در گفتگوی اختصاصی با رحا مدیا؛
حجتالاسلام دکتر رضا محمدی: مردم هم در ابتدا و هم در بقای حکومت تکلیف دارند/ انتخابات نه تنها از نظر شرعی، بلکه از نظر ملی نیز یک تکلیف است/ مردم اگر میخواهند آن بخشهای معیوبِ حکومت اسلامی اصلاح بشود باید در انتخابات مشارکت داشته باشند/ اصرار به مشارکت در انتخابات، به جهت وظیفۀ شرعی، انسانی و عقلانی است/ اینکه انتخابات در ایران، حقوقی و اجباری نیست، از موفقیتهای جمهوری اسلامی میباشد.
مشروح گفتگوی رحامدیا با حجتالاسلام دکتر رضا محمدی عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
رحا مدیا: به نظر شما چرا مردم باید در فرآیند انتخابات مشارکت داشته باشند؟!
حجتالاسلام محمدی:
امیرالمومنین علیه السلام میفرماید: «فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ»، خداوند برای من، بر شما حقی را قرار داده است که آن، حق ولایت است.
این یعنی امیرالمومنین(ع) در مسئلۀ ولایت و حکومت حقی دارد، همینطور حاکم اسلامیِ مشروع هم در مسئلۀ ولایت و حکومت حقی دارد و مردم نسبت به این حق، تکلیفی دارند. اینکه مردم در ابتدا حکومتی را تشکیل بدهند و بروند و آن را به امان خدا بسپارند، مسلماً این کار درستی نیست، چرا که روایت، اطلاق دارد بر این که مردم هم در ابتداء و هم در بقاء تکلیف دارند تا کمک کنند این ولایت به وجود بیاید و ادامه داشته باشد.
مردم نمیتوانند بگویند در جمهوری اسلامی نیازی به ما نیست و حاکمان خودشان کار را پیش ببرند، این اصلاً امکان ندارد. مردم حق دارند در انتخابات شرکت کنند و رأی بدهند اما تکلیف هم دارند، چون حکومت، اسلامی است. حکومتِ اسلامی تنها با وضعیتی که مردم در ابتداء و در بقاءِ آن دخالت داشته باشند، میتواند بقاء و ادامه پیدا کند، همانگونه که در بیان مبارک امیرالمومنین علیه السلام هم آمده، مردم تکلیف دارند در انتخابات شرکت کنند و این مشارکت نیز حقشان است.
رحا مدیا: چگونه میشود که انتخابات، هم حق باشد و هم تکلیف شرعی؛ آیا تناقضی در این موضوع وجود ندارد؟!
حجتالاسلام محمدی:
هر وقت میگوییم مشارکت در انتخابات حق است، قطعاً طرف مقابل نیز تکلیف دارد و این بیان، تلازم حق و تکلیف است. برای نمونه اگر میگوییم یک نفر حق نفقه دارد، طرف مقابل یعنی شوهرش نیز تکلیف دارد که نفقه را پرداخت کند. گاهی هم موضوع حق دیگری قرار میگیرد و تکلیفش برعهدۀ همان فرد اول می آید، مثلاً تکلیف حق حیات برای دیگران است، اما همین حق حیات در واقع چون حق خداوند است و از طرفی حق جامعه است و تأثیراتی که بر جامعه میگذارد باعث میشود خودکشی ممنوع شود، لذا فرد تکلیف دارد که خودش را حفظ کرده و نکُشد. ممکن است امری هم از جهتی حق باشد و هم از جهتی دیگر تکلیف شود.
در قانون اساسی، اصل 56 آمده است که حق رأی از این جهت که مردم حق دارند سرنوشت خودشان را تعیین کنند، ثابت است و در واقع حق تعیین سرنوشت را به مردم داده است. از آن طرف چرا تکلیف است؟ زیرا اولاً حکومت و حاکم اسلامیِ مشروع، حقی دارد؛ براساس ادلۀ ولایت فقیه، این حکومت، حکومتِ اسلامی مشروع است، حکومت اسلامی وقتی مشروع شد همان آثار و لوازم حکومت امیرالمؤمنین(ع) را دارد که یکی از آنها این است که ایشان میفرماید این حق من است، یعنی حق حاکم اسلامی است و بر مردم تکلیف است و مردم تکلیف دارند. حق حاکم در اینجا یک بُعد قضیه است، بُعد دیگر این است که همین رأی دادن باعث تشکیل حکومت اسلامی میشود و ادامه پیدا کند و در پیِ آن اسلام توسعه پیدا کند و در این کرۀ خاکی اسلام ناب محمدی پیاده شود. پس از یک باب دیگر میشود حق الله، چون تکلیف و حق خداوند است، پس هر انسانی در هر موضوعی که جزء واجبات و حرامهای الهی باشد تکلیف دارد، چرا که حق خداوند است. همین در انتخابات شرکت کردن هم در واقع حق الله است و به گردن افراد تکلیف میآورد، ازاینرو اشکالی ندارد که یک موضوع از یک بُعد حق من باشد و از بُعد دیگر حق دیگری باشد و من در این موضوع تکلیف داشته باشم.
از بُعد دیگری میخواهم مقایسه کنم؛ فرض کنید مثلاً نماز خواندن یک تکلیف است و ما حق انجام دادن تمامی تکالیف الهی را داریم، پس آیا تکلیف داشتن در اینجا مزاحم حق انجام دادن است؟خیر. از این جهت هم مانند سایر تکالیف شرعی است، عدهای هستند که کاهلی میکنند و نماز را نمیخوانند درحالیکه مسلمان هستند، این باعث خروج از دین نمیشود. اگر هم مسلمانی برخی از احکام اسلام را عملاً رعایت نمیکند، کسی نگفته مرتد است و از اسلام خارج میشود بلکه او کسی است که یکی از ضروریات دین را (در این که ضروری دین چیست، اختلاف است) انکار کرده است، حال اگر کسی این ضروری دین را انکار کند و این انکار باعث انکار نبوت شود، این منجر به ارتداد میشود.
پس اینکه میفرمایند شرکت در انتخابات تکلیف است، مبنای دینی و اسلامی دارد، مگر کسی نظریۀ ولایت مطلقۀ فقیه را قبول نداشته باشد. اگر ولایت فقیه را در امور حسبه قبول داشته باشیم،که این را غالباً قبول دارند، این مسئلۀ واضحی است و نمیشود بدون اینکه حاکمی داشته باشیم اموری مانند حفظ مرزها، مدیریت مسائل نرژی هسته ای و… را مدیریت کنیم.
مرحوم صاحب جواهر میفرماید اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد، بویی از فقه نبرده است. همچنین میگوید، من تعجب میکنم از کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند اما در فقه در هرجا به مشکل میخورند مسئله را به حاکم ارجاع میدهند. این حاکم کیست؟ همیشه که مسئله قضاوت نیست تا قاضی قضاوت کند. در بسیاری موارد مسائل قضایی نیست، که البته آن هم بخشی از حکومت است. میخواهم این را عرض کنم که در بین فُقها هیچ کس نیست که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. هیچ فقیهی را نمیتوان یافت که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. بحث سر این است که این ولایتی که فقیه دارد، مقدار و حدودش چقدر است؟ و إلا همه اصلِ آن را قبول دارند.
ما سه قوه بیشتر نداریم؛ قوۀ مجریه، قوۀ قضاییه و قوۀ مقننه. قوۀ قضاییه را که همۀ فقها قبول دارند. پس یک سوم را همه قبول دارند که میگویند باید در رأس آن مجتهد باشد. در قوۀ مجریه هم حضور مجتهد در بخشی از امور حسبیهاش را قبول دارند(البته یک بخشی در قوۀ مجریه میماند که آن اختلافی است ،که بخش اندکی است) در قوۀ مقننه هم یک فقیه را نام ببرید که بگوید قانون یا آنچه من میگویم لازم نیست و هرچه میخواهید بنویسید، اینطور نیست، همۀ فُقها میگویند قانون آن است که من میگویم، لذا در همۀ این سه قوه، همه قبول دارند که باید در آنها فقیه حاکم باشد. بنابراین حتی اگر کسی بگوید که اصل حکومت لازم نیست، اما لزوم اینها را قبول دارد، حال اسمش را حکومت نگذارید.
رحا مدیا: لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات را از بُعد شرعی به خوبی تبیین فرمودید، این مسئله از بُعد ملّی و عُرفی چگونه است؟!
حجتالاسلام محمدی:
در جهانِ امروز، حقوق شهروندان ابعادی دارد و یکی از مؤلفههای آن همین بحث حق رأی است. بسیاری جانها داده شده، انقلابها کرده اند و زحمات کشیده اند تا این حق رأی به دست آید. حال در جمهوری اسلامی که این حق رأی وجود دارد، نباید آن را پایمال کنیم.
انتخابات از نظر ملی نیز یک تکلیف است؛ زیرا ملت مسلمان ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از استقرار جمهوری اسلامی، دارد یک مسیری را طی میکند تا آنچه در گذشته داشته را حفظ کند، در واقع داشته های مُثبتاش را حفظ کند، ارتقاء بدهد و به اوج برساند. ما در یک پیچ تاریخی هستیم و مسیر قله را طی میکنیم اگر در این میان، عده ای به هر دلیلی بگویند در این خصوص تکلیفی شرعی ندارند یا قبول ندارند، باید گفت به هر حال شما ایرانی هستید و ایران هم در حال رشد است، اگر اینجا عقب کشیدید یعنی دارید ضربۀ مهلکی به این رشد میزنید، یک ضربۀ ملی میزنید. پس مشارکت در انتخابات یک تکلیف ملی برای همه است تا حمایت بکنند، این حکومت، این نظام، این ملت و این ایران مسیر خودش را بتواند به آخر برساند.
از نظر عُرفی هم همین است و همه جای جهان مسئله این است که بالاخره حکومتها بر اساس رأی مردم شکل میگیرند و ادامۀ حیات میدهند و عموم مردم مشکلی با نظام جمهوری اسلامی ندارند. عموم مردم در 22 بهمنهای مختلف، انتخابات مختلف و در 9دی هایی که اتفاق افتاده است، نشان دادهاند مشکلشان با نظام نیست، مشکلشان کلی نیست و جزئی است.
مردم به برخی از فعالیتهای نظام اشکال دارند که آن هم طبیعی است و همه هم اشکال داریم. بحث معیشت مردم امروزه یک مشکل است. وقتی یک سیستم، یک ماشین یا یک کارخانهای در حال حرکت است، آیا وقتی جزئی از این کارخانه اشکال پیدا کند، تمام سیستم را تعطیل میکنند یا تنها آن بخش معیوب را اصلاح میکنند؟
جمهوری اسلامی موفقیتهایی داشته است و ما باید آنها را ببینیم، وقتی می خواهیم دانشآموزی را بسنجیم معدلاش را نگاه میکنیم، نه اینکه مثلاً اگر او در یک درس نمرهاش پایین بود بگوییم او دانشآموز بدی است، فایدهای ندارد و او را کنار بگذاریم، بلکه باید او را تقویت کنیم.
مردم اگر میخواهند آن بخشهای معیوبِ حکومت اسلامی اصلاح بشود، باید مشارکت داشته باشند، نمیگویم اگر رأی بدهیم مسئلۀ اقتصاد حل میشود اما میگویم که راهش این نیست که رأی ندهیم، در این صورت اصلاح که نمیشود هیچ، بدتر هم میشود. چرا میگویم بدتر میشود؟ چون مثلاً اگر در مجلس شورای اسلامی به طیفی رأی میدهید که نظام فکریِ اقتصادیشان، آن نظام اقتصادیِ سابق که نتیجه نداد نباشد، یعنی شما میتوانید با رأی دادن مؤثر باشید تا ریل اقتصادی کشور تغییر کند.
در حال حاضر فکرهایی در مسئلۀ اقتصاد حاکم است که شما قبول ندارید و میگویید این مسیر، مسیر نادرستی است پس باید به فکری رأی داد که امکان اصلاح داشته باشد. بحث ما این دو حزب نیست، بلکه بحث فکرهای اقتصادی است. در یک حزب چندین فکر اقتصادی وجود دارد. شما باید درست انتخاب کنید تا مسائل اقتصادی کشور حل بشود و مسائل دیگر همچنین. بنابراین رأی ندادن مشکلات کشور را حل نخواهد کرد.
رحا مدیا: راهکار پیشنهادی شما برای تحقق مشارکت حداکثری چیست؟
حجتالاسلام محمدی:
همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند، هرکس تریبونی و توانی دارد باید در جامعه، در میان اطرافیان خودش و هرجایی که امکانش هست، مسائل مربوط به مشارکت حداکثری و شُبهاتی که در این زمینه وجود دارد را پاسخ دهد. اینکه مردم را رها کنیم و افراد را به حال خودشان بگذاریم درست نیست؛ شُبهات رهزن هستند و انگیزۀ انسان را از بین میبرند. به نظرم بهترین کار همین است که هرکسی که توانش را دارد در این زمینه فعالیت کند و شُبهات را پاسخ دهد.
رحا مدیا: اگر قرار باشد فردی را که تمایل به مشارکت در انتخابات ندارد، با یک دلیل ترغیب به مشارکت کنید، به آن فرد چه می گویید؟!
حجتالاسلام محمدی:
بستگی به طرف مقابل دارد؛ اگر فرد دیندار باشد، عرض میکنم این تکلیف شرعی است. تکلیف شرعی هم صرفاً این نیست که در انتخابات شرکت کنی و رأی سفید بیندازی بلکه باید انتخاب هم بکنی. پس یکی اینکه باید شرکت کرد و دیگری هم اینکه انتخاب باید کرد. زیرا عموماً و غالباً اینطور نیست که دو نفر مثل هم باشند، دو برادر دوقلو هم مثل هم نیستند، تفاوتهای سلیقهای باعث تفاوت در تصمیم میشود پس باید شرعاً هرکس را که توان مدیریتی بهتری دارد، انتخاب کنید.
راجع به دیگران هم میگویم، حکومت جایگزین شما کیست؟ بههرحال در بدترین حالت این است که رأی ندهند و مثلاً نظام سقوط کند، بعد از این نظام، میخواهند چه کنند؟ آیا قوای سهگانه نمی خواهند؟ حکومت نمی خواهند؟ آیا میشود از ملت ایران اسلامشان را گرفت؟ قطعاً نمیشود، ملت ایران چون عموماً مسلمان هستند، نمیشود اسلامشان را گرفت. بنابراین میگویم شما بهترین و عاقلانهترین حالت را انتخاب کنید و آن، این است که بخشِ جزئی را حل کنید نه اینکه با رأی ندادن و حذف کلیِ این نظام، به دنبال چاره باشید.
رحا مدیا: مشارکت حداکثری برای مردم و جمهوری اسلامی چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟!
حجتالاسلام محمدی:
حضور گسترده در انتخابات اقتدار نظام را افزایش و مشروعیت و مقبولیت آن را حفظ میکند.البته مقام معظم رهبری هم فرمودند که بعضیها فکر میکنند که اگر انتخابات پُر شور باشد، نظام مشروعیت دارد و اگر پُر شور نبود مشروعیتِ نظام خدشه دار می شود، در حالی که این حرف، حرف درستی نیست.
نظامهای دموکراسی در دنیا با نصف آرای ما در ریاستجمهوری و مجلس، نظامشان را اداره میکنند و احساس عدم مشروعیت هم نمیکنند، پس اینکه من نسبت به مشارکت اصرار میکنم به جهت وظیفۀ شرعی، انسانی و عقلانی است، لذا این نیست که مشروعیت از بین برود اما بالاخره تضعیف میکند. وقتی طرف مقابل میبیند که بین مردم ایران و حکومت فاصله افتاده است، نظام جایگاهش را در مجامع بینالمللی و منطقهای از دست میدهد.
رحا مدیا: و کلام آخر؟!
حجت الاسلام محمدی:
در برخی از کشورها انتخابات اجباری و حقوقی است اما برای ما تکلیف ملی، عقلانی، دینی، شرعی و اخلاقی است. در برخی از کشورها تنها از نظر حقوقی تکلیف است اما در ایران اینگونه نیست و این یکی از موفقیتهای جمهوری اسلامی است. همۀ حکومتها به رأی مردم نیاز دارند از همین رو برخی کشورها انتخابات را حقوقی و الزامی کرده اند، برخلاف کشور ما که در آن، انتخابات امری اخلاقی، دینی، شرعی، ملی و عرفی است.
ما خانوادهای هستیم که میخواهیم با انتخابات مشکلات کشور ازجمله بحث اقتصادی را حل کنیم، این را هم میدانیم که صرفاً با انتخابات مشکل حل نمیشود و افرادی باید باشند که در این زمینهها تخصص و تعهد لازم را داشته باشند. اگر کسی را انتخاب کردیم که این دو شاخصه را نداشته باشد، فایدهای ندارد، چون در پایان کاری خواهد کرد که به نفع ما نیست و به نفع خودش است.