با نگاهی گذرا به وضعیت معیشتی جامعه روحانیت میتوان مشاهده کرد که اکثر قریب بهاتفاق طلاب محترم حوزههای علمیه با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. کسانی که هرکدامشان سرمایهای بالفعل برای اسلام، مکتب تشیع و نظام اسلامی هستند و این بالفعل بودن روز به روز برجستهتر میشود، اما وضعیت اقتصادی موجود که آسیبهایی برای اقشار مختلف در پی داشته است، آسیبهایش برای قشر روحانیت مضاعفتر بوده است.
طلاب محترمی که دوران حجره نشینی را پشت سر گذاشته و درگیری معیشتی آنها بیشازپیش افزایش یافته است. چراکه علاوه بر تأمین مخارج روزمرۀ خود، باید به فکر تأمین معیشت زن و فرزندانشان نیز باشند و برای هزینههایی چون مسکن، تحصیل، درمان و … آنها چارهجویی کنند.
به همین دلیل در سالهای اخیر مشاهده میشود که بسیاری از طلاب به دلیل اینکه در ضروریترین نیازهای زندگی خود و خانوادهاش مانده، دیگر دل و دماغی برای تحصیل ندارد. از مباحث علمی و وظایف اولیه طلبگی خویش فاصله گرفته و به فعالیتهای اقتصادی خُردی روی آوردهاند تا بتوانند درآمدی ناچیز کسب کرده و بهعنوان مرهمی بر زخم زندگیشان بگذارند. شغلهایی چون پیک موتوری، مسافرکشی، آرایش گری، فروش مواد غذایی، طب سنتی، حضور در کارگاههای مختلف و … که هرکدامشان با رسالت طلبگی میانۀ چندانی ندارند.
البته عدم آشنایی بسیاری از طلاب از مسائل اقتصادی، وضعیت بازار و کمینگاههایی که گرگهای درنده اقتصادی در آن جولان میدهند باعث شده تا گرفتار برخی مؤسسات مالی، شرکتهای مضاربهای، برخی شرکتهای نوظهور هرمی، بازار بورس داخلی، خریدوفروش ارز دیجیتال و … شوند و متأسفانه در بسیاری از این عرصهها بهشدت سیلی بخورند.
برخی دیگر نیز بهواسطه مشکلات اقتصادی با اشتغال در مراکز فرهنگی، نهادهای غیردولتی، سازمانها دولتی و یا مشغول شدن به تبلیغ زودهنگام، از مباحث علمی فاصله بگیرند.
ناگفته نماند که حضور زودهنگام بسیاری از این طلاب محترم در پستهایی که نیاز بهنوعی پختگی دارد، عمدتاً منشأ بروز برخی مشکلات میشود.
البته هجرت طلاب نخبه از محیط حوزوی به محیطهای اداری قصۀ پرغصۀ دیگری است که نیازمند چارهجویی جدی مسئولان حوزوی است
. اگر نخبگان و سایر طلاب و فضلای حوزوی از جهت معیشتی تا حدود قابلتوجهی تأمین باشند، به برخی شغلهای کاذب روی نمیآورند. بلکه اشتغالات علمیشان را تا مرحلهای که در بسیاری از مسائل پخته شوند ادامه خواهند داد تا به نحوی مطلوبتر بتوانند به نقش و وظایف طلبگی خویش در جامعه دینی و نظام اسلامی عمل کنند.
هرچند بسیاری از این طلاب گمان میکنند که اگر چنین فعالیتهایی را در کنار تحصیل علوم دینی انجام دهند، به وجهه علمی آنان آسیبی نمیرسد، اما قطعاً چنین تصوری کاملاً اشتباه است. چراکه علاوه بر زمانبر بودن چنین اشتغالاتی، تمرکز ذهنی طلاب نیز از بین میرود و بخش قابلتوجهی از فکر و ذهن آنان درگیر مسائل تجاری و حاشیههای بازار میشود.
ثمره محدود شدن فراغت زمانی و ذهنی طلاب منجر به این میشود که یک فاضل حوزوی بهمرور زمانبر کتب فقهی بوسه زده و آرامآرام از فضای علمی فاصله بگیرد و فقط نامی از حوزه و عناوین حوزوی را یدک بکشد.
بههرحال وضعیت معیشت فعلی طلاب نه قابل دفاع است و نه عقلایی. اگر بالاترین میزان شهریه در حوزه علمیه را در نظر بگیریم به حداقل حقوقی که سایر اقشار جامعه دریافت میکنند نیز نمیرسد. پایین بودن شهریه و بالا بودن هزینههای جاری زندگی باعث شده تا زندگی برخی طلاب از سادهزیستی و خط فقر عبور کرده و به وضعیتی هزارتو تبدیل شود که بسیاری از طلاب برای گذران زندگی خود چارهای جز رویآوری به شغلهای کاذب ندارند و تلاش میکنند با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند. با این وجود، این واقعیت برای افکار عمومی غیرقابل هضم است و گمان میکنند هر کسی وارد حوزه علمیه میشود، از جهت مالی مشکل آنچنانی ندارد
تمامی کارکنان دولتی و غیردولتی پیش از شروع سال جدید مبلغی را بهعنوان عیدی دریافت میکنند و بعد از سال جدید نیز از افزایش حقوق برخوردار میشوند، اما چنین تغییرات مالی در وضعیت طلاب محترم که سرمایههای فکری فرهنگی کشور محسوب میشوند، نهتنها وجود ندارد بلکه میزان مبلغ شهریه مراجع معظم تقلید گاهی تا مدتهای مدیدی تغییر نمیکند و گاهی با فوت یک مرجع تقلید، شهریۀ ایشان نیز قطع شده و همان میزان شهریه نیز گاهی کم میشود.
این روند باعث شده است تا بخش عظیمی از ظرفیتهای علمی حوزهها تبخیر شوند و حوزههای علمیه در معرض تهدید جدی قرار بگیرند، به همین دلیل برطرف کردن این وضعیت نامطلوب یکی از مهمترین مطالبات مراجع عظام، بزرگان و دلسوزان حوزوی است.
مقام معظم رهبری در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در خصوص معیشت طلاب فرمودهاند: « من از اوضاع مادّی حوزهی علمیه، حقیقتاً آشفته و ناراحتم. از مشکلاتی که بسیاری از طلاّب و فضلا با آن دست و پنجه نرم میکنند – مشکلات مادّی – مطّلعم. گاهی اوقات بعضی از این اطّلاعات برای من بسیار تلخ و گزنده است. البته آن مقولۀ دیگری است که واقعاً باید برایش فکری کرد. امروز حقیقتاً طلاّب علوم دینی از همۀ طبقات جامعه – حتی از کارمند و از کارگر و از دیگران – از لحاظ حظّ معیشتی پایینترند.»(14/07/1379)
حضرت آیتالله مکارم شیرازی نیز در دیداری که آیتالله اعرافی به خاطر انتخاب مجددشان بهعنوان مدیر حوزههای علمیه با معظمله داشتند – تیرماه 1399 – ضمن تأکید بر اهمیت معیشت طلاب خطاب به آیتالله اعرافی چنین فرمودند: « معیشت از مشکلات اولیه طلاب است که باید درباره آن تدبیری اندیشید و از هر مسیر ممکن این مسئله تقویت و حل گردد، البته ما بهنوبه خود شهریه طلاب را افزایش دادهایم. مسکن طلاب هم با مشکلاتی مواجه است، باید طرحی دراینباره تنظیم گردد تا این مشکل نیز بهمرور برطرف شود.»
همچنین در دیداری که آیتالله اعرافی به همین مناسبت با حضرت آیتالله نوری همدانی داشتند، معظمله به ایشان فرمودند که « وضعیت اقتصادی و معیشت مردم و خصوصاً طلاب محترم نگرانکننده است. ما در حد توان کمک میکنیم، ولی باید مشکل اساسی حل شود. مردم عدهای از معممین را میبینند که مشغول کار حکومتی و اداری هستند و وضع تقریباً مناسبی دارند، اینطور تلقی میشود که اوضاع اقتصادی همه طلبهها آنگونه است، درحالیکه اکثر طلاب وضع اقتصادی مناسبی ندارند.»
حضرت آیتالله سبحانی نیز در ارتباط تصویری با دوازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد در ۲۳ دی ۱۴۰۰ چنین بیان کردند که « طلاب حوزه ازنظر معیشت در کمال ضیق هستند و شاید در جامعه ما ازنظر درآمد از اقشار کم درامد جامعه باشند. مجموعه حقوق طلاب از ۲ میلیون کمتر است که حتی کفاف اجاره خانه نمیدهد. باید وضع معیشت اینها تأمین و منابعی از موقوفات و غیره تأمین گردد.
البته باید این نکته مهم را نیز در نظر گرفت که شهریه طلاب حوزوی فقط از طریق وجوهاتی که به مراجع معظم تقلید داده میشود، تأمین میگردد. اکثر قریب بهاتفاق آیات عظام ازجمله مقام معظم رهبری نیز تأکید دارند که شهریۀ طلاب باید از طریق وجوهات تأمین شود و بودجههای دولتی نباید در روند اعطای شهریه طلاب نقشی داشته باشند. چراکه استقلال حوزههای علمیه دچار خدشه میشود. امر ناشایستی که اگر محقق شود و حوزههای علمیه استقلال مالی خود را از دست بدهند و به دولتها وابستگی مالی پیدا کنند، باید تابع سیاستهای پیشنهادی دولتها شوند که با تغییر هر دولت، بهناچار سیاستهای حوزه نیز باید تغییر کند. بهبیاندیگر در صورت وابستگی حوزه به دولتها، حوزههای علمیه در مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… باید پیرو دولتها باشند و چنین روندی سبب میشود حوزهها به حاشیه بروند و از رسالت اصلی خویش فاصله بگیرند.
البته برخی حمایتهای مالی ازجمله بودجههای عمرانی و تأمین منابع مالی برای ساخت مدارس علمی و مراکز فرهنگی حوزوی – کمکهای غیر معیشتی – از وظایف دولتها محسوب میشود. همانطور که در سطح کشور دانشگاه ساخته میشود؛ حوزه علمیه نیز باید ساخته شود. چراکه انقلاب و نظام اسلامی، انقلابی فرهنگی سیاسی است و مراکزی چون حوزههای علمیه که نقش مهمی در ساخت فرهنگ دارند بهنوعی وابستگی به نظام اسلامی دارند و جزء مراکزی محسوب میشوند که در پرورش نیروها و کارگزاران سیاسی- فرهنگی دخیل هستند. همانطور که دولت در قبال دانشگاهها برای پرورش نیروی متخصص، هزینه میکند، از وظایف دولت و نظام اسلامی است که حوزهها را هم بهعنوان مراکز فرهنگی و علمی تقویت کند.
البته این تقویت باید مکمل گونه باشد یعنی وابستگی معیشتی حوزه علمیه به دولتها مطلوب نیست اما وابستگی از نوع تأمین بودجه برای زیرساختهای فرهنگی حوزوی نهتنها مطلوب است بلکه از وظایف دولت اسلامی است محسوب میشود.
مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودهاند: « نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزهها كمك كند. البته معیشت طلاب بهصورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیلۀ مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعیشان را بدهند؛ این اعتقاد من است… راز ارتباط مستحكم مردم با حوزهها همین است كه احساس خویشاوندی میکنند. مردم توقع زیادی هم از روحانی ندارند، اما خودشان را به پشتیبانی مالی حوزهها و روحانیون متعهد میدانند؛ و همین درست است. اما مسائل حوزهها فقط مسئلهی معیشت نیست. در حوزهها هزینههایی وجود دارد كه جز با كمك بیتالمال مسلمین و كمك دولتها امكان ندارد آن هزینهها تحقق پیدا كند. دولتها موظفاند این هزینهها را بدهند، دخالتی هم نباید بكنند…» (مقام معظم رهبری؛ 29/07/1389)
اما سؤالی که فکر بسیاری از طلاب را به خود مشغول کرده این است که آیا سامان دادن به معیشت آنان فقط معطوف به سرازیر شدن بودجههای دولتی است؟ تا کی معیشت طلاب باید در گروگان استقلال حوزه باشد؟ نشاط و توان علمی طلاب حوزه علمیه تا کی باید جلو چشم مسئولان حوزوی، زیر بار مشکلات معیشتی هدر برود؟ مسئولان حوزوی تا چه زمانی میخواهند با باید و نبایدهایشان از زیر بار وظایف خود در خصوص معیشت طلاب شانه خالی کنند؟
البته آیتالله اعرافی و برخی مسئولان حوزوی با عنایت به نکات فوقالذکر اقداماتی از قبیل طرح هدفمندی شهریه طلاب را عملیاتی کردهاند. اما با عملیاتی شدن چنین طرحی باز هم شاهد نابسامانیهای اقتصادی چشمگیر در میان طلاب هستیم زیرا چنین طرحی بهطور کامل، دقیق و جامع اجرایی نشده است به همین دلیل بسیاری از طلاب چنین طرحهایی را ناکافی میپندارند.
علاوه بر این، غفلت از برخی منابع پایدار حوزوی ازجمله برخی موقوفات که از مدیریت و ساماندهی مطلوبی برخوردار نیستند و حتی مواردی از این موقوفات توسط برخی نهادها و افراد غصب شدهاند، از عواملی محسوب میشوند که توجه به آنها میتواند در معیشت طلاب تغییراتی ایجاد کند. مسئلهای که مسئولان دفتر امور موقوفات و منابع پایدار حوزه علمیه باید توجهی جدی به آن داشته باشند.
هرچند مسئله موقوفات مورد توجه مسئولان حوزوی بوده است اما ظاهرا اقدام ملموس و قابلتوجهی در این عرصه صورت نگرفته است. بهعنوان نمونه آیتالله حسینی بوشهری در دیداری که با مدیرکل اوقاف استان قم داشتند در خصوص برخی موقوفات حوزوی که در همه یا در بخشی از آنها تصرف شده و حقوق آنها ادا نمیشود، چنین بیان کردند که: « باید برنامهای جامع برای بازپسگیری حقوق موقوفات اجرایی شود. اگر این موقوفات بهطور کامل احیا و از تصرف برخی نهادها و افراد خارج شود، بسیاری از نیازمندیهای حوزهها تأمین خواهد شد و این امر نیاز به پیگیری جدی دارد. برخی مواقع میبینیم تصرفاتی تاریخی در موقوفات صورت گرفته و تلقی عمومی، مالکیت خصوصی آنهاست و مقدمات بسیاری لازم است تا بتوان حقوق اینگونه موقوفات را احیا کرد.(خبرگزاری رسا؛ ۲۷ شهريور ۱۴۰۰)
همچنین در دیدارهای دورهای که اعضای شورای عالی حوزههای علمیه با مراجع معظم تقلید داشتهاند، آیات عظام بر رسیدگی به معیشت طلاب و احیای موقوفات تأکید ویژهای داشتهاند. بهعنوان نمونه حضرت آیتالله نوری همدانی به اعضای شورای عالی حوزههای علمیه فرمودهاند: « در میان اقشار مختلف مردم، طلاب کمترین درآمد را دارند و باید سطح معیشت آنها به اندازه قابل قبولی رشد کند. … اگر موقوفات حوزه زنده شود، حوزه دیگر نیازمند و منتظر کمکهای دولتی نخواهد بود.»(13/10/1400) و یا آیتالله سبحانی به آنها چنین فرمودند که «احیای موقوفات هم از دیگر موضوعاتی است که شورای عالی حوزه باید تلاش بیشتری برای این مسئله داشته باشد تا از مشکلاتی که با آن دستوپنجه نرم میکنیم، بکاهیم» (28/10/1400)