رحا مدیا | زینب تختی
دریچه آشنایی من با سیدکمال حیدری در سالهای نوجوانی و ابتدای ورود به وادی طلبگی بود. آن زمان شیعه بودن برای من تازه طلبه مسأله شده بود و روزها را با شبهای پیشاور به شب میرساندم و شب خود را با المراجعات و سیری در صحیحین صبح میکردم.
آنقدر از علامه جعفری و تیجانی و … خوانده بودم که کتابها را از بر شده بودم حتی درس اخلاق آن روزهای ما با علی اصغر رضوانی و دفاع از تشیع او میگذشت. شکوه آن سالهای ما مناظرات تلوزیونی سید کمال حیدری در شبکه الکوثر بود. مردی که تنها کتب حدیثی را مطالعه نکرده بود، بلکه آنها را خورده بود!
شیرینی آن روز که در دفتر خاطراتم نوشتم: «اشهد ان علیا ولی الله حقا و اولاده المعصومین حجج الله» را یادم نمیرود. شاید این اولین لذت خیلی واقعی ادراک من بود.
دنیا چرخید تا همان سیدکمال نوجوانی ما با جملهای همه ما را به شوک فرو برد؛ اغلب تراث حدیثی ما از طریق کعب الاحبارها و اسرائیلیات به کتب حدیثی راه پیدا کردهاند. دقیقا همان خطی که وهابیت میخواست و ایشان سالها به جنگ آن رفته بود. پیشرفت این انتقادات به بدنه علما و مفسرین و محدثین نیز سرایت کرد. نقل به معنا از اساس بی اعتبار شمرده شد و در نظر ایشان به علت کثرت انگیزههای جعل و ورود اخبار از طرق عامه، غالب سنت روایی رسیده و حتی کتب اربعه از حجیت و مرجعیت علمی ساقط میشوند. در صورتی که به گفته رسول گرامی اسلام «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» تنها راه دستیابی به عترت مبارک ایشان از مجرای روایات صحیح است.
ایشان در زمینه مسائل زنان مدعی هستند که بازتاب اندیشه دینی در مسأله زن، از منظر عقلانیت روایی است و قرآن و نگرش موجود در آن کلان نگاه متفاوتی به زن دارد. این مسأله پیش از این در نگاه اندیشمندان دیگری چون شهید مطهری بازنمایی شده بود با این تفاوت که ابتنای آن رویکرد بر تخریب سنت پیشین نبود بلکه تعریضی بر بازنمایی ناقص از ادبیات دین در مسأله زنان بوده است.
در نگاه به فقه نیز ایشان معتقدند که باید به فقه قرآن محور رجوع شود نه فقه روایت محور. این در حالی است که قرآن متکفل بیان کلیات در مسائل فقهی است و غالب احکام شرعی از طریق روایات به دست فقها رسیده است.
سیدکمال حیدری فارغ از رویکردهای روشنفکرانه و بعضا افراطی در مسائل زنان، با انتقادات خود فرصتی را نیز در بازبینی جامعه اندیشهورز به حوزه نصوص دینی و رویکردهای کلان در این حوزه ایجاد میکند. فرصتی که لازم بود پیش از این با توجه به محکمات قرآنی و روایات محکمی که به لزوم عرضه روایات به قرآن تاکید دارد به آن پرداخته میشد. لازم است اهل قلم و فضلای آشنای با علم حدیث بدون سوگیریهای پیشین به تأمل در مبانی فکری ایشان در این حوزه بپردازند و با ادبیات متقن علمی آن را مورد پذیرش یا نقد قرار دهند. مسائلی چون؛ حجیت یا عدم حجیت خبر واحد در مواجهه با احادیث ناظر به تکوین. جایگاه روایات عرضه در برخورد با روایات تنقیصی. مسأله نقل به معنا و سنت محکیه و دیگر مسائل.