یادداشت؛

اربعین به مثابه آزمونگاه نظریه‌های جامعه‌شناسی دین

تاب‌آوری آیینی اربعین در مواجهه با بحران‌ها و فشارهای فرهنگی و سیاسی موثر است؛ حفظ پیوندهای آیینی در شرایط دشوار، مقاومت در برابر سیاست‌های تضعیف‌کننده و بازتولید پیوستگی‌های اجتماعی، همه گواهی بر تاب‌آوری بی‌نظیر این پدیده است. این تاب‌آوری، فراتر از دین پیامدهای گسترده‌ای در بازتعریف هویت‌های جمعی جهان معاصر دارد.

به گزارش رحا مدیا، حسن یونسی در یادداشتی به «تاب‌آوری آیینی و انسجام اجتماعی در بزرگ‌ترین اجتماع مذهبی جهان» پرداخت. وی نوشت: پدیده اربعین، به عنوان یکی از گسترده‌ترین اجتماعات دینی جهان معاصر، نه تنها به مثابه آیینی مذهبی، بلکه به عنوان یک «متن زنده» و آزمونگاهی بی‌نظیر برای نظریه‌های جامعه‌شناسی دین مطرح است. این رخداد میلیونی، با گردهمایی سالانه بیش از بیست میلیون زائر، فرصتی استثنایی برای بررسی مفاهیمی بنیادین چون تاب‌آوری آیینی، انسجام اجتماعی و تجربه جمعی معنوی فراهم می‌آورد که فراتر از تحلیل‌های عاطفه‌محور یا صرفاً سیاسی است. از منظر جامعه‌شناسی دین، اربعین می‌تواند مبنایی برای بازخوانی و توسعه نظریه‌های کلاسیک، همچون دیدگاه‌های جامعه‌شناسان بزرگ درباره مناسک و وجدان جمعی و نقش نمادها و باورها باشد.

تاب‌آوری آیینی، یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم در فهم اربعین است. این مفهوم به معنای توانایی جوامع دینی برای حفظ هویت، انسجام و پایداری در برابر فشارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. راهپیمایی اربعین، با حضور میلیونی زائران از اقصی نقاط جهان، نمادی زنده از تاب‌آوری آیینی است که علاوه بر تقویت معنویت فردی، به شکل‌گیری انسجام اجتماعی و بازتولید پیوندهای گروهی منجر می‌شود. این پدیده، نه تنها ابعاد فردی دارد، بلکه فرایندی جمعی است که بنیان‌های ساختاری و فرهنگی جامعه را تحکیم می‌کند.

نظریه‌های جامعه‌شناسی دین که اغلب دین را در قالب ساختارهای نهادی یا مناسک محدود تحلیل می‌کنند، در مواجهه با اربعین با چالشی جدی روبرو می‌شوند. اربعین به عنوان یک «متن زنده» و پویا، هر ساله معناهای تازه‌ای می‌سازد و بازتولید می‌کند، امری که تعامل مستمر میان فرد و جامعه و سنت و نوآوری را نشان می‌دهد. از این منظر، نظریه‌های کلاسیک درباره انسجام اجتماعی و وجدان جمعی و نقش نمادها و کنش معنادار اجتماعی، نیازمند بازتفسیر و بسط در پرتو پویایی اربعین هستند.

مفهوم «بدن جمعی» یکی دیگر از ابعاد کلیدی است که در راهپیمایی میلیونی اربعین به وضوح نمایان می‌شود. این بدن جمعی، تجلی وحدت و «بودن جمعی» است؛ حالتی که فرد به مثابه جزئی از کل معنا می‌یابد. این تجربه بدنی و معنوی، نه تنها انسجام اجتماعی را تقویت می‌کند، بلکه به تولید معرفت تازه‌ای درباره زمان، مکان و هویت می‌انجامد. به ویژه نقش «تجربه زیسته» در این فرآیند، که به تولید معرفت دینی پویا منجر می‌شود، در مطالعات علوم انسانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

ابعاد سیاسی و اجتماعی اربعین نیز قابل توجه است. در دنیایی که دین اغلب به عنوان ابزاری برای سیاست‌زدگی و قدرت‌طلبی دیده می‌شود، اربعین نمونه‌ای از دیپلماسی مردمی، همبستگی فراملی و ایجاد فضاهای گفت‌وگو و تفاهم است. این واقعیت نشان می‌دهد که دین می‌تواند نقش متفاوت و سازنده‌ای در عرصه سیاست و اجتماع ایفا کند، موضوعی که می‌تواند نظریه‌های جامعه‌شناسی دین را به چالش بکشد و مسیر نوینی پیش روی آنها بگذارد.

تاب‌آوری آیینی اربعین در مواجهه با بحران‌ها و فشارهای فرهنگی و سیاسی نیز برجسته است. حفظ پیوندهای آیینی در شرایط دشوار، مقاومت در برابر سیاست‌های تضعیف‌کننده و بازتولید پیوستگی‌های اجتماعی، همه گواهی بر تاب‌آوری بی‌نظیر این پدیده است. این تاب‌آوری که ریشه در باورها و سنت‌های عمیق دارد، فراتر از دین پیامدهای گسترده‌ای در بازتعریف هویت‌های جمعی جهان معاصر دارد.

اربعین به عنوان فضای زنده تجربه دینی، الگویی نوین برای فهم دین به عنوان پدیده‌ای پویا و خلاق ارائه می‌دهد. این پویایی امکان بازتولید معنا و ارزش‌های دینی را در گذر زمان و مکان‌های مختلف فراهم می‌کند و جامعه‌شناسی دین را از تحلیل‌های ایستا به سوی بررسی فرآیندهای زنده و در حال تغییر سوق می‌دهد.

 اربعین آزمونگاهی بی‌نظیر برای نظریه‌های جامعه‌شناسی دین است و دعوتی است به بازاندیشی در نقش دین در انسجام اجتماعی، تاب‌آوری فرهنگی و تولید معنا در دنیای معاصر. این پدیده نمادی از پیوند میان سنت و نوآوری، فرد و جامعه، معنویت و سیاست است که می‌تواند الگویی الهام‌بخش برای پژوهش‌های آینده در حوزه علوم انسانی باشد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها