حجت الاسلام خاکی:

چرا گشایش‌های اقتصادی شهید رئیسی دیده نشد؟

زندگی یعنی اینکه دختر بتواند استخدام شود. اکنون دخترها دوست دارند معلم، پرستار یا بهورز شوند. در دوره روحانی، استخدام‌ها به‌شدت کاهش یافته‌بود. اعداد و ارقام آموزش‌وپرورش و بهداشت و درمان را بررسی کنید! آزادی یعنی آزادی روسری یا آزادی انتخاب محل زندگی؟ وقتی دلال‌های مسکن قیمت زمین ومسکن را بالا بردند مردم مجبورند از مناطق متوسط شهری به حاشیه بروند.

و به گزارش رحا، حجت الاسلام محسن خاکی، کارشناس اقتصادی، در گفت‌وگو با مدرسه اندیشه‌ورز رحا ضمن تبیین خدمات دولت شهید جمهور به بررسی وضعیت مشارکت مردم در انتخابات پرداخت.

خاکی ضمن اذعان به این مطلب که متأسفانه مشارکت مردم در انتخابات دور اول ریاست جمهوری پایین بود بیان کرد: آنچه ما در دور نخست انتخابات در باب کاهش مشارکت دیدیم، متأثر از دو عامل است: اینکه طبقه مستضعف ما احساس کرد به هر کجا برود آسمان همین رنگ است! این بیاید گرانی است و آن دیگری هم بیاید گرانی است! این آمد مرغ دوازده تومانی را بیست‌وهفت تومان کرد! آن دیگری آمد مرغ بیست‌وهفت تومانی را نودودو تومان کرد! همه این‌ها گرانی می‌آورند. اما چه شد که این اتفاق افتاد؟ چه شد که بسیاری از اقدامات اصلاحی نظیر کنترل‌کنندگی، افسار زدن به خلق پول بانک‌های خصوصی، تنظیم مقررات مالی دولت، گسترش چتر مالیاتی بر روی سر مفت‌خورها و دلال‌ها به چشم مردم نیامد؟ چه شد که گشایش‌های اقتصادی صورت گرفته طی سه سال گذشته به چشم مردم نیامد؟ می‌دانید ما امسال حدودا پنجاه میلیارد غیرنفتی و پنجاه میلیارد نفتی صادرات داشته‌ایم؟! چه شد این تیپ اصلاحات به چشم مردم نیامد؟

وی درباره تأثیر موج گرانی در دولت شهید رئیسی و تاثیر آن در عدم استقبال مردم برای شرکت در انتخابات گفت: موج گرانی حاصل از حذف ارز 4200 آمد و تمام مسائل را تحت‌الشعاع قرار داد. همه می‌دانیم گرانی یک مؤلفه روانی است که همه را درگیر می‌کند. این قصه باعث شد که دیگر مستضعفان حس امیدی نداشته‌باشند. لذا وقتی می‌رویم به آنها می‌گوییم؛ مثلاً آقای رئیسی که آمد خرید تضمینی گندم چهار میلیون تن بود، ما رسماً واردکننده گندم شده‌بودیم! شما آقای کشاورز خودت می‌دانی که اکنون خرید تضمینی گندم بالای ده میلیون تن شده‌است و ما الحمدلله به نزدیک خودکفایی زمان احمدی‌نژاد دوباره برگشته‌ایم. البته او هم در جواب ما می‌گوید؛ روغن لیتری هفتاد هزار تومان شده‌است! لاستیک جفتی چهار میلیون تومان شده‌است! این تورم اذیت کننده است. وقتی هم تورم باشد، مستضعف دیگر حس ندارد و بدبین است. در ادامه عرض خواهم کرد که چطور باید این حس را برگرداند.

وی ادامه داد: یک نکته‌ای را هم اضافه کنم. در کنار این موج گرانی که مستضعف در آن احساس می‌کند نماینده‌ای ندارد، دیگر یکی مثل احمدی‌نژاد سال 84 نیست که سمت ما مردم بایستد، دست در حلق بانک خصوصی ببرد، دست در حلق سازمان زمین و مسکن ببرد، پول و زمین بیاورد و مسکن مهر را با قیمت صفر زمین به ما برساند. آنها می‌گویند؛ تویی که می‌گویی نهضت ملی مسکن، دو میلیون مسکن در سه سال، چه کسی می‌تواند وام‌هایش را بدهد؟! یعنی گرانی مسکن و حجم وام مسکن نهضت ملی این‌قدر زیاد است! راست هم می‌گوید.

این پژوهشگر اقتصادی درباره احساس مردم درباره وجود فساد در عدم تمایل آنها برای حضور درپای صندوق‌های رأی گفت: در کنار این مسائل فساد هم مطرح هست؛ اینکه این‌ها همه فاسد هستند! همه سروته یک کرباس هستند! خودش هم خوب باشد اطرافیانش فاسد هستند! هاشمی و پزشکیان و جلیلی و فلان، یا خودشان فاسد هستند یا اگر نباشند اطرافیان آن‌ها فاسد هستند! پس وجود تورم، احساس نانمایندگی به‌اضافه احساس فساد عمومی و اینکه در این بین یک میتی کومان، پاک دستی که بتواند سیستم را پاک کند وجود ندارد، همه شرایط را به‌شدت نابسامان می‌کند.

وی در خصوص احساس ناکارآمدی دولت‌ها در منظر طبقه متوسط شهری هم اینگونه گفت: در خصوص حس طبقه متوسط شهری هم باید بگویم این طبقه احساس می‌کند تو بی‌عرضه هستی! طبقه متوسط شهری از تو احساس ناکارایی می‌کند، می‌گوید تو عرضه نداری اوضاع را جمع کنی، حس می‌کند تو نمی‌توانی. تجربه انباشته هشت سال دولت روحانی به او این حس را منتقل کرده است که تو عرضه نداری.

خاکی درباره بیان مصادیقی از این ناکارمدی که محصول 8 سال دولت روحانی بود گفت: شما در حال حاضر در بدنه آموزش‌وپرورش جذب فرهنگیان روحانی را ببینید! دولت روحانی جذب دانشگاه تربیت‌معلم را از بیست‌وپنج هزار نفر آورد روی چهار هزار نفر! گویی اصلاً معلم استخدام نمی‌کرد! پرستار استخدام نمی‌کرد! بهورز نمی‌گرفت! به‌زور مجلس در آزمون استخدامی دولت سالی پانزده هزار معلم می‌گرفت! در دولت آقای رئیسی جذب دانشگاه فرهنگیان دوباره به بیست‌وپنج هزار نفر برگشت و جذب دولتی که یک زمانی به‌زور پانزده هزارتا بود، می‌بینیم که ما امسال هفتاد هزار نفر جذب داشتیم. یعنی امسال فقط نزدیک به صد هزار نفر معلم جذب شده‌است! مردم حس این تغییر را هنوز ندارند، زیرا معلم تازه به دانشگاه فرهنگیان رفته است و حال آنکه خاطره‌های آن هشت سال هنوز برقرار است. طبقه متوسط می‌گوید مدرسه‌ای که فرزندم را به می‌فرستم، سی‌وچهار نفر در یک کلاس آن نشسته‌اند! این هم وضع آب است! و… پس این احساس وجود دارد.

این تحلیل‌گر عدالت اقتصادی درباره حربه اصلاح طلبان در ایجاد ترس دروغین در دل مردم برای تخریب کاندیدای رقیب هم گفت: طبقه متوسط شهری احساس سرکوب نسبت به تو دارد. به‌همین خاطر آقای آذری جهرمی توئیت می‌کند نمی‌گذاریم طالبان بر ایران حکومت کند! احساس اینکه تو آمده‌ای سرکوب کنی، احساس اینکه شما خودتان فیلترشکن فروش هستید، خودتان فلان هستید و بعد ما مردم را در قوطی کرده‌ایم! نمی‌گذارید در فضای اینستا کسب‌وکار داشته‌باشند! بنابراین برای طبقه مستضعف حس نانمایندگی و وجود فساد و برای طبقه متوسط حس ناکارایی، بی‌عرضگی و سرکوبگری وجود دارد و به آنها القا می‌شود.

وی درباره خالی بودن دست اصلاح طلبان برای مدیریت اقتصاد کشور هم گفت: محمود صادقی، به‌عنوان نماینده آقای پزشکیان، به شهر ما آمده‌بود. من رفتم و 50-40 دقیقه سخنرانی او را کامل گوش کردم. هیچ حرف اقتصادی ملموسی نزد! هیچ‌چیزی در مورد سیاست‌های رفاهی نگفت، جز همین کلی‌گویی‌های معمول که آقای پزشکیان نیز می‌گوید! او دوباره به این موضوع برگشت که چرا در این کشور شورای نگهبان نمایندگان مجلس خبرگان را تأیید صلاحیت می‌کند و دوباره قضایای گذشته را تکرار کرد. سپس به موضوع FATF پرداخت و درباره برجام و مسائل مشابه صحبت کرد. من به او گفتم که من اقتصاد خوانده‌ام و می‌فهمم. ایران امسال صد میلیارد دلار صادرات و هفتاد میلیارد دلار واردات داشته است؛ این یعنی ما سی میلیارد دلار تراز مثبت تجاری داریم، یعنی دلار اضافه داریم. مسئله ایران کاهش دلار نیست. پول در این کشور هست، به من بگو چرا این پول وارد بهداشت و درمان نشده است؟ چرا دوستان شما در دلالی نفت، و ساخت مسکن مهر مخالفت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند این پول از نظام بانکی برای تخصیص به تولید استفاده شود؟

خاکی گریزی هم به مناظرات ریاست جمهوری زده و درباره ادعای آقای پزشکیان در خصوص ورشکستگی بانک‌ها گفت: آقای پزشکیان در مناظره می‌گوید می‌دانید چرا بانک‌ها ورشکست شده‌اند؟ چون دولت به بانک‌ها فشار می‌آورد تا تسهیلات تکلیفی بدهند، دولت‌ها به بانک‌ها فشار می‌آورند تا وام ازدواج به جوان‌ها بدهند! من اصلاً تعجب کردم چنین حرفی زده شد! یعنی ته دلش را گفت. دولت به بانک‌ها می‌گوید چرا وام ازدواج می‌دهید؟ چون وام ازدواج می‌دهند ورشکست می‌شوند! این یک دروغ بزرگ است! بدهکارترین بانک ایران با بالای ۱۵۰ هزار میلیارد تومان تراز منفی، بانک آینده است که نه یک ریال وام ازدواج داده است، نه یک ریال وام اشتغال، و نه یک ریال وام به بنگاه‌های زودبازده. ۱۵۰ هزار میلیارد تومان را در پروژه‌های مشکوک مثل ایران مال در تهران سرمایه‌گذاری کرده است و دلالی ارز، طلا، و سکه کرده است. تورم از همین‌ها فوران می‌کند! شما اجازه نمی‌دهید این پول‌ها به سفره مردم برسد. این کشور دلار کم ندارد.

کارشناس اقتصادی این گفت‌وگو برای نشان دادن توانمندی تولید داخلی به رانت یک شرکت خصوصی در انحصار واردات کاغذ کتب درسی اشاره کرد و گفت: خود من دو سال پیش با یک تیم ده‌نفره، از ابتدای دولت آقای رئیسی، به سراغ ارزی رفتیم که برای واردات کاغذ کتاب‌های درسی لازم بود. خطر این بود که بگویند ارز کم است و کتاب درسی را گران کنند! ما دیدیم یک شرکت انحصاری به‌نام «هیرکان کاغذ» کل ارز کتاب درسی را می‌گرفت، سالی ۱۵ میلیون دلار در دولت آقای روحانی می‌گرفت! تا نزدیک به سالی ۵۰ میلیون دلار رسید! انحصاری می‌گرفت و از چین و آلمان وارد می‌کرد و ادعا می‌کرد کسی در ایران نمی‌تواند این کاغذ را تولید کند! ما باید وارد کنیم و ارز اضافی کشور را می‌گرفت و با آن واردات انحصاری می‌کرد و گران هم تحویل می‌داد! سازمان بازرسی در سال ۹۶، دویست صفحه گزارش نوشته‌بود که دولت روحانی آن را نادیده گرفته‌بود و برخوردی نمی‌کرد! آقای رئیسی که آمد، گزارش سازمان بازرسی قوه قضائیه را آورد و گفت دولت می‌خواهد برخورد کند. لذا یک تیم 12-10 نفره، حدود یک سال و نیم وقت گذاشتند و مقداری از این ارزها را به شرکت چوب و کاغذ مازندران دادند و گفتند خط تولید خودت را نوآوری و به‌سازی کن. چوب و کاغذ مازندران خط تولید را به‌سازی کرد، سیصد نفر مهندس و کارگر و تکنسین استخدام کرد. اول مهر امسال، کاغذ کتاب درسی بچه‌های مدرسه‌ای، هفتاد درصد داخلی بود. هم انحصار واردات شکست، هم کاغذ تولید داخل افزایش یافت و هم نیاز کشور به ارز کمتر شد.

خاکی در خصوص برجام و FATF و نقش آنها در مبادلات تجارت خارجی ایران گفت: ایران عضو FATF نیست. ایران عضو پروتکل الحاقی نیست. آن‌ها از برجام خارج شدند و اکنون برجام کار نمی‌کند ولی ما صادراتمان را انجام می‌دهیم، پولمان را می‌دهیم و پولمان را هم می‌گیریم. طرف می‌گوید داریم نفت‌مان را سی درصد ارزان‌تر می‌فروشیم. این ادعا دروغ است. ما در مبادلات صرافی‌ها چون باید یک مقدار چرخش کنیم، بین دو تا سه درصد هزینه می‌شود. سی درصد کاهش؟ این درست نیست. اکنون در کنار سیستم سوئیفت که FATF می‌خواهد آن را چک کند، یک سیستم مبادلات مالی دیگر به‌نام P-System بین کشورهای بریکس وجود دارد. ما داریم در P-System مبادله می‌کنیم. ما در پیمان پولی دوجانبه مبادله می‌کنیم. امروز دغدغه ایران برجام،FATF  نیست. ایران اکنون دارد نفتش را می‌فروشد و پولش را هم آورده‌است. این پول در کشور هست. دلال‌ها و واردکنندگان هستند که نمی‌گذارند این پول سر سفره مردم بیاید! دلال‌ها چه کسانی هستند؟ رفقای عباس آخوندی، وزیر مسکن روحانی که می‌گفت مسکن مهر مزخرف است و دولت نباید مسکن بسازد. زمانی که من در مرکز پژوهش‌های مجلس بودم و آقای آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی بود، دو بار تلاش شد تا طرح مالیات بر خانه‌های خالی اجرایی شود که او مانع شد. رسوا کردن دلال‌های حوزه پتروشیمی که اطراف بیژن زنگنه در باشگاه نفت و نیرو جمع شده‌اند، ضروری است. این باشگاه محلی است که دلال‌های حوزه پتروشیمی دور زنگنه گرد آمده‌اند و از منابع عمومی پول می‌گیرند و دلاری در جیب مردم فرو می‌کنند.

حجت الاسلام خاکی نظر خود را درباره آزادی زنان و دختران ایران عزیز این گونه بیان کرد: طرف می‌گوید به دختران ما آزادی بدهید! آزادی یعنی چه؟ اولین آزادی و زندگی برای دختر فارغ‌التحصیل دانشگاه، آزادی انتخاب شغل است. چه کسی می‌تواند شغل داشته‌باشد؟ زمانی که یا استخدام دولتی شود یا وام‌های بانکی را بگیرد تا بتواند برای خود کسب‌وکاری راه بیندازد. دختری که عکاسی خوانده‌است، بتواند یک آتلیه راه بیندازد. دختری که روانشناسی خوانده‌است، بتواند یک مرکز مشاوره بزند! در دوره شما، خود شما انحصارات در مشاغل ایجاد کرده‌بودید، فرد جوان فارغ‌التحصیل داروسازی می‌خواست داروخانه بزند، می‌گفتید نه، سهمیه داروخانه در این شهرستان پر است! کسی اجازه تأسیس ندارد! حالا کدام را باید باور کنیم؟ قسم حضرت عباس که می‌گویید طرفدار بازار آزاد هستید یا دم خروستان که صدور مجوز برای کسب‌وکارها را قفل کرده‌بودید؟! شهید رئیسی آمد و این را تغییر داد. اکنون فارغ‌التحصیل دندان‌پزشکی و داروسازی و غیره می‌تواند کسب‌وکار راه بیندازد و محدودیتی ندارد. حال هزینه‌اش را از کجا بیاورد؟ باید یک وام داشته‌باشد تا بتواند یک مغازه بگیرد، دندان‌پزشک بتواند دو تا یونیت بگیرد، کسی که روانشناس کودک است بخواهد خانه بازی بزند و چند اسباب‌بازی بخرد. در زمان روحانی منابع بانکی چگونه وام می‌دادند؟ بانک آینده بود که پول خلق می‌کرد و ایران مال می‌ساخت! به مردم وام ازدواج و وام اشتغال ندادید! اگر کسی بگوید دختر آزادی ندارد، جوابش این‌است که بله آزادی انتخاب شغل ندارد. چون در دوره دولت اصلاحات وام‌های کوچک و متوسط را که به ازدواج و معیشت و تولید و کسب‌وکار و شهرک‌های صنعتی اختصاص داده‌می‌شود، به دو درصد کل حجم وام‌های کشور رساندید! یعنی کل وام خرد و متوسط ایران دو درصد بود! ۹۸ درصد وام‌های کلان را به آن فاسدان دادید تا سلطان سکه و سلطان بورس‌بازی شوند! شهید رئیسی که آمد، این دو درصد را به ده درصد رسانده‌است. البته هنوز هم کم است؛ زیرا در کشورهای توسعه‌یافته صنعتی مانند آلمان، چین و کره، این عدد بین پنجاه تا هفتاد درصد است! در دوره روحانی این عدد دو درصد بود! حالا رئیسی آن را به ده درصد رسانده‌است.

در پایان این گفت‌وگو خاکی به اشاره به گشایشی که در دولت شهید رئیسی برای شکستن انحصار مجوزهای شغلی اتفاق افتاد گفت: یکی از مسائل مهم، مجوز کسب‌وکار است. دیگری، وام و دیگری بازار عمومی و استخدام دولتی. زندگی یعنی اینکه دختر بتواند استخدام شود. اکنون دخترها دوست دارند معلم، پرستار یا بهورز شوند. در دوره روحانی، استخدام‌ها به‌شدت کاهش یافته‌بود. اعداد و ارقام آموزش‌وپرورش و بهداشت و درمان را بررسی کنید! آزادی یعنی آزادی روسری یا آزادی انتخاب محل زندگی؟ وقتی دلال‌های مسکن قیمت زمین و مسکن را بالا بردند و حاضر نشدند مثل دولت احمدی‌نژاد به مردم زمین بدهند، مردم مجبور می‌شوند از مناطق متوسط شهری به حاشیه شهر بروند. تو آزادی انتخاب محل زندگی را به مردم نداده‌ای! علی عبدالعلی‌زاده که وزیر مسکن خاتمی بود افتخار می‌کرد که من رینگ شهری را بسته‌ام و اجازه ندادم زمین شهری گسترش پیدا کند! که چه شود؟ که شهرها گران شوند و دیگر به مستضعفین زمین رایگان ندهیم آن‌چنان‌که احمدی‌نژاد بعد از خلاف این عمل کرد. حال چه کسی آمده و رینگ شهری را باز کرده است؟ مهدی عسگری، نماینده کرج در دوره قبل که متأسفانه این دوره رأی نیاورد، پای برنامه هفتم ایستاد که دودهم درصد به‌کل مساحت زیستگاه کشور یعنی ۳۳۰ هزار هکتار، به‌اندازه مثلاً چهار، پنج تا شهر تهران، به مساحت شهرهای ایران اضافه شود تا زمین آزاد شود، قیمت زمین پایین بیاید و مردم بتوانند بسازند و دولت این‌ها را رایگان در نهضت ملی به مردم بدهد. خود من طرفدار آزادی هستم، آزادی انتخاب مسکن، من طرفدار آزادی هستم، آزادی انتخاب شغل برای دخترهای جوان. من طرفدار آزادی هستم، آزادی کسب‌وکار با وام بانکی. من طرفدار آزادی هستم، آزادی حضور جوان در بدنه دولت. برجام، روسری، استادیوم؛ این‌ها مسائل ما نیستند. مسئله ما بیمه زنان سرپرست خانوار، استخدام دختران جوان و حق تأسیس داروخانه برای فارغ‌التحصیلان پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی است. آزادی‌خواهی به این معناست که ارتباط با جهان را برقرار کنیم، به‌ویژه با کشورهای همسایه. اگر عربستان قطر را تحریم کرد، ما باید پشت قطر بایستیم و او را تأمین کنیم.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها