یادداشت؛

فلسفه عاشورا؛ کنش فعال یا واکنش به ظلم؟

اگر بخواهیم در تبیین فلسفه قیام عاشورا، حرکت امام حسین(ع) را صرفا یک واکنش بدانیم، معنایش این است که اگر دشمن، امر را بر امام سخت‌نگرفته بود امام واکنشی نشان نمیداد؛ چرا که قیام امام پاسخ به عملکرد بنیامیه بود؛ حال آن‌که قیام امام نه تنها واکنش و پاسخی در برابر ظلم بلکه به‌نوعی یک کنش فعال و هدفمند در جهت احیای دین خدا بود.

رحا مدیا | زهرا ابراهیمی

محسن برهانی در تحلیل عاشورا و قیام امام حسین(ع) بر این باور است که قیام امام، نه یک کُنش، بلکه واکنشی به ظلم بنی‌امیه بود. او معتقد است بنی‌امیه راهی جز جنگیدن برای امام باقی نگذاشتند و امام بسیار هوشمندانه، عاقلانه و سیاستمدارانه از موقعیتی که دشمن برای او رقم زد، بهره برد.

آنچه واضح است این است که عدم دقت در تفاوت میان کنش و واکنش منجر به چنین نتیجه‌گیری شده است. برای روشن شدن بحث لازم است دقت کنیم که؛ صرف واکنش دانستن قیام امام، ظلمِ به فلسفه عاشوراست. واکنش، پاسخی در برابر یک عملکرد است؛ اما کنش فارغ از آن عملکرد رخ می‌دهد.

اگر بخواهیم حرکت امام حسین(ع) را صرفا یک واکنش بدانیم، معنایش این است که اگر دشمن، امر را بر امام سخت‌نگرفته بود امام واکنشی نشان نمیداد؛ چرا که قیام امام پاسخ به عملکرد بنی‌امیه بود؛ حال آن‌که قیام امام نه تنها واکنش و پاسخی در برابر ظلم بلکه به‌نوعی یک کنش فعال و هدفمند در جهت احیای دین خدا بود. در حقیقت اگر دشمن شرایط جنگ را بر امام تحمیل نکرده بود و امام واکنشی هم نشان نمیداد باز کنش امام یعنی حرکت هدفمند و تلاش او در جهت احیای دین جدش به قوت خود باقی بود حتی از مسیری غیر از جنگ و جهاد.

در بخشی از سخنرانى امام علیه‌السلام براى نخبگان و علما آمده است؛ «وَ لكِنْ لِنُرِىَ الْمَعالِمَ مِنْ دینِكَ وَ نُظْهِرَ الاْصْلاحَ فى بِلادِك» لازم بهذکر است این خطبه و سخنرانی زمانى ایراد شد كه هنوز صحبت از خروج و مبارزه با یزید مطرح نبود. امام(ع) در آخر این خطبه دعا مى‌كنند و خطاب به خداى متعال مى‌گویند: «پروردگارا! تو مى‌دانى كه هدف ما از این فعالیت‌هاى سیاسى جز این نیست كه مَعالم دین تو و معیارهاى اسلامى را به مردم نشان دهیم؛ و نیز هدف ما این است كه اصلاح را در بلاد تو ظاهر كنیم.» همین بخش از کلام حضرت نشانگر کنش‌های فعالانه ایشان قبل از تحمیل جنگ است.

واکنش دانستن جهاد امام بدین معناست که اگر شرایط واکنش نشان دادن مهیا نباشد، شخص منفعل میگردد حال آن‌که امام یک کنش‌‌گر فعال در اجتماع زمان خودش است.

کنش‌های اجتماعی امام قبل از واکنش نشان دادن برای جنگ، به مبارزه با ظلم در متن اجتماع بازمی‌گردد. امام در صدد است تا حکومت نامشروع یزید را به مردم بشناساند. حرکت استراتژیک و واکنش امام به ظلم یزید، محصولِ کنش‌های اجتماعی امام است. در حقیقت همان فعالیت‌ها و بسترسازی جامعه، شرایط آن نوع واکنش نشان دادن را فراهم میآورد.

کنش همان فعالیت هدفمند همراه با برنامه‌ریزی از قبل تعیین شده است. اگرچه قیام بر امام تحمیل شد اما امام بستر مبارزه را بهواسطه کنش‌های هدفمند فراهم نمودند چرا که ایشان با آگاهی کامل از شرایط و با هدف اصلاح امت و احیای ارزش‌های اسلامی، دست به قیام زدند.

از دیگر ویژگی‌های کنش، می‌توان به تصمیم‌گیری مستقل اشاره کرد. تصمیم امام مبنی بر مبارزه نه صرفا تحمیل جنگ از سوی دشمن، بلکه محصول تصمیم مستقل و منطقی امام برای مبارزه آن هم قبل از قیام بود.

از دیگر ویژگیهای کنش میتوان به تأثیرگذاری بلند‌مدت آن اشاره کرد بر خلاف واکنش که ممکن است از آن حجم از تأثیرگذاری برخوردار نباشد. طبیعتاً میزان تأثیرگذاری عمیق عاشورا ما را بر این میدارد که آن را نه صرفا واکنش، بلکه کنشی فعال تلقی نماییم.

واکنش دانستن قیام امام، یعنی امام منتظر بماند تا ظلمی بشود و بعد او پاسخ دهد؛ اما کنش دانستن قیام یعنی امام منتظر دشمن نمیماند و خودش برای اصلاح دین جدش، اقدام می‌کند.
واکنش‌ها رفتارهایی آنی و بیبرنامه هستند برخلاف کنش‌ها، که برنامه‌ریزی از لوازم آن قلمداد میشود. چیزی که در عاشورا شاهدیم برنامه‌ریزی در همه ابعاد و جهات است و نه یک نحوه‌ای از غافلگیر‌شدن یا رفتار انفجاری!

واکنش‌ها پاسخ به یک وضعیت خاص هستند اما رفتار امام پاسخ به مفهوم ظلم به انسانیت است و نه صرفا ظلم بنی‌امیه.

محصول واکنش، انفجار است و محصول کنش انقلاب!

کنش‌ها، نیازمند تحلیل دقیق شرایط‌اند؛ حال آن‌که چنین امری در واکنش‌ها الزامی نیست.

در واکنش‌ها گاه جبر وجود دارد و در کنش‌ها قوه اختیار و اراده پررنگ است.

بیشتر بخوانیم…

امام حسین علیه السلام
قیام عاشورا و مصیبت کربلا
guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
قیام عاشورا و امام حسین

لینک کوتاه: