رحا مدیا | سلمان رئوفی، پژوهشگر و استاد حوزه
آرمان علیوردی؛ طلبهای که با اخلاص، علم دینی و عشق به مردم، افقهای تازهای برای الگو شدن ترسیم کرد. شهادت آرمان علیوردی، طلبهای جوان، عاشق خدمت به مردم و سرشار از اخلاص، یادآور مسیری است که مردان بزرگی در تاریخ پیمودهاند؛ مسیری که در آن تقوا، علم و اخلاق به هم پیوند میخورند و انسان را به قلههای معنویت و انسانیت میرسانند. اما آرمان نه صرفاً یک بسیجی معمولی، بلکه یک طلبه بسیجی بود و این عنوان خود، حامل معنایی خاص و متفاوت است. طلبهای که با دقت در مسیر علمآموزی، تهذیب نفس و مسئولیتپذیری اجتماعی، تجسمی از «عالِم عامل» به نمایش گذاشت.
طلبه بسیجی، از دو مسئولیت بزرگ حکایت دارد: یکی اهتمام به دانش دین و خودسازی معنوی، و دیگری دغدغه جامعه و مردم. آرمان در هر دو عرصه، الگویی والا بود. او بسیجی بودن را مکمل طلبگیاش کرد. حضور آرمان در بسیج نه صرفاً یک کنش سیاسی یا اجتماعی، بلکه جلوهای از ایمان انقلابی و مسئولیتپذیری عمیق بود.
آرمانی که برای دیگران زندگی میکرد؛
یکی از ویژگیهای بارز آرمان، توجه دائمی به خیر رساندن به دیگران بود. او هر کاری را با نگاهی فراتر از منافع شخصی انجام میداد و همیشه در جستوجوی راهی بود تا به دیگران کمک کند. این روحیه در میان بسیجیان شاید مرسوم باشد؛ اما در آرمان به عنوان یک طلبه، عمق و معنایی خاص داشت. او درک کرده بود که هدف از تحصیل علوم دینی، صرفاً انباشت اطلاعات دینی نیست، بلکه کاربرد آن برای رفع نیازهای مادی و معنوی مردم است. به همین دلیل، هرجا قدم میگذاشت، اثری از خیر و برکتش برای دیگران نیز بود.
بیاعتنایی به مادیات؛ نشانی از اخلاص
آرمان، نه تنها به معنویات اهمیت میداد، بلکه بهطور شگفتانگیزی نسبت به مادیات بیاعتنا بود. این بیتعلقی به پول، نه از سر فقر، بلکه از عمق ایمان و اخلاص او نشأت میگرفت. او وقتی میدید کسی نیازمند است، بدون هیچ تردیدی، دارایی خود را در اختیار او قرار میداد و تأکید میکرد که برای بازگرداندن آن عجله نکند. مادری که چنین فرزندی تربیت کرده، از او به عنوان فردی بیریا و خالص یاد میکند؛ کسی که حتی نزدیکترین افراد به او، از بسیاری از کارهای خیری که انجام میداد، بیخبر بودند. این اخلاص و دوری از ریا، سرمایهای معنوی است که تنها از دل ایمان حقیقی برمیآید. چنین روحیهای نه تنها در دنیای امروز، بلکه در هر زمان و مکانی، ارزشمند و کمیاب است. این رفتار، درس بزرگی برای همه ماست که چگونه میتوان با بیتعلقی به دنیا و اخلاص در دل مردم جای گرفت؟
ادب؛ میراثی که فراموش نمیشود
ادب آرمان، حتی در سختترین شرایط، زبانزد بود. وقتی ناراحت یا عصبی میشد، به جای اینکه واکنشی از روی خشم نشان دهد، تنها ذکر «لا اله الا الله» را بر زبان میآورد. این رفتار نشان از تربیت عمیق دینی و معنوی او داشت.
مسئولیتپذیری در برابر جامعه
یکی دیگر از ابعاد شخصیت آرمان، مسئولیتپذیری او در کارهای اجتماعی و تربیتی بود. او نه تنها به درسهای حوزه اهمیت میداد، بلکه در فعالیتهای تربیتی نیز نقشی پررنگ داشت. کانونهای تربیتی و حوزه استاد مجتهدی، محل شکوفایی دغدغههای او برای اصلاح جامعه بود. این ترکیب علمآموزی و مسئولیتپذیری، از او شخصیتی میساخت که نمیتوانست نسبت به مشکلات پیرامون خود بیتفاوت باشد.
یک طلبه حقیقی؛ عابد شب و مجاهد روز
دوستان آرمان روایت میکنند که او تا چه اندازه به نماز شب و تهجد اهمیت میداد. این جنبه از زندگی او، بعد دیگری از شخصیتش را به تصویر میکشد؛ شخصیتی که شبهای خود را با گریه و دعا سپری میکرد و در آن لحظات ملکوتی، برای شهادت دعا میکرد. او وضو را نه فقط برای نماز، بلکه به عنوان حالتی دائمی برای زندگی خود میدید. چنین روحیهای، میراث معنویای است که در یادها میماند.
طلبه بسیجی؛ فراتر از یک عنوان
طلبه بودن، خود مسئولیتی سنگین است که در آن طلب علم، تهذیب نفس و تربیت جامعه همزمان بر دوش انسان قرار دارد. اما طلبه بسیجی، گامی فراتر از این است؛ چرا که باید در میدانهای اجتماعی و سیاسی نیز حضور داشته باشد. آرمان علیوردی، نمونهای کامل از این نوع شخصیت بود؛ کسی که با تلفیق علم، اخلاق و عمل، تصویری زیبا از یک طلبه ی جوان مؤمن و مسئول ارائه داد.
آرمان علیوردی با شهادت خود، نه تنها یادآور مظلومیت و فداکاری شد، بلکه نشان داد که چگونه میتوان با اخلاص و عشق به مردم، الگویی شد برای همه ما، که در دنیای پرهیاهوی امروز، مسیر خدمت به خلق و بندگی خدا را از یاد نبریم.
شهادت آرمان، هرچند غمی سنگین بر دلها گذاشت، اما یاد و راه او برای همیشه باقی خواهد ماند؛ و شاید امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه ما به الگوهایی چون آرمان نیاز دارد؛ الگوهایی که از پول و دنیا دل بریدند، برای مردم زیستند و برای خدا به سوی شهادت شتافتند.