واکاوی تحمیل توقف جنگ بر دشمن صهیون؛

آتش بس، تاکتیکی برای استمرار مبارزه تاریخی ما

آتش بس کنونی که به درخواست طرف مهاجم یعنی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا و سپس موافقت ایران صورت پذیرفته است، منتقدانی دارد. برخی بر این باورند که هنوز پاسخ درخور به دشمن نداده بودیم و به مرحله «بیچاره کردن» باند جنایتکار صهیونیستی نرسیده بودیم

رحامدیا | بهزاد حمیدیه، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

در فقه اسلامی، فرار از جنگ با کفار حربی، حرام است حتی اگر دشمن دو برابر مسلمانان، عِده و عُده داشته باشد. تنها استثنای این حکم ان است که فرار، یک تاکتیک باشد برای ضربه بیشتر بر دشمن (شهید اول ره در لمعه می‌نویسد: و لا یجوز الفرار اذا کان العدو ضعفا  او اقل الا لمتحرف لقتال او متحیز الی فئه). اما آتش بس برای مدت معین که آن را «هُدنه» یا «مهادنه» می‌گویند جایز است. از جمله دلایل بر جایز بودن هدنه، آيه ۶۱ سوره انفال است كه مى‌فرمايد: «و إن جنحوا للسلم فاجنح لها و توكل على الله» یعنی اگر آنان به صلح گرايش نشان دادند تو نیز ای پیامبر به آن گرايش نشان بده و بر خداوند توکل کن.

از ديگر ادله جواز هدنه، جمله امیر المؤمنین علیه السلام است در عهدنامه مالک اشتر كه فرمودند: «و لا تدفعن صلحا دعاك إليه عدوك و لله فيه رضى، فإن في الصلح دعة لجنودك و…»، یعنی صلحی را که دشمنت تو را بدان فراخوانده و مورد رضای خدا هم هست کنار مزن. و در ادامه، آن حضرت، منفعت این صلح برای لشگر اسلام را برمی‌شمارند.

آیات و روايات ديگر به همراه سيره قطعى نبوى نيز براي اثبات جواز آتش بس وجود دارد. البته فقها از جمله شهید اول در لمعه، جایز بودن آن را قید می‌زنند به داشتن مصلحت (و هی جایزه مع المصلحه للمسلمین)، مصلحتی مثل تاثیر فرهنگی بر دشمن و ایجاد گرايش به اسلام در انها، استظهار یعنی جمع آوری اطلاعات از دشمن، یافتن هم پیمانان بیشتر و مانند آن. در واقع، اصل و قاعده، ادامه جهاد است و قبول آتش بس، استثنایی بر این قاعده است که نیاز به دلیل و توجیه کافی دارد (رک. “مهادنه” اثری از مقام معظم رهبری در مجله فقه اهل بیت، شماره ۱۱، پاییز ۱۳۷۶، ص.۱۵).

آتش بس کنونی که به درخواست طرف مهاجم یعنی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا و سپس موافقت ایران صورت پذیرفته است، منتقدانی دارد. برخی بر این باورند که هنوز پاسخ درخور به دشمن نداده بودیم و به مرحله «بیچاره کردن» باند جنایتکار صهیونیستی نرسیده بودیم و برخی بر آنند که هدف غایی ما که حذف رژیم منحوس صهیونیستی است با جنگ اخیر و اقتدار موشکی ایران، قریب الوصول شده بود و ما نباید حملات موشکیمان را قطع می‌کردیم. آنچه بطور مشترک در این انتقادات، مغفول مانده است، نگاه به آتش‌بس به عنوان یک تاکتیک مبارزه و جنگ است.

خیلی پیشتر، عَلَم مخالفت با رژیم صهیونیستی را امام خمینی (ره) حتی قبل از قیام ۱۳۴۲ برداشتند و از همانجا مبارزه تاریخی ما با صهیونیسم آغاز شد. از آرشیو ساواک، سندی به دست آمده که امام خمینی در شهریور ۱۳۴۱ به یکی از سردفتران اسناد رسمی تهران که به دیدارشان رفته بود درباره مخالفتشان با اسرائیل بلکه لزوم قطع رابطه دولت ایران با اسرائیل فرموده بودند (صحیفه امام، ج1، ص۷۷). در این تاریخ، دولت نامشروع اسراییل، تنها ۱۴ ساله بود، چون اسراییل، در اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی، بصورت رسمی اعلام موجودیت کرد. پیکار تاریخی ما با اسرائیل، اکنون بالغ بر ۶۰ سال عمر دارد و فراز و فرودهای زیادی به خود دیده، اما هرگز متوقف نشده و همواره رو به رشد کیفی و کمی داشته است.

امام راحل آن روز. بدون پشتوانه سیاسی و بدون داشتن حامیان ذی نفوذ، حتی بدون داشتن یک پروتکل مدون یا راهبردهای پلتیک، عَلَمدار شد. در عصر عاشورای سال ۱۳۴۲ یعنی ۱۳ خرداد در فیضیه مفصلا درباره دشمنیها و خطرات اسرائیل سخن گفتند: «اسراییل نمی‌خواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسراییل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد، اسراییل نمی‌خواهد در این مملکت علمای دین باشد، اسراییل نمی‌خواهد در این مملکت، احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود، مدرسه [فیضیه قم و طالبیه تبریز] را کوبید… می‌خواهد اقتصاد شما را قبضه کند، می‌خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد… برای اینکه اسرائیل به منافع خود برسد دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می‌کند» (صحیفه امام ج. 1، ص. ۲۴۴). این روشن بینی امام که ریشه مفاسد را نه حکومت شاهنشاهی بلکه بالاتر از آن اسرائیل می‌بیند بسیار قابل توجه و تحسین برانگیز است و مسیر مبارزه ما را تا به امروز مشخص کرده است. سالیانی قبل زمانی که داعش، مشکل اصلی جهان اسلام شده بود، بر اساس همین قاعده و تعلیم امام بود که حصرت آیت الله خامنه‌ای، مساله اصلی را نه داعش بلکه اسرائیل عنوان کردند.

این عَلَم مبارک با دستگیری امام و تبعید ایشان در ۱۳۴۲ بر زمین نیافتاد. بلکه رفته رفته اهتزاز بیشتر یافت. مثلا در ۱۳۴۶ ایشان از نجف به سران دولت‌های اسلامی نامه نوشتند و در آن، اسرائیل را «ماده فساد در قلب ممالک اسلامی» دانستند که ریشه های فسادش هر روز ممالک اسلامی را تهدید می‌کند و خواستار تحریم فروش اسلحه و نفت و قطع روابط تجاری با آن شدند (صحیفه امام، ج.۲، ص. ۱۳۹). در مهرماه ۱۳۵۲ به هنگام جنگ سوم اعراب و اسرائیل(مطابق ۱۹۷۳ میلادی)، امام راحل، نامه‌ای می‌نویسند و از همه جهان اسلام دعوت به خیزش برای آزادی فلسطین و محو اسرائیل می‌کنند. در این نامه، اسراییل را «کابوس سیاه استعمار» و مبارزه با آن را «جهاد مقدس» می‌نامند (صحیفه امام، ج. ۳، ص. ۲).

چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در اردیبهشت ۱۳۵۷، لوسین ژرژ خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه در نجف با امام راحل مصاحبه‌ای کرد که رووس اندیشه سیاسی امام را می‌توان در آن دید از جمله ایشان بیان داشتند که همواره مصرا از مسلمانان جهان خواسته اند علیه اسرائیل متحد شوند ولی «متاسفانه دعوتهای مرا رژیم‌های مختلفی که در کشورهای مسلمان بر سر کار آمده اند نشنیدند. من امیدوارم که بالاخره این دعوتها شنیده شود. من در این راه پایداری خواهم کرد» (صحیفه امام ج. ۳، ص. ۳۷۴)

فرایند پختگی و بلوغ این پیکار تاریخی ما به رهبری امام خمینی، بعد از انقلاب، آهنگ بسیار سریعتری یافت. تحمیل دفاع هشت ساله که آن را کمابیش میتوان رویارویی کل جهان غرب با ایران شمرد، ذره‌ای بر این نبرد تاریخی اثر سوء ننهاد بلکه آن را تعمیق بخشید. پذیرش قطعنامه پایان جنگ در ۱۳۶۷ نیز، روند آن را دچار اختلال نکرد. در پیام امام راجع به قبول قطعنامه ۵۹۸ به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۷ آمده است: «آری، فلسطینی راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم … چطور خواب بنی اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه لا شرقیه و لا غربیه ما برافروخت…. امروز جنگ حق و باطل … شروع شده است… و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد…» (صحیفه امام ج. ۲۱ ص. ۸۸-۸۴). امام راحل در این پیام، قبول آتش بس را بمعنی کنار نهادن پیکار نمی‌شمارد و می‌نویسد: «کمربندهاتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است .. و فردا آن شاالله روز پیروزی جنود حق خواهد بود» ( صحیفه امام، ج. ۲۱ ص. ۸۸).

از پایان دفاع مقدس تا به امروز، ۳۶ سال زمان نیاز بود تا در سایه آرامش نسبی، کشور ایران به قدرت منطقه‌ای، با اقتصادی پویا، دانشی سرشار، جامعه‌ای استوار، اقتدار نظامی و  توانمندی هسته‌ای تبدیل شود و محور مقاومت را در منطقه غرب آسیا بلکه گستره جهانی شکل داده، مستحکم کند. این همه حاصل شد تا ما امروز افتخار آن را بیابیم که مستقیما پنجه در پنجه اسرائیل و آمریکا بیفکنیم. ما در این رزم، پیروز شدیم چون نه تنها اهداف سوء دشمنان محقق نشد بلکه قدرت نظامی ما در عین نزاکت سیاسیمان، شهره عام و خاص در جهان شد و سیلی سختمان بر شهرهای اسراییل، روند خروج سرمایه، نخبگان، متخصصان و شهروندان صهیونیست از این سرزمین را تسریع کرد.

حال که آتش بس را مسوولان ارشد نظام اصلح دیده اند، به آن گردن می‌نهیم و آن را هرگز پایان یا حتی کوچکترین وقفه‌ای بر نبرد تاریخیمان با اسرائیل محسوب نمی‌کنیم، بلکه این خط مبارک که دست کم ۶۰ ساله شده و به نضج و بلوغ بسیار رسیده است با کمال قدرت، ادامه می یابد و نهایتا به محو اسرائیل از منطقه خواهد انجامید. انشاالله به سرعت هرچه تمام‌تر!

نخبگان حوزه و دانشگاه در رحا

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آتش بس، تاکتیکی برای استمرار مبارزه تاریخی ما

لینک کوتاه: