یادداشت؛

منطق بنیادین «نظریه مقاومت»

اصل «مقاومت» و «دفاع از حقوق خود» و جهاد علیه ظالمان و غاصبان حقوق افراد و ملت‌ها، یک اصل عقلانی و منطقی و جهانی است و اختصاص به هیچ گروه و مذهبی ندارد و هر کس باید به‌اندازه مقدورات فکری، جسمی و اجتماعی خود، برای آن قدرت لازم را به‌دست بیاورد و به رسالت انسانی، عقلی و الهی خود عمل کند.

رحا مدیا | حجت الاسلام دکتر سیدمهدی موسوی، استاد حوزه و دانشگاه

مقاومت، یکی از اصول جاودان نظام اندیشه اسلامی و از محورهای مهم مکتب فکری انقلاب اسلامی و نظام فکری امام‌خمینی (رضوان الله علیه) و مقام معظم رهبری (دامت‌برکاته) است و در نسبت با کل اندیشه‌ی ایشان باید فهم و تفسیر شود.

در منطق قرآن و روایات و دستگاه اجتهادی امام و رهبری، جوهره انسان، فطرت کمال‌جویی تنفر از نقص است و همین اساس انسانیت و بنیان رستگاری است. همه ادیان الهی و مذاهب اسلامی آمده‌اند تا گوهره وجودی انسان را که فطرت کمال‌مطلق‌خواه است شکوفا سازند و زمینه تحقق کلمه «توحید» را فراهم کنند؛ چرا که توحید مصداق تام و اتم فطرت کمال‌خواهی و تنفر از نقص است. «توحید نفی عبودیت غیر خداست» و این جز از طریق «قیام لله» و «مجاهدت فی‌سبیل‌الله» در همه شئون حیات بشر ممکن نشود.

«قیام لله» برای شکوفایی فطرت الهی همه‌ی انسان‌ها و تحقق توحید و عدالت بر جهان، پایه‌ای‌ترین مبنای «مقاومت» است. مقاومت و ایستادگی در برابر هر سختی و دشمنی، در برابر هرگونه ظلم و پلشتی، تنفر علمی و عملی از هر نقص و محدودیتی است. بر این اساس «مقاومت» مقتضای فطرت همه‌ی انسان‌هاست و از حسن ذاتی برخوردار است و عقل همگان به حُسن و ضرورت آن معترف است و هیچ انسان منصفی با آن مخالفت ندارد بلکه آن را «حق» بشریت می‌شمارد و همگان را «مسئول» اقامه آن می‌داند.

همچنین «مقاومت» و «جهاد» از جمله احکام الهی همه‌ی ادیان توحیدی و مذاهب اسلامی است و خداوند متعال آن را از همگان خواسته است و حکم الهی بر همه‌ی انسان‌ها اعم از مذهبی و غیر مذهبی مستقر شده‌است. از این‌رو، «مقاومت» یک «مسئولیت اجتماعی» همگانی است و اختصاصی به به هیچ فرد و گروه مذهبی و غیر مذهبی ندارد. و هر کس به‌اندازه توان و قدرتی که توانسته کسب کند می‌بایست اقدام کند خداوند می‌فرماید: «خداوند هیچ‌کس را، جز به‌اندازه توانایی‌اش، تکلیف نمی‌کند.»

بنابراین اصل «مقاومت» و «دفاع از حقوق خود» و جهاد علیه ظالمان و غاصبان حقوق افراد و ملت‌ها، یک اصل عقلانی و منطقی و جهانی است و اختصاص به هیچ گروه و مذهبی ندارد و هر کس باید به‌اندازه مقدورات فکری، جسمی و اجتماعی خود، برای آن قدرت لازم را به‌دست بیاورد و به رسالت انسانی، عقلی و الهی خود عمل کند.

هر کس که با این مبنا، اقدامی انجام دهد او مجاهد است و عمل او نزد خداوند متعال محفوظ است و براساس نوع اعتقادات و سبک زندگیش به او پاداش می‌دهد که ما از میزان و نحوه‌ی آن مطلع نیستیم و باید آن را به خداوند متعال بسپاریم. اما تعظیم، تجلیل و تکریم از چنین مجاهدان در این دنیا، به‌حسب زحمات و مجاهدت‌های که داشته است وظیفه‌ی همه انسان‌ها و دولت‌هاست و تعیین‌کننده خط‌ مشئ مسیر تکاملی بشریت و نشان دهنده‌ی الگوها و اسوه‌های نسل‌های آینده است.

علاوه بر این براساس فقه شیعه، هر انسانی که برای حمایت از جامعه‌ی اسلامی و دفاع از معارف توحیدی و اعتلای کلمةالله با دشمنان بجنگد و در این راه کشته شود و یا در صحنه نبرد، انسان بی‌گناهی کشته شود، «شهید» محسوب و احکام فقهی شهید براو جاری می‌شود و دولت اسلامی موظف با تکریم و تعظیم او بازماندگان اوست. اما درباره اجر اخروی و جایگاه معنوی همه‌ی شهدا در قیامت هیچ‌گونه اظهار نظری نمی‌توان داشت و آن اختصاص به خداوند متعال و معصومین (علیهم‌السلام) دارد و ورود به این‌گونه مباحثات، خروج از بحث علمی و الهیات و افتادن در دام مغالطات و فرقه‌گرایی‌های خطرناک است.

براساس منطق قرآنی و مکتب فکری انقلاب اسلامی آنچه مهم است اجماع جهانی مستضعفان عالم از هر مذهبی بر پایه فطرت علیه ظلم و بی‌عدالتی است که موجبات رحمت الهی را فراهم می‌سازد. لذا وحدت اسلامی پیش‌شرط شکل‌گیری جبهه مقاومت است.

نظریه‌پرداز بی‌بدیل و معمار بزرگ «مقاومت»، و رهبر جبهه مستضعفان، فیلسوف الهی، عارف ربانی و فقیه کم‌نظیر حضرت امام‌خمینی (رضوان‌الله‌علیه) در این‌باره می‌فرماید:

«مستضعفین جهان، چه آنها که زیر سلطه آمریکا و چه آنها که زیر سلطه سایر قدرتمندان هستند اگر بیدار نشوند و دستشان را به‌هم ندهند و قیام نکنند، سلطه‌های شیطانی رفع نخواهد شد. همه باید کوشش کنیم که وحدت بین مستضعفان در هر مسلک و مذهبی که باشند، تحقق پیدا کند که اگر خدای نخواسته سستی پیدا شود، این دو قطب مستکبر شرق و غرب مانند سرطان همه را به هلاکت خواهند رساند. ماعازم هستیم که تمام سلطه‌ها را نابود سازیم، و شما هم کوشش کنید که ملت‌ها را با حق همراه کنید و آنچه مهم است این است که شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ و به خدای تبارک و تعالی اعتماد داشته باشیم تا عنایت او شامل حال ما باشد و ما را از تحت این سلطه‌ها خارج سازد.» (صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۴۲۹)

نظریه مقاومت در مکتب حکمی و فقاهت معمار مقاومت حضرت امام‌خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و در نظام فکری شارح و بسط دهنده‌ی آن حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (دامت‌برکاته) بر چند اصل محوری استوار است.

۱.حکمت‌بنیانی

امام‌خمینی و آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بارها فرموده‌اند که تمام مناسبات سیاسی و اجتماعی در اسلام بر پایه حکمت، عقلانیت و فقاهت سامان یافته است و از بنیان‌های محکم عقلانی برخوردار است و در همه محاسبات داخلی و بین‌المللی می‌بایست به عنصر زمان و مکان توجه شود و با دقت علمی و بهره‌گیری از مشاوره کارشناسان و متخصصین تصمیمی انتخاب شود که به تحقق منافع ملی و اهداف متعالی اسلامی منتهی شود.

در درک و فهم نظریه مقاومت نیز باید به این نکته توجه شود که مقاومت برآمده از فطرت و ریشه‌دار در عقل و برآمده از عقلانیت اجتماعی و عملی است و کاملاً در نسبت به عنصر زمان و مکان و هماهنگ با منافع ملی، اهداف اسلام، مصالح مسلمین و آینده‌نگری تدبیر و طراحی شده‌است. لذا حرکت مقاومت همواره سعی در بازخوانی و بازسازی خود در نسبت با شرایط زمانی و مکانی با بهره‌گیری از اصول فقاهت اسلام و مشورت خبرگان و کارشناسان امور مذهبی، سیاسی، امنیتی و نظامی است.

۲.مصلحت‌بینی

در نظریه مقاومت، شناخت مصالح اسلام و مسلمین یک اصل مبنایی و واقع‌گرایانه است. بر این اساس، در نظریه مقاومت، هرگونه افراط و تفریط و هرگونه تعلل و شتاب در کنش‌ها و واکنش‌ها نفی می‌شود و صرفاً براساس مصالح اسلام و مسلمین با ملاحظه شرایط مختلف تصمیم‌گیری لازم گرفته‌می‌شود. لذا مقاومت بر پایه مصلحت به تنظیم عهدها و پیمان‌ها، پذیرش آتش‌بس و صلح یا جنگ می‌پردازد.

۳.دفاع از حقوق، ابرو، مال و جان مردم

یکی از بزرگ‌ترین اهداف و آرمان‌های مقاومت دفاع از حقوق، آبرو، جان و مال عموم مردم و اهالی جامعه است. از این‌رو، در همه تصمیم‌گیری‌های جبهه مقاومت یکی از اصول مهم و اساسی حفاظت از جان و مال و آبروی غیرنظامیان و کاهش تلفات انسانی و مالی از مردم غیرنظامی حتی از جبهه دشمن است. در منطق قرآن و اسلام هرگونه کشتار جمعی، سپر انسانی از انسان‌ها، تصمیم‌گیری‌هایی که به کشتار جمعی منتهی شود جایز نیست. البته رژیم‌های سفاک مثل رژیم صهیونیستی به هیچ اصل انسانی و اخلاقی پایبند نیست و در هر شرایطی به کشتار جمعی غیرنظامیان دست می‌زند اما با همین وجود می‌بایست براساس عقلانیت و مصلحت تصمیم‌گیری و اقدام لازم انجام گیرد.

۴. حفاظت از عزت مسلمین

از جمله اصول محوری در نظریه مقاومت، توجه به عزت و عظمت مسلمین و مستضعفان عالم است و براساس قاعده «نفی سبیل» هرگونه اقدامی که موجب ضعف مسلمین و مستضعفین و برتری سران سلطه و استکبار بشود نفی می‌شود. از این‌رو، در همه تصمیمات، اظهارات و اقدامات لازم است عزت اسلام و مسلمین حفظ شود و از اقدامات شتاب‌زده و افراط و تفریط‌های که موجب می‌شود جبهه مقاومت تضعیف شود و یا مورد شماتت دیگران قرار گیرد باید پرهیز شود. چرا که گاه اظهارات نسنجیده و شعاری موجب بدنامی جبهه مقاومت و اندیشه متعالی مقاومت می‌شود و نااهلان از آن سوءاستفاده می‌کنند.

۵. مردم‌محوری

در مکتب انقلاب اسلامی، محور اصلی جبهه مقاومت، مردم منطقه و نسل جوان و مردان مقاوم همان منطقه هستند و دولت‌های کشورهای دیگر نقش حمایت کننده و پشتیبان را بر عهده دارند. چرا که اگر مردم منطقه خود به میدان نیایند و فرماندهی میدان را بر عهده نگیرند، دخالت دولت‌ها راه به جایی نخواهد برد. از این‌رو، حضرت امام و مقام معظم رهبری، بر راهکار اساسی بسیج مردمی و تشکیل جبهه مستضعفان عالم تأکید دارند زیرا میدان‌دار همه پیروزی‌ها مردم و به‌خصوص نسل جوانِ مقاوم هستند.

۶. وحدت امت اسلامی و جبهه مستضعفان عالم

از منظر امام‌خمینی و آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، جبهه مقاومت متعلق به هیچ مذهب و آیین و دینی نیست بلکه یک اصل فطری و فراگیر جهانی است که بر سنت‌های الهی تاریخ و ثابتات دین و عقل استوار است. و از آنجا که جبهه استکبار میان خود اتحاد بر قرار ساخته‌اند و از همه ظرفیت‌های موجود برای بسط سلطه‌ی خود استفاده می‌کند در برابر آنها باید همه مستضعفان عالم و به‌خصوص همه مسلمین باید در یک جبهه‌بندی واحد علیه ظلم و استکبار متحد شوند و با هم افزایی و هم‌بستگی حداکثری زمینه را برای انزال رحمت الهی و حرکت در مسیر سعادت فراهم کنند. بنابراین وحدت اسلامی پیش شرط شکل‌گیری جبهه مقاومت است.

در این مکتب متعالی، وحدت یک امر حقیقی و واقعی است و می‌بایست ریشه در جان آدمی داشته‌باشد و الا به صرف قرارداد و تقیه نمی‌توان موجبات وحدت را فراهم کرد و چرا که قراردادها و امر تقیه‌ای کاملاً شکننده است.

۸. ولایت اجتماعی و کار تشکیلاتی

مقاومت یک فعالیت جمعی و شبکه‌ای است که از اتصال قلبی و هم‌بستگی اجتماعی جمعی از انسان‌ها به وجود می‌آید اصلی که در فرهنگ قرآنی و مکتب انقلاب اسلامی به «ولایت» نام برده می‌شود. ولایت آن ساختار وجودی و اجتماعی جبهه مقاومت است که از سه لایه اصلی تشکیل شده‌است: ۱. همبستگی درونی نیروها؛ ۲. مرزبندی دقیق با دیگران؛ ۳. رعایت سلسله مراتب فرماندهی و رهبری.

۹. تجهیز به پیشرفته‌ترین ابزارها و فن‌آوری‌ها

در مکتب فکری انقلاب اسلامی، علم و فناوری یک واقعیت مهم در زندگی بشر است و در هیچ سطحی، گریزی از آن نیست بلکه باید براساس عقلانیت حکمی و اجتهادی، علوم و فناوری‌های قدرت ساز و امنیت بخش را به‌دست‌آورد و اگر لازم است باید از جوامع دیگر اقتباس و در منظومه فکری خود هضم کرد. این مقوله کاملاً امر اجتهادی و حکمی است و اصلاً تحت عناوین ثانوی و مفاهیمی چون عصر اضطرار و عصر حیرت در نمی‌آید. به تعبیر دیگر با نگرش اضطراب و اکل میته‌ای آن‌چنان که برخی از افراد نواخباری می‌گویند نمی‌توان زیرساخت‌های علمی و فناوری جبهه مقاومت را به وجود آورد. لذا به‌هیچ‌وجه نباید به تضعیف علم و فناوری پرداخت و به بهانه‌های مختلف، دانشمندان و پشتیبانان علمی جبهه مقاومت را دلسرد کرد.

۱۰. تقویت بنیان‌های اعتقادی و ایمانی

از مهمترین اصول نظریه مقاومت، تقویت بنیان‌های اعتقادی و ایمانی است چرا که در نظریه مقاومت، «انسان» و «آگاهی و اراده» او، اساس همه تصمیمات و کنش‌گری‌هاست. این انسان است که با آگاهی و باور و با ایمان و اراده‌ی پولادین می‌تواند همه بن‌بست‌ها را بشکند و در برابر همه موانع تاریخی، اجتماعی، ساختاری بایستد و جوامع را متحول کند. آنچه، شخصیت انسان را می‌سازد و سکوی حرکت و پرش بلند انسان است اعتقادات و باورهای مذهبی و ایمان قلبی به خداوند متعال و نظام الهی حاکم بر طبیعت و تاریخ است.

اگر انسان عاقل و مؤمن باشد و به خداوند متعال توکل و به نصرت الهی امیدوار باشد چنین انسانی همچون جبل راسخ و کبریت احمر است و می‌تواند همه‌ی ساختارها و موانع مختلف را از سر راه بردارد و در سخت‌ترین شرایط زندگی و حرکت کند. انسان مؤمن، انسان در حال حرکت و خیزش است و به‌واسطه امید و ایمان خود به خداوند متعال، اطراف خود را نور می‌بخشد و رستاخیزی در اجتماع به وجود می‌آورد.

بنابراین قدرت و قوت اصلی جبهه مقاومت در نیروی اعتقاد و ایمان و معنویت و اتصال وجودی با خداوند متعال است که نتیجه آن پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی در همه‌ی ساحت‌های زندگی آنها و در نسبت با همه انسان‌هاست انسان مجاهد همچون پیامبر اسلام هم مظهر رحمت و‌عطوفت نسبت به انسان‌ها و بی‌گناهان و مطهر خشم الهی در برابر کفار و ظالمان هستند تا بشریت را از ظلم و جور آزاد کنند. برخلاف جبهه استکبار که تهی از معنا و اخلاقند و به قدرت ابزار و فناوری تکیه دارند.

از این رو، تقویت بنیان‌های فکری و شاکله معنوی همه افراد جبهه مقاومت یک اصل محوری و بنیانی است و برای این مهم لازم است که یک حکیم مرشد و انسان خودساخته‌ی جامع محل رجوع جبهه مقاومت باشد و به تربیت عقلانی و ایمانی تک تک نیروهای مقاومت بپردازد.

جمع‌بندی:

نظریه مقاومت، نظریه‌ای برآمده از پشتوانه‌های عقلانی، انسانی و الهی است و هماهنگ با همه‌ی هنجارهای دینی، اخلاقی و حقوقی است و اختصاصی هم به یک مذهب و آیین خاص ندارد بلکه مسئولیت همگانی بزرگ است که همگان با هر آیین و مذهبی در قبال آن وظیفه دارند.

این نظریه متعالی، هیچ نسبتی بامنطق‌های جدلی و تضادگرا (دی الکتریکی) ندارد و ازآنها هیچ بهره‌ای نبرده است بلکه کاملاً برآمده از انسان‌شناسی فطری و اصول اخلاقی و هنجاری عقلانی در دفاع از حقوق حقه انسان‌ها همچون حفظ جان، مال و ابرو و پاسداری از عزت و کرامت انسانی، حفظ امنیت و دفاع از مسکن و وطن است که شریعت اسلام آن را به بهترین نحو برای بشریت تبیین کرده است. از این‌رو، هیچ قرابتی با نظریه‌های جنگ‌طلبانه‌ی برآمده از منطق قدرت و اراده‌گرایی ندارد چراکه خواستگاه هرگونه جنگ‌طلبی در دنیای معاصر، فلسفه و فرهنگ غربی ومنطق‌های اراده‌گرا وتضادگرا است. طبیعتاً این منطق و نگرش اراده‌گرایانه بیگانه از اصول اولیه اسلام و مکتب انقلاب اسلامی است.

نظریه مقاومت بر یک سلسله اصول مبنایی عقلایی و شرعی استوار است که بواسطه‌ی آن جلوی هرگونه بدفهمی غلط از آن را می‌گیرد نه در تله‌ی محافظه‌کاری وسازش‌کاری می‌افتد و نه هر گونه تفسیر تضادگرایانه و جنگ‌طلبانه را تحمل می‌کند.

نظریه مقاومت در میانه افراط و تفریط بر شریعت و عقلانیت ناب امام‌خمینی و آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای استوار است و فقط از همین راه باید آن را فهمید و عظمت شهدای مقاومت را شناخت.

رحا مدیا؛ این یادداشت پاسخی است به هجمه رسانه‌های سازشکار و اصلاح طلبان و حوزویان سکولار مسلکی که علیه آیت الله میرباقری لجن‌پراکنی می‌کنند.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها