستهای زمان تا زمانۀ کنونی استمرار دارد و عجین شدنش با چاشنی رسانه، تأثیرات ملموسی بر اذهان و افکار عمومی گذاشته است. چنین روندی ایجاب میکند تا متولیان فرهنگی بهویژه حوزویان توجه ویژهای به رسانه و ملزومات تبلیغی در زیستبوم مجازی داشته باشند.
باید توجه داشت که تأثیرگذاری رسانه در بزنگاههای مختلف امری کاملاً بدیهی است و یکی از این بزنگاهها انتخابات پیش رو است. طبیعی است که در این فرصت کوتاه، پروژه بگیران روایتساز، با روایتسازیهای ناروا و ناصوابشان به دنبال القای روایتهای مديريت شدهای هستند که یکی از آثار آن مشارکت حداقلی در انتخابات است.
دشمنان با تمرکز بر جنگ شناختی در پی استثمار فکری آحاد ملت هستند و مهندسی اذهان را طوری طراحی میکنند که مخاطبانشان به باورهایی از پیش طراحی شده برسند. باور داشته باشند که نباید در انتخابات شرکت کنند، باور داشته باشند که انتخابات فرمایشی است، باور داشته باشند که نهادهای نظارتی بهویژه شورای نگهبان یکجانبهگرایی دارند، باور کنند که نمایندگان مجلس قدرت تصمیمگیری ندارند، باور داشته باشند که شرکت کردن آنان در انتخابات هیچ ثمرهای ندارد و باور داشته باشند که…
به همین دلیل، طلاب و سایر دلسوزان انقلابی باید با تکیه بر زیرساختهای رسانهای، در میدان جهاد تبیین انتخاباتی حضوری فعال داشته باشند. با جهاد در فضای حقیقی و مجازی تلاش کنند اهمیت انتخابات، ضرورت حضور در انتخابات، اهمیت مشارکت حداکثری، ویژگیهای نماینده تراز نظام اسلامی، انتخاب نمایندگان اصلح و اقدامات ضد انتخاباتی دشمنان را برای مردم تبیین و تشریح کنند.
با مشارکت حداکثری طلاب و سایر دلسوزان انقلابی در عرصه جهاد تبیین است که دشمنان در القای باورهای مدنظرشان به افکار عمومی بهویژه قشر خاکستری ناکام خواهند ماند و هیمنه و سلطه رسانهای آنان از بین خواهد رفت.
اگر موفقیتهایی که در میدانهای مختلف حاصل شده بهواسطه جهاد تبیین رسانهای بر جان مخاطبان نشانده نشود، این دشمنان هستند که با روایتهایشان وضعیت را تیرهوتار ترسیم میکنند. البته بیان این نکته نیز ضروری است که در جهاد تبیین انتخاباتی کنونی باید از تاکتیکها و تکنیکهای تهاجمی استفاده بیشتری داشته باشیم تا سنگرها را یکی پس از دیگری فتح کنیم و به سمت آرمانها پیش برویم.
با رصد کنشگری رسانهای تمامی جریانهای انقلاب ستیز، کاملاً ملموس هست که مهمترین اهداف دشمنان در این روزها کاهش مشارکت مردمی در انتخابات است. این روزها انقلاب و نظام اسلامی هدف تیرهای کینه دشمنانی است که با برجستهسازی و القای مسائلی چون ناکارآمدی، به دنبال چیره کردن روایتهای گمراهکننده و ناامیدکننده خویش هستند.
باوجود اینکه انقلاب ستیزها در زیستبوم حقیقی و مجازی به پشتوانه نظام سلطه پرچم مقابله با انتخابات را برافراشتهاند، برخی افرا و احزاب سیاسی داخلی نیز با آنان مخرج مشترک پیدا کرده و ساز ناامیدی در انتخابات میزنند.
بعضی از تریبون داران اصلاح طلب با پرداختن به مغالطاتی نخنما شده و به بهانه رد صلاحیت همطیفهای خود، یا بهطور آشکار از تحریم انتخابات سخن میگویند و یا برونداد مواضعشان القای عدم مشارکت در انتخابات است.
آنها با نادیدهگیری ناکارآمدی دولت روحانی چنین القا میکنند که در انتخابات پیشرو نیز همانند دو انتخابات پیشین یعنی مجلس یازدهم (سال 1398 ) و ریاست جمهوری سیزدهم ( سال 1400 ) شاهد مشارکت حداقلی هستیم و دلیل این مشارکت حداقلی را رد صلاحیت برخی اصلاحطلبها بیان میکنند. این در حالی است که متهم ردیف اول کاهش مشارکت در دو انتخابات مذکور عملکرد بسیار ضعیف دولت سابق بوده است.
افرادی که به بهانۀ مشارکت حداکثری و عدمتأیید صلاحیت کاندیداهای مدنظرشان رویکردی انتقادی-تخریبی در پیشگرفتهاند سابقاً ثابت کردهاند که اگر مشارکت حداکثری هم رقم بخورد، باز هم با لجاجت روند انتخابات را زیر سؤال خواهند برد. آنها در حالی فرآیند انتخابات را زیر سؤال میبرند که یا خودشان و یا نامزدهای مورد نظرشان از طریق همین فرایند در نظام اسلامی به مسئولیتهایی کلیدی رسیدهاند.
علاوه بر اینها، برخی دیگر از افراد نیز پا را فراتر از این مغالطات گذاشته و با ژستی طلبکارانه فضای انتخاباتی را آلوده کردهاند. همین چند وقت پیش بود آقای خاتمی که خود جزء مطرودین و منحرفین از انقلاب و نظام اسلامی است، با بیان سخنانی از قبیل «انقلاب از مسیر خود منحرف شده است» سیگنالهایی برای آلودگیهای انتخاباتی را ایجاد کردند.
او در نطقهای جدیدش نیز چنین گفته که « متأسفانه آثار نارضایتی فراگیر و حتی قهر را در جامعه شاهدیم. مراد من از بخش ناراضی جامعه، علاوه بر نخبگان و بخصوص جوانان، همان اکثریت بالای پنجاه درصد است که در دو انتخابات گذشته شرکت نکردند و نیز چند میلیون نفر که رأی باطله دادند. نباید تصور کرد که همۀ آنها که در انتخابات شرکت کردند، از اوضاع و احوال کشور راضیاند…»
خاتمی در حالی از وضعیت کنونی احساس نگرانی و ناراحتی میکند که خود و سیاستمداران همفکرش نقش پررنگی در ایجاد نارضایتی مردم از نظام اسلامی دارند، با این وجود مشغول فرافکنیهای متنوع و متعدد شده و بهطور مستمر القای یأس و ناامیدی میکنند.
بنابراین حوزویان دغدغهمند علاوه بر اینکه باید جنگ رسانهای تمامعیاری با لجنپراکنی معاندین و براندازان داشته باشند، باید از کنشگری چهرههای اصلاحطلب و سایر خواص کجسلیقه نیز غفلت نکنند.