ضرورت روی آوردن حوزویان به اقدامات آفندی در جنگ شناختی

یکی از مسلمات غیر قابل انکار در عصر حاضر وجود جنگ رسانه‌ای شناختی تمام عیار و غیرقابل اجتنابی است که در عرصه بین‌المللی جریان دارد.

 

شناخت تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها و راهبردهای چنین جنگی که روزبه‌روز، نوبه‌نو و فربه‌تر می‌شوند، برای تمامی کنش‌گران فرهنگی به‌ویژه جامعه روحانیت امری ضروری است.

 

مسلماً برای در امان ماندن از ترکش‌های ریز و درشت چنین جنگی باید شناختی منطقی از جبهه‌بندی‌های کلان در عرصه بین‌المللی داشت. چراکه غفلت از ملزومات و مقتضیات چنین جنگی در دنیای کنونی خسارات غیرقابل جبرانی در عرصه‌های مختلف به‌ویژه در عرصه‌های سیاسی_فرهنگی به دنبال خواهد داشت.

 

شدت این جنگ شناختی به گونه‌ای است که گاهی مشاهده می‌شود برخی عقلای قوم نیز قوه عاقله خویش را در اختیار دشمنان قرار می‌دهند و در بزنگاه‌های سیاسی اجتماعی، پرچم حمایت از گفتمانی را بلند می‌کنند که ریشه در مبانی لیبرال دموکراسی دارد.

 

برخی دیگر از خواص نیز در گیرودار ترفندهای این نبرد رسانه‌ای، گرفتار «مارپیچ سکوت» می‌شوند و با کم‌شمار پنداری خویش در حوادث مستحدثه مرعوب سیاهی‌لشکر و پیاده‌نظام رسانه‌ای دشمنان می‌شوند. نتیجه در اقلیت دانستن خویش و اکثریت پنداری جبهه مقابل توسط چنین خواصی، این می‌شود که یا در لاک خویش فرو بروند و سکوت اختیار کنند، یا این‌که کنشگری محافظه‌کارانه‌ای داشته باشند.

 

با سیری گذرا بر مواضع برخی افراد و جریانات حوزوی طی سال‌های اخیر می‌توان هم‌صدایی برخی معممین با گفتمان لیبرال دموکراسی و یا سکوت معنادار برخی خواص حوزوی را به‌خوبی مشاهده کرد

 

هرچند دشمنان نظام اسلامی و به‌طور عام‌تر، دشمنان اسلام ناب و اسلام سیاسی از مخرج مشترک پیدا کردن برخی خواص با دشمنان و یا  گرفتار شدن برخی از آنها در نظریۀ «مارپیچ سکوت»، میوه‌های نوبرانه‌ای برداشت کرده‌اند، اما افشاگری حوزویان پایبند به آرمان‌ها و اهداف انقلابی علیه نقشه‌های شوم دشمنان نیز قابل تقدیر است.

 

اگر نگاهی ماهواره‌ای به جنگ رسانه‌ای_شناختی امروزی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که جبهه خودی به پشتوانه جهاد تبیین حوزویان و مطالبات جریان ساز آنان، موفقیت‎های چشم‌گیری داشته، به نحوی که در برخی جبهه‌های درگیری غلبه بر امپراطوری رسانه‌ای دشمن محقق شده است.

 

به‌بیان‌دیگر غلبه عملیات‌های آفندی بر اقدامات پدافندی در حوزه جنگ شناختی باعث شده تا شکاف‌های ملموسی در جبهه مقابل ایجاد شود و حتی نظم روحی سردمداران جبهه مقابل برهم زده شود.

 

نمونه بارز این غلبه در کنشگری افکار عمومی علیه رژیم غاصب صهیونیستی که منزوی شدن و نابودی آن از آرمان‌های مهم گفتمان انقلابی محسوب می‌شود، به‌خوبی قابل مشاهده است. حس نفرتی که امروزه در عرصه بین‌المللی علیه اسرائیل جلوه‌گر شده است را می‌توان با جهاد تبیین و تصویرسازی رسانه‌ای، روزافزون کرد .

 

این نفرت روزافزون ثابت می‌کند کسانی که قوه ادراکی آنها به دلیل دست‌کاری رسانه‌ای رسانه‌‌داران دشمن دچار اختلال شده‌ و با مبانی فکری نظام لیبرالی خو گرفته‌اند را می‌توان هوشیار کرد. لازمه این هوشیار سازی و اقناع سازی اذهان، شناخت ساحت‌های متعدد مبانی نظام فکری لیبرال دموکراسی و زیر سؤال بردن مدیریت شده این مبانی فکری است.

 

به همین دلیل است که مقام معظم رهبری تأکید ویژه‌ای بر زیر سؤال بردن مبانی فکری نظام غرب دارند. معظم له در دیداری که مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با ایشان داشتند بر این نکته تأکید نمودند که « طرفِ مقابل [ نظام لیبرال دموکراسی] مبانی فکری دارد، باید به آن حمله کرد؛ طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛ ما باید اینها را بشناسیم.» ( سایت مقام معظم رهبری؛ 21/04/1402)

 

تأکید معظم له بر در پیش گرفتن عملیاتهای شناختی آفندی در خصوص حمله به مبانی فکری غرب، و عملیاتی کردن این نکته راهبردی رهبر معظم انقلاب توسط رسانه‌داران خودی، نقش به سزایی در غلبه گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دارد.

 

در همین دیدار مذکور مقام معظم رهبری خطاب به طلاب و مبلغین چنین می‌فرمایند: «اینکه تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست؛ این‌جور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبهه‌ای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛ خب بله، این کار که واجب است، لازم است امّا فقط این نیست… در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمه‌اش شناخت صحنه است.( سایت مقام معظم رهبری؛ 21/04/1402)

 

در پایان تذکر این نکته ضروری است که برخی خیال می‌کنند امروزه امپراطوری عظیم رسانه‌ای دشمنان با انحصارگری و تیز نمودن تیغه‌های سانسورش، مانع تأثیر اقدامات رسانه‌ای ما می‌شود.

 

بر اساس نگاه مقام معظم رهبری، چنین خیال پردازی‌هایی نباید باعث دل‌سردی ما در این نبرد رسانه‌ای شود. معظم له در همایش بین‌المللی رسانه‌های جهان اسلام فرمودند: «ما رسانه‌های بزرگ دنیا را در اختیار نداریم؛ اما آنچه را هم که در اختیار داریم؛ چیز کمی نیست. ما باید از سرمایه و موجودی خود – که متعلّق به دنیای اسلام است – حداکثر استفاده را بکنیم.»( بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش بین‌المللی رسانه‌های جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین»، 11 بهمن 1380)

 

همچنین در بیانی دیگر می‌فرمایند: «اگر ما بتوانیم [در مقابل جنگ رسانه‌ای دشمن]، یک کار رسانه‌ای درست انجام دهیم، می‌توانیم این صحنه‌ی باطل را لااقل تا حدودی به صحنه‌ی حق تبدیل کنیم؛ یعنی در افکار عمومی دنیا کار را طوری پیش ببریم که واقعاً قضیه به‌عکس شود.»( بیانات در دیدار مسئولان سازمان صداوسیما»، 15 بهمن 1381)

 

بنابراین حوزویان رسانه دار، رسانه شناس و مطالبه گر در عرصه رسانه باید از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را داشته باشند. هم خود و هم رسانه‌هایشان با اقدامات آفندی بر مبانی فکری غلط غرب هجوم ببردند و هم از رسانه‌داران پایتخت‌نشین بخواهند تا حملات آفندی لازم در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی علیه زیرساخت‌های فکری غربی افزایش دهند.

 

قطعا چنین روندی ترک‌های عمیقی که بر دیوارهای تمدن غرب نشسته را عمیق‌تر خواهد کرد و فرصت ترمیم  ترکهای این تمدن رو به افول را از دست متولیان و مروجات آن خواهد گرفت.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

لینک کوتاه: