رحا مدیا | علیعسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی
جامعهشناسان در تعریف تمدن، آن را نمود عینی فرهنگ خوانده و بهتعبیری معتقدند «فرهنگ» آن نظام معنایی است که در کالبد تمدن و در قالب تکنولوژی یا نظام حل مسأله لباس وجود بر تن میکند. بهعنوان مثال ساخت ابزاری چون تلفن همراه و یا شبکه ملی اطلاعات، مدل معماری منازل و یا نوع شهرسازی میتواند نمونههایی از بروز و ظهور فرهنگ بهعنوان یک نظام معنایی خاص شمرده شود.
با پیشرفت تکنولوژی و تولید ابزارهای مدرن بر اساس جهانبینی اومانیستی، چگونگی استفاده صحیح از آنها، یکی از مسائل مهم جامعهشناسان و فیلسوفان عصر حاضر گشتهاست. بهعنوان مثال شهید مطهری در کتاب فلسفه تاریخ با اشاره به نقش تکنولوژی در هویت زدایی از انسان بیان میکند: «بشر تکنولوژیاش پیش میرود، هواپیما میسازد، قدرتش زیاد میشود، شهری را با یک بمب خراب میکند، ولی عاطفه انسانی، آزادمنشی و گوهر انسانیت را از دست میدهد.»
سخن شهید مطهری(ره) بر معناداربودن تکنولوژی تأکید دارد؛ چراکه اگر تکنولوژی دارای معنا نباشد، چگونه میتواند شاکله سرشار از معنای انسان را دچار تزلزل کند؟! بنابراین باید توجه داشت که نگاه صرف به ابزار بودن یک وسیله، نگاه دقیق و درستی نیست. شاید بتوان گفت برگزاری کلاسهای سواد رسانه از این جهت که معانی خفته در تکنولوژیهای صوتی و تصویری روز را عیان میکند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در ادبیات نویسندگان امروز علوم انسانی، تکنولوژی بخشی از نظام مدرن شمرده میشود؛ اما بر اساس آنچه که گذشت، هر نظام معنایی میتواند نمود عینی خود را داشتهباشد و این امر اختصاصی به جهانبینی خاصی مثل جهانبینی غرب مدرن ندارد.
یکی از مهمترین مصداقهای عینی فرهنگ اسلامی، پیادهروی اربعین و عزاداری بر مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) است. دستجات، رسوم بومی و کهن در عزاداری سیدالشهدا (ع)، نمادی برای پاسداری از انگیزههای قیام عاشورا است. قیامی که برپا شد تا عدل و حاکمیت الهی را نجات داده و تفاوت هویت مسلمان واقعی را در برابر مسلمان تقلبی و واداده بر همگان آشکار سازد.
در چند سال گذشته، علی رغم استقبال مردم متدین از مناسک مذهبی به خصوص پیادهروی اربعین، نوعی مواجهه سطحی با نمادهای عزاداری صورت گرفته است که این امر خطر معنازدایی از عزای حسینی را گوشزد میکند. خطری که میرود تا جلوههای ظاهری عزا را بدون در نظر داشتن علت و فلسفه وجودی آن پررنگتر و بیشتر نشان دهد.
بهعنوان مثال، حضور دختران هنجارشکن در مراسم عزاداری و یا پیادهروی برای امامی که یکی از دلایل مهم قیامش، امر به معروف و نهی از منکر است، از یک سوء و عدم اهتمام بر تذکر به ایشان و تخطئه آمران و ناهیان توسط قشر سکولار از سوی دیگر گواه بر آغاز تحریف جدی در قبال این نماد سرشار از معنا است.
حال زیارت اربعین که نقطه آغازی برای استمرار قیام امامحسین(ع) و در راستای تربیت سربازان کارآمد برای تحقق تمدن مهدوی است، نمونه یکی از مهمترین تکنولوژیهای دینی و ابزارهایی است که میتواند ضمن وحدت بخشی مسلمین، نظام معنایی اندیشه اسلامی را در سطحی جهانی معرفی و تبلیغ کند؛ ولی اگر نگاه سطحی و صرفاً نمادین را به زیارت و پیادهروی اربعین داشتهباشیم، آیا میتوانیم رسیدن به تربیت مهدوی را در چنین مراسم پرشکوهی را، عملی بدانیم؟!
در حدیثی، امامحسین(ع) روایتی را از پیامبر(ص) نقل میکنند: «ایها النّاس انّ رسول اللّه صلّی الله علیه و اله و سلّم قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلًّا لحرم اللّه ناکثا لعهد اللّه مخالفا لسنة رسول اللّه صلّی الله علیه و اله و سلم یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا علی الله ان یدخله مدخله» استقرار احکام اسلامی و دینی یکی از مسائل مهم موجود در روایت مذکور است که مبنای تمدن اسلامی و بروز عینی آن را رقم میزند. بدون توجه به محتوای این روایت، صرف اقامه عزای سیدالشهداء هیچ ضمانت اجرایی در قبال تربیت انسانهای متعهد نسبت به نظام اسلامی و احکام آن به ما نمیدهد!
اگر فکرمان دور از تحقق جامعه مهدوی پرورانده شود و تقویت روحیه مسئولیت پذیری در قبال احیای امر دین و شریعت در پیادهروی اربعین نهادینه نگردد، نگاهمان به عزاداری و زیارت اربعین، نگاه ابزاری صرف خواهد شد. به تعبیر دیگر جامعه مسلمان در بسندگی به ظواهر و بی توجهی به معنا قرار میگیرد که این امر مانع بزرگی را بر سر راه رشد جامعه اسلامی ایجاد میکند.
به نظر میآید تبلیغ معانی درونی در عزای حسینی، بهترین راه حل برای برون رفت از خطر احتمالی سطحینگری در اقامه عزای اهلبیت (ع) باشد. خطری که میتواند عزاداری هویت زا را به سوگوارهای هویت زدا و صرفاً سرگرم کننده تقلیل دهد.