در گفت‌وگو با دبیر ستاد راهبری زن و خانواده حوزه علمیه مطرح شد؛

از خدمات روحانیت تا تراز جهانی انقلاب اسلامی

عضو شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه نه‌تنها افول دین‌داری صورت نگرفته، بلکه رغبت مردم دنیا به دین افزایش‌یافته گفت: نوآوری‌ها و الگوی پیشرفت در علوم انسانی اسلامی بعد از انقلاب جهش و سرعت پیدا کرد؛ البته قبل از انقلاب هم توسط علامه طباطبایی و بسیاری از بزرگان در مناظرات بود، اما سرعت این الگو بعد از انقلاب بیشتر شد.

به گزارش رحا مدیا، معصومه ظهیری، مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری قم، دبیر ستاد راهبری زن و خانواده حوزه علمیه، عضو شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد حوزه و دانشگاه» در گفت‌وگو با رسانه‌ی رحا به تبیین «خدمات متقابل روحانیت و انقلاب اسلامی» پرداخت که مشروح آن تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

* نقش روحانیت در قیام 15 خرداد را تشریح بفرمایید.

مبعث انقلاب اسلامی، حوزه‌های علمیه، بالأخص حوزه علمیه قم بوده است. فریاد بلند حضرت امام (ره) از قم و از مسجد اعظم بلند شد. قیام 15 خرداد با مسئله اعتراض امام (ره)، دستگیری ایشان و شهدایی را که شهر قم به‌عنوان شهر خون و قیام و شهر علم و اجتهاد داد، آغاز شد. آثار قیام 15 خردادماه 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357، پرورش نیروهایی بود که حلقه اول کسانی بودند که متولی امر انقلاب و دفاع از حریم آل الله و اسلام بودند. حضرت امام (ره) فرمودند که «علمای اسلام، به داد اسلام برسید»؛ نفرمودند که به داد ایران یا به داد شهر قم برسید، یا حتی موضوع، قشری نبود که بگوییم صنف و قشر روحانیت مورد تعرض قرار گرفتند. بحث اسلام بود و اسلام متعلق به گروه یا قشر خاصی ندارد.

انقلاب اسلامی ملت ایران را تبدیل به امت کرد؛ امروز جبهه مقاومت مرز نمی‌شناسد

موضوع دیگری که شاید از این هم مهم‌تر باشد، این است که انقلاب اسلامی ملت ایران را تبدیل به امت کرد، نگاه را به فرای مرزها رساند و ما را متحد کرد. فرمایش حضرت امام (ره) هم وحدت کلمه بود و اینکه همه این وحدت‌ها باید حول محور یک هدف، یک ایده و یک آرمان جمع شوند؛ لذا شما می‌دیدید که جوانان دانشجو و مسلمانان اقصی‌نقاط دنیا، اعم از شیعه و اهل‌سنت، به این قیام، به این شعار، به این کلمه، به این ارزش و به این اعتلا پیوستند. امروز که کنار هم هستیم، جبهه مقاومت مرز نمی‌شناسد. از خیابان‌های لندن تا خیابان‌های پاریس تا آمریکای لاتین و تا خود واشنگتن، کسانی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و برای کسانی که مقاومت آنها از هفت دهه گذشته است و تمام کسانی که درگیر ظلم، زیاده‌طلبی، انحصارطلبی، استعمار و استثمار هستند، بیرون می‌آیند.

خیلی جالب است که در سال‌های قبل از انقلاب و در آستانه ورود به انقلاب، کتبی که بین اقشار مردم دست‌به‌دست می‌شد و مورد مطالعه قرار می‌گرفت، مقابله با استثمار و استعمار بود. بعضی از کسانی که اهل قلم بودند، استحمار را هم می‌نوشتند. یعنی به یک نحوی مردم را از خودآگاهی برای دفاع از حق، بینش، اعمال دفاع از حق خود و «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً» بی‌خبر می‌کردند. به قصد تجدد گرایی، روشنفکری، عمران و آبادانی، وارد شهرها، حتی قریه‌ها و روستاها می‌شدند و آن مردم دچارِ از خود بیگانگی فرهنگی، از خود بیگانگی آداب و رسوم و سنت‌ها، از خود بیگانگی ارزش‌هایی که باید به آنها افتخار می‌کردند، می‌شدند.

حضرت آیت‌الله جوادی حفظه‌الله تعالی اخیراً فرمودند: «ملت ایران هم از جهت سرزمینی پهناور است و هم از جهت قدمت و تاریخ، و ما بر این تاریخ پرافتخار خود می‌بالیم». نکته اینجا بود که وقتی می‌آمدند، مردم را دچار خودتحقیری می‌کردند. آن کسی که اکنون شعار کوچ مردم غزه و مسئله شهرک‌سازی‌ها به‌عنوان تجاوز به سرزمین ملت مسلمان را قائل می‌شود و جزو برنامه‌های خودش دارد، انگار دارد به سرزمین و مهد پرورش مسلمان‌ها تعدی و تجاوز می‌کند.

بسیاری از دارایی‌های ما در بانک‌های خارج از کشور نگهداری می‌شد. یا بسیاری از چیزهایی که در اختیار ما بود، مثل تکنولوژی و توسعه‌های الکترونیک، تعمیر و نگهداری آنها و تأسیسات ما در اختیار غیر بود؛ یعنی خودتحقیری تحمیلی برای مردم قائل می‌شدند. شاید مردم این‌گونه نبودند و خود را کوچک نمی‌شمردند، ولی به اینها تحمیل می‌شد که شما نمی‌توانید، نمی‌دانید و از عهده برنمی‌آیید؛ بنابراین، اولین مسئله بعد از مسئله دفاع از اسلام و ارزش‌ها و امت اسلام، مسئله اعتلا در زمینه خودباوری، رشد به‌معنای پیشرفت و الگوی پیشرفت است که از دستاوردهای انقلاب اسلامی بود.

* کدام اقدام روحانیت توانست از باورهای دینی به مردم تلقین کند؟

اولین کاری که روحانیت توانست از باورهای دینی به مردم ما تلقین کند، شعار «شما می‌توانید» بود؛ این شعار، شعار دین و اسلام است. اینکه ما در دعا می‌خوانیم: «قو علی خدمتک جوارحی» یعنی من را قدرتمند کن. من هم می‌توانم در مسیر اعتلا، تعالی و دفاع از ارزش‌ها کار کنم. این کار بعد از دفاع از اسلام، ارزش‌ها، مسئله وحدت و «وَاعتَصموا بِحبلِ الله جَمیعاً وَ لا تَفرَقوا»، شعار اسلام است. انقلاب اسلامی این شعار را در مرزهای دینی ما توسعه داد و گفت که مسلمانان امت هستند؛ لذا آمد این «وَاعتَصموُا» را نه فقط در بین مردم ایران و نه فقط در بین شیعه، اهل‌سنت و قبایل ایران، بلکه در جامعه بزرگ جهانی که وعده الهی است، گسترش داد. ما داریم بستر و زمینه آن را فراهم می‌کنیم.

آن شعار این است: «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ». ضعیف نگه داشته شدگان کل بلاد و سرزمین‌ها وارثین زمین هستند. حال اینکه شکل و ساختار حکومت چگونه است، کار بعدی است. پس‌کار دوم، ما باور در الگوی پیشرفت و باور در مسئله خودباوری است. اینکه از خودتحقیری به خودآگاهی و خودباوری برسیم، به رشد و کمال برسیم.

من همیشه این خاطره را تعریف می‌کنم. بعضی از سرزمین‌های دیگر هم این کار را کردند. وقتی که آقای گاندی خواست که مسئله استعمار و استثمار بریتانیای آن زمان را عقب براند، گفت: «ما از آنچه که داریم، بهره می‌گیریم». اینها دکمه را از بریتانیا وارد می‌کردند. گاندی گفت که ما دیگر دکمه انگلیسی مصرف نمی‌کنیم و نخ پیچی را به‌عنوان دکمه مصرف می‌کردند. «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا». ثبات قدم باعث می‌شود که انسان دیگرانِ زیاده‌طلب را عقب براند.

* چرا انقلاب اسلامی مظلومین دنیا را بیدار کرد؟

یکی از بحث‌های مهم، مسئله اعتلای ارزش‌ها، وحدت، خودباوری، خودآگاهی و تلقین توانمندی‌ها است. مسئله سومی که برای ما خیلی مهم است، این بود که ما آمدیم مظلومین جهان را بیدار کرده و از آنها حمایت کردیم. امروز می‌گویند که چرا شما از دیگران حمایت می‌کنید. یکی از کارهایی که زیاده‌طلب ان دنیا انجام می‌دهند، این است که مردم را ضعیف نگه‌می‌دارند. بسیاری از این سرزمین‌هایی که امروز بیدار شده‌اند، دو سرمایه دارند: مهم‌ترین سرمایه آنها، سرمایه انسانی است و دیگری سرمایه فرهنگی؛ یعنی قدمت آنها است. کسی که اکنون در جهان ادعای آقایی جهان و نظم نوین را می‌کند، تازه تأسیس است. قدمت بسیاری از کشورها مثل مصر و ایران، از جهت فرهنگی و از جهت سرزمین دارای حکومت بر آنها پیشی دارد. هم قدمت زمانی دارند و هم قدمت مکانی دارند. مکانی که در آن تمدن و آبادانی بوده است.

ما یک حکمرانی و یک حکومت داریم. حکومت هم برای مردم زمینه تمدنی دارد. یعنی جایی که سابقه حکومت و مسئله دولت (government) در آن بوده، در مقابل جایی که در آن بربریت بوده و نظام ساختارمند نداشته‌است. پس در این بخش سوم، یکی بخش قدمت حکمرانی و آگاه مردم نسبت به داشته‌هایشان است و دوم این است که مهم‌ترین سرمایه، سرمایه حکمرانی مردمی است. همان مسئله‌ای که امروز به‌عنوان دیپلماسی مردمی، ارتباط با مردم و ملت‌ها از آن یاد می‌کنیم. انقلاب اسلامی با محوریت و رهبری روحانیت شکل گرفت که ما به آن تألیف قلوب و حاکمیت بر دل‌ها و به اینها سفیران انقلاب اسلامی می‌گوییم که این اسم‌ها بعد از انقلاب اسلامی خیلی نمود پیدا کرد.

تبلیغ در دور افتاده‌ترین نقطه قاره آفریقا بهواسطه تحصیل جوان آفریقایی در ایران

آیت‌الله اعرافی «مدیر حوزه‌های علمیه کشور» می‌گفتند که به بازدید یک دور از مراکز خارج از کشور رفته‌بودم. این مراکز ممکن بود که مدرسه علمیه باشد، یک کانون فرهنگی باشد و ممکن بود که جمعیت‌های مسلمان باشند؛ حتی در بعضی از این کشورها مهاجرین بودند که به آنها «جوجه‌ها» می‌گویند. اینها کسانی هستند که اصالتاً پاکستانی، هندی و غیره هستند، ولی ثروتمندانی هستند که در انگلستان، فرانسه، کانادا و سایر کشورها زندگی می‌کنند. اینها جمعیت‌های فعالی را دارند که کارهای عام‌المنفعه و فرهنگی می‌کنند و مرکز علمی دارند. می‌گفتند که من به بازدید اینها رفته‌بودم، به یک کشور آفریقایی رفتم که یک جزیره‌ای بود. به هر شهر یا کشوری که وارد می‌شدم، روحانیت آنها به استقبال من می‌آمدند. تعداد زیادی از کسانی که به استقبال ما می‌آمدند، پرورش‌یافته‌های دهه بعد از انقلاب بودند که می‌گفتند اینها داوطلبانه از کشورهای خودشان به حوزه اینجا آمده‌بودند و در کسوت و لباس روحانیت در آنجا فعالیت می‌کردند. وقتی به آن جزیره رفتم به خودم گفتم که در اینجا دیگر کسی نیست که به استقبال ما بیاید. به‌محض اینکه آن کشتی ایستاد و من پیاده شدم، دیدم کسی با لباس ما آمد. چون روحانیت فعال در کشورهای مختلف، وقتی که به اینجا می‌آیند و آموزش می‌بینند، در کشورها افراد به‌دلایل امنیتی، تحفظ‌های شغلی و خانوادگی و قومیت‌هایی که دارند، لباس خاص خود را می‌پوشند.

ایشان می‌گفتند که این کسی که آمده‌بودند، عمامه و عبا و قبا پوشیده‌بودند. من اشکم جاری شد، ایشان را در آغوش گرفتم و از او پرسیدم که اینجا چه‌کار می‌کنی؟ آن فرد گفته‌بود من از کسانی بودم که به ایران آمده بودم و بعد از فارغ‌التحصیل رفتم دیدم که در آنجا تعداد زیادی از ما طلبه‌ها هستیم. من نیت کردم و تصمیم گرفتم که به‌دور افتاده‌ترین منطقه‌ای بروم که کسی نیست.

یک تاجر به نام شیخ احمد قمی بود که به تایلند می‌رفت که هم کار تجاری کند و هم دین را تبلیغ کند. تعداد زیادی از مسلمان‌های تایلند کسانی هستند که به شیخ احمد قمی که مسلمان شیعه بود، ارادت دارند. پس خدمات روحانیت به انقلاب اسلامی به دو بخش تقسیم می‌شود: رهبری حلقه اول را کسانی بر عهده دارند که آموزش می‌دادند، تبلیغ و ترویج می‌کردند و پژوهش‌های بدیع و نو داشتند.

* فعالیت‌های فرامرزی و امور بین‌الملل روحانیت در انقلاب به چه صورت بوده است؟

نوآوری‌ها و الگوی پیشرفت در علوم انسانی اسلامی بعد از انقلاب جهش و سرعت خاصی پیدا کرد، البته قبل از انقلاب هم توسط علامه طباطبایی و بسیاری از بزرگان در مناظرات بود، اما سرعت این الگو بعد از انقلاب به‌مراتب بیشتر شد. یکی از دستاوردهای روحانیت، مسئله کارهای فرامرزی و امور بین‌الملل است. اعم از کار پرورش، نشر، ترویج، پژوهش، مناظره، کرسی‌های علمی و با آمدن ابزارهای نوپدید مثل رسانه‌ها و فضای مجازی و اخیراً هم بحث هوش مصنوعی است. در همین چت‌ها، محتواهایی که به ما ارائه داده‌می‌شود، محتواهای تولید شده در حوزه‌های علمیه است.

کار بعدی که شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح و شهید مطهری داشتند، مسئله علم و دین است. این مسئله، مسئله خدمات متقابل بین حوزه و دانشگاه است. این از قبل از انقلاب هم بوده و بحث حضور روحانیت را در دانشگاه داشتیم. شهید مطهری و شهید بهشتی که هم در ایران و هم در خارج از کشور حضور داشتند و به زبان مسلط بودند. ضعفی که ما قبل از انقلاب داشتیم، مسئله زبان مشترک بود؛ یعنی فکر می‌کردیم که زبان دین و زبان علم از هم جدا هستند؛ بنابراین، مسجد برای روحانیت است و دانشگاه و مراکز علمی برای اساتید و کسانی است که ادعای روشنفکری داشتند.

* چرا دشمنان در صدد مقابله با حوزه و روحانیت هستند؟

یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی، توسعه کار روحانیت و ارتباطات بود که از جمله این ارتباطات، آموزش عالی و آموزش‌وپرورش بود. اینکه دشمن حضور روحانی و روحانیت در صداوسیما و فضای بین‌الملل را تخریب می‌کند، یک تأثیر است. اول تغییر کارکردها است، دوم تأثیرها است و سوم تخریب است؛ اثر تأثیر است که تخریب می‌کند.

همان داستان معروف است که یک مستشار بریتانیا صدای مؤذن را می‌شنود و می‌گوید که این کیست که داد می‌زند؟ گفتند که دارد اذان می‌گوید. پرسید که اذان چیست؟ توضیح دادند که فراخوان و دعوت مسلمان‌ها است، یا وقت یک مناسکی به اسم نماز را اعلام می‌کند. بعد پرسید که آیا این صدا برای بریتانیا خطری دارد؟ گفتند خیر. گفت که پس هر چه دلش می‌خواهد اذان بگوید؛ لذا کارکرد روحانیت وقتی به مسجد، محراب، عقد، نماز میت، بحث وعظ و مسئله برگزاری هیئت و روضه‌خوانی محدود بود، آنها احساس خطر نمی‌کردند و می‌گفتند که هر چه دلتان می‌خواهد این کارها را انجام بدهید و ما پاکت شما را هم می‌دهیم.

دامنه تأثیرگذاری؛ علت مقابله دشمنان با حوزه و روحانیت

یکی از کارهای دیگری که روحانیت انقلابی انجام داد، این بود که به مردم و به امت اسلام ظرفیت داد؛ لذا می‌بینید که یک جوان 12 ساله و زیر سن بلوغ می‌گوید که من پیرو قاسم ابن الحسن هستم و به این موضوع اعتقاد پیدا کرده‌ام؛ این هم جزو خدمات روحانیت است.

اینکه می‌گویم تغییر ایجاد شد، تغییر، تأثیر ایجاد کرد و تأثیر باعث شد که تخریب بشویم و این اثرگذاری است که با آن مقابله می‌کنند. وگرنه کسی با لباس، عبا، عمامه و حضور در منبر روحانیت مخالفت نمی‌کردند. حتی کسانی را داشتیم که خم می‌شدند و دست سلاطین را هم می‌بوسیدند. گر چه امام (ره) فرمودند: «اینها روحانیت اصیل نبودند، بلکه فرد متملق بودند که لباس روحانیت داشتند.». امروز چه کسانی تخریب می‌شوند و چرا با حوزه مخالفت می‌شود؟ دامنه تأثیرگذاری در استفاده از ابزارهای نوپدید، از جهت سرزمینی و جغرافیایی، نوآوری، خلاقیت، ابداع و پاسخ به علوم روز علت این موضوع است. اکنون طلبه‌ای داریم که به بیش از 10 زبان زنده دنیا مسلط است و تبلیغ هم می‌کند و معلوم است که زمینه مقابله با روحانیت فراهم می‌شود.

* عایدی مالی انقلاب برای روحانیت چه مقدار بوده است؟

روحانیت کارویژه‌های خاصی دارد؛ در بعضی از حوزه‌ها نباید دیگران ورود پیدا کنند، همان‌طور که طلاب در عرصه دندانپزشکی و عمران دخالت نمی‌کنند. البته ما الان روحانیتی داریم که مسلط به علوم دیگر مانند پزشکی و مهندسی هستند. امروز در بحث درخت‌واره حوزه، بیش از 400 رشته داریم؛ البته بعضی از پذیرش‌ها محدودیت دارد. روحانیت زمینه رشد و تسهیلات را برای خیلی جاها فراهم کرد، ولی برای خودش این کار را نکرد و سلامت جامعه روحانیت را شاهد هستیم. روحانیت کمترین بهره مالی را به خودش اختصاص داده است. ما توسعه امکاناتی فراهم کردیم، ولی به نفع فرد و جامعه خاص صنف روحانیت نیست؛ این توسعه عام برای مسئله اعتلا و اقامه دین است. اگر شما یک مسجد بزرگ داشته‌باشید که اعتکاف چند هزار نفره در آن برگزار بشود، برای اقامه دین و برای پیام رسانی است یا مراکز رسانه‌ای که تأسیس کرده‌ایم.

گاهی افرادی از کنار این مؤسسه‌ها رد می‌شدند و می‌گفتند که این مؤسسه چقدر عظمت ساختمانی دارد. اینکه خیلی خوب است. این برای اقامه دین است و ما باید برای این‌کار از تمام امکانات استفاده کنیم. ولی اینطور نبوده که روحانیت برای صنف و قشر خودش بهره‌ای گرفته باشد. یک کار تحقیقی و پژوهشی میدانی انجام دهید و فضای روحانیت مسیحی یا یهودی را با فضای روحانیت ما مقایسه کنید. یک بخشی هم البته ضعف ما است و ما داریم از دو طرف مورد هجمه قرار می‌گیریم. خیلی از چیزهایی که فِیء هست، یعنی انفال که در زمان غیبت در اختیار ولی‌فقیه است. منتهی روحانیت تهذّب احتیاط‌هایی را موردتوجه قرار می‌دهد، بالأخص امامین انقلاب؛ یعنی امام (ره) و حضرت آقا که در این زمینه خیلی احتیاط می‌کنند و بخش ساده‌زیستی، پاک‌زیستی و پاک‌دستی را خیلی مورد توجه قرار می‌دهند. این بخش چهارم بود؛ یعنی مراقبت‌های روحانیت برای در امان ماندن از بعضی از آسیب‌های احتمالی.

تأکید رهبر انقلاب بر اجتهاد زنان؛ وجود بیش از 500 مدرسه علمیه خواهران در ایران و هزاران مدرسه حوزوی بانوان در دنیا

یکی دیگر از مسائل قابل طرح در ارتباط حوزه و انقلاب، بحث توسعه زیرساخت‌های در حوزه بوده است. ما در حوزه علمیه خواهران، یا اصلاً حوزه نداشتیم و بعضی از ساختمان‌هایی که تحت عنوان مکتب‌ها بود اجاره‌ای بود، یا اصلاً امکان تحصیل حوزوی خواهران در خیلی از شهرها فراهم نبود، یعنی باید یک هجرت اجباری می‌کردند و به قم یا مشهد می‌آمدند که آن هم محدود بود. امروزه بیش از 500 مدرسه از جهت ساختمانی و زیر ساختی در اقصی‌نقاط ایران و هزاران مدرسه، اعم از مدرسه، کانون و… در بلاد مختلف دنیا و نه فقط کشورهای اسلامی، برای تحصیل حوزوی خواهران وجود دارد و این از برکات انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی، حوزه‌های علمیه خواهران را هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی به عرش برد. از جهت کمی بحث زیرساخت‌ها است و از جهت کیفی هم پرورش اساتید است. حضرت آقا بحث اجتهاد زنان را فرمودند. نفرمودند که نیست، بلکه فرمودند که این را توسعه بدهید و بستر را فراهم کنید. ما اکنون بانوان مجتهده داریم. در جامعه الزهرا سطح پنج برای خواهران طلبه وجود دارد و این سطح، بحث اجتهاد و استنباط است. حضرت آقا خواستند که این مسئله علو بالا بردن تفوق حوزه خواهران فراهم شود.

* آیا هم اکنون اساتید حوزوی آقا در حوزه‌های علمیه خواهران تدریس می‌کنند؟ آیا حوزه علمیه برای تربیت اساتید خواهر اقدامی انجام داده است؟

یک باید داریم و یک می‌توانیم داریم. کسانی بوده‌اند که باید در پاسخ بسیاری از مباحث به خود بانو مراجعه کنند که مباحث خودشان را بگویند؛ اما مسائل حوزه‌های خواهران اختصاص به مسائل زنانه ندارد. بسیاری از خواهران ما رشته‌هایی را می‌خوانند که برای جامعه مفید است. حضرت آقا فرمودند «زنان برای جامعه زنان کارهای تبلیغی انجام بدهند»، ولی فرمودند که در بحث رسانه‌ها و پذیرش بعضی از مسئولیت‌ها و مدیریت‌ها محدودیتی ندارند؛ وقتی ما طلبه شدیم، تمام اساتید ما آقا بودند، حتی در بحث احکام، آقا تدریس می‌کردند. ما نزد بانوی مجتهده حاج خانم گلگیری رفتیم و اعتراض کردیم. خواهران در آن زمان لمعتین می‌خواندند و تعداد اولی که فارغ‌التحصیلان مکتب توحید بودند، کسانی بودند که درس خارج می‌خواندند.

حضرت آیت‌الله تجلیل (ره) فقط برای خانم‌ها تدریس می‌کردند. شهید رازینی (ره) هم استادی بود که درس می‌دادند. ما گفتیم که استاد خانم داریم، چرا آقایان تدریس می‌کنند. حاج خانم گلگیری گفتند که وقتی ما آمدیم هیچ‌جایی نبود که برویم، پشت درهایی می‌نشستیم که اساتید داشتند برای آقایان درس می‌دادند و ما فقط گوش می‌کردیم، ولی امروز به جایی رسیدیم که اختصاصاً مدرس‌ها، مدرس بانوان است. کمتر از 10 سال گذشت که من یک روز داشتم در راهروی جامعه الزهرا رد می‌شدم و دیدم که از هر درب کلاسی، صدای استاد خانم می‌آمد، یعنی هم مَدرس برای خانم‌ها بود و هم مُدرس ها خانم بودند. من می‌خواستم سجده شکر کنم و دنبال جایی می‌گشتم و استحبابی و در حال ایستاده سجده شکر کردم. چون خودم در آن جلسه‌ای که نزد حاج‌خانم رفته بودیم و دیدم که صبوری ما کمتر از 10 سال شد. انتهای راهرو یک پرده‌ای بود که در پشت آن نوشته‌بودند که این کلاس را آقایان تدریس می‌کنند. یک حد فاصل گذاشته‌بودند که فکر کنم دروس عالی بود.

وجود حوزه‌های علمیه خواهران در لبنان از آثار معنوی و صدور انقلاب اسلامی است

اکنون، کتاب «کفایتین» را که آخرین کتاب قبل از درس خارج در بحث اصول است که بحث الفاظ که بحث‌های سخت و زیبایی است و با بعضی از علوم دیگر قابل تطبیق است و باید روی آن کار کنیم، مباحث جلد دو این کتاب را خانم تدریس می‌کند، حتی در شهرستان‌ها نیز این‌گونه است. در بسیاری از کشورهای دیگر، مثل عراق، سوریه و لبنان درس‌خواندن خانم‌ها ممنوع بود؛ اما الآن حوزه دارند. در لبنان و بعلبک حوزه مستقل وجود دارد؛ غیر از حوزه‌هایی که جامعه المصطفی تأسیس کرده، حوزه مستقل خودشان را دارند. این جزو خدمات معنوی انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی دخالت نکرده و متولی خودشان هستند، اما جزو آثار معنوی صدور انقلاب است. فرهنگ انقلاب اسلامی سبب این اعتلا و پیشرفت شد.

* یک ادعایی که امروزه روشنفکران دینی دارند، مسئله افول دین است. می‌گویند با وجود تکثر اماکن دینی و با وجود گستردگی طلاب، چه مدرّس و چه طلاب حوزوی، ولی ما متأسفانه شاهد افول دینداری در سطح جامعه هستیم. نظر شما چیست؟

افول دین‌دار یکی اینکه به‌معنای ظواهر دین است و یکی به‌معنای اقبال به دین است. رغبت و فهم دین. ظواهر دین‌داری مثل مناسک، نماز، روزه و خمس را هم باید دو بخش کنیم. یک بخش نگاه محدود به بعضی از شهرها است، به این معنا که دین اسلام که انحصار در چند منطقه از یک شهر ندارد؛ نباید وقتی به آنجا می‌روید و روزه‌خواری جوان‌ها را می‌بینید، قضاوت کنید، چرا که این قضاوت استقرایی محدود است و نباید این را کلیت ببخشید. بخش دیگر این است که روزبه‌روز رغبت به دین، معرفت به دین، خداباوری و پذیرش به دین افزوده می‌شود. این نکته را خودتان جستجو کنید و امروزه که هوش مصنوعی هم وجود دارد، از آن بپرسید که رغبت به دین و خداباوری در دنیا بیشتر شده یا کمتر شده؟ حتی بعضی از کشورها از مسلمان شدن جامعه خود هراس دارند.

رغبت به مسلمان شدن و پوشش در سایر کشورها افزایش‌یافته است

یکی از دوستان ما به‌دلیل کار همسرشان که هیئت‌علمی و در مأموریت بودند، در استراسبورگ فرانسه زندگی می‌کردند. می‌گفتند که شهرداری به‌دلیل تعداد فراوان مسلمان‌ها و ترس از اینکه فرهنگ مسلمان‌ها یک محله را احاطه کند، نمی‌گذارد مسلمان‌ها از یک تعداد در یک محله بیشتر شوند. مثلاً اگر 10 تا خانه را به مسلمان‌ها اختصاص بدهد، به بقیه مسلمان‌ها می‌گوید که باید به یک محله دیگر بروید. یعنی رغبت به مسلمان شدن و حتی رغبت به پوشش زیاد شده‌است. مسلمان‌ها در این کشور به‌سختی دارند پوشش و حجاب خود را رعایت می‌کنند، مسلمان هستند و مسلمان می‌مانند؛ البته چالش‌ها و آسیب‌هایی که جوان‌ها را فرا می‌گیرد، سبب رغبت به عدم رعایت مناسک شده‌است. اگر از جوانی که نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد، بپرسید که آیا تو مسلمان هستی، می‌گوید بله و در ایام محرم و صفر به هیئت هم می‌آید و در خانه خود سفره نذری برای حضرت زهرا (ص) هم می‌گذارد؛ این شخص آدم بی دینی نیست. آسیب‌ها درصدی است. مثلاً وقتی می‌خواهید علل اعتیاد را بررسی کنید، می‌گویند که درصدی به‌دلیل خودشیفتگی، خودخواهی، پول زیاد، عیش افراطی، فقر، طلاق، سرخوردگی و شکست است.

* ارزیابی شما از رغبت خانم‌ها برای ورود به حوزه علمیه خواهران در جامعه امروزی چیست؟

من واژه افول دین را حتی در ایران قبول ندارم. بله ثبت‌نام در حوزه کم شده اما آمار رغبت به حوزه خواهران خوب است. ما هنوز انتخاب می‌کنیم و جامعه الزهرا گزینش می‌کند، ولی تعداد در حوزه برادران و در بعضی از مدارس کم شده که یک بخشی از آن معیشت است.

علتش همان است که گفته شد و آن اینکه حوزه و روحانیت برای خودشان در مسئله دنیا و معیشت کاری نکرده‌اند. تنها کار خوبی که انجام دادیم، بحث بیمه است، ولی هنوز نتوانستیم خیلی از کارهای معیشتی مثل مسکن، مسائل تبلیغی و حق‌الزحمه‌ها را حل کنیم. باید مسئله معیشت خانواده و مردان حل بشود. به همین دلیل است که رغبت نسبت به حوزه برادران کم شده‌است، ولی من افول دین و کم‌شدن رغبت به دین را قبول ندارم.

قضاوت چشمی ممنوع؛ بسیاری از خانم‌های بدپوشش، نمازخوان هستند

بسیاری از خانم‌های بد پوشش، نمازخوان هستند. می‌توانید نمونه آن را در فرودگاه‌ها و ترمینال‌ها ببینید؛ حتی بعضاً هم خطا کرده، ناخن کاشته، لاک‌زده، آگاه نیست، اما نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد؛ بنابراین شما نمی‌توانید قضاوت چشمی کنید.

یک بخشی هم عملکردها است. کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ. خوب عمل کنید. آن کسی که دستش هم قطع شده بود، به بازار آمده‌بود و از سجایا خلقی و مهر به علی ابن ابیطالب (ع) بلند سخن می‌گفت. کسی به او گفت که مگر علی (ع) دست تو را قطع نکرده؟! گفت چرا، اما عدالت علی (ع) است که سر من را فرو آورده و به او تعظیم می‌کنم. امیرالمؤمنین (ع) سپس از بیت المال به او وام داده و از او حمایت کرده بود و دستش را در روغن زیتون گذاشته‌بود که خونریزی بند بیاید، به آن عسل مالیده و به او خوراک داده‌بود و او را تأمین کرده بود. عدالت علوی یعنی ایجاد روحیه تعادل و توازن در جامعه. ما در بعضی از موارد نتوانسته‌ایم به‌درستی عمل کنیم؛ این موضوع نیاز به بازنگری قانون و استحکام بدنه حاکمیت دارد. تغییرهای تکانشی در جامعه ما وجود دارد؛ به هر حال، نه باید به کسی ظلم کنیم و نه زیر بار ظلم برویم.

روحیه مقاومت را از روحانیت یاد گرفتیم

یکی از بهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، روحیه مقاومت است که این را از روحانیت یاد گرفته‌ایم. بله جامعه ایرانی دچار تحریم، جنگ و ترور شد. مغزهای متفکر ما مثل شهید بهشتی (ره) که یک نمونه حاکم عادل و قاضی‌القضات بودند و یا مغز متفکر اندیشه‌ورز ما، مثل شهید مفتح و شهید مطهری (ره) ترور شدند؛ 16 هزار نفر از بهترین جوانان ما ترور شدند. غزه یک باری که است. جغرافیای سرزمین آن را ببینید که مردم در آن متراکم زندگی می‌کردند. بیش از دو میلیون نفر در غزه زندگی می‌کردند. بیش از هزاران تن بمب روی غزه ریخته شد جغرافیای آنجا به‌معنای سرزمین و زیست‌بوم آنجا متلاشی شد، اما روح بلند آنها سر فرود نیاورد. این روحیه «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ مَن تَابَ مَعَک»، یعنی تبعیت از پیامبری که به ما آموخت که نسبت به کسانی که ظلم می‌کنند، أشدا باشیم.

* با توجه به مسئله عفاف و حجاب در سطح جامعه و حضور شما در حوزه‌های علمیه به‌عنوان دبیر راهبردی، چه اقدام مؤثری از طرف حوزه‌های علمیه، بالأخص حوزه‌های علمیه خواهران در خصوص عفاف و حجاب به‌صورت میدانی و سطح جامعه اتفاق افتادهاست؟

زیست عفیفانه، پاک‌دامنی، حیا و ترویج روحیه حیا و پاک‌دامنی، کار قشر و صنف خاصی نیست و کار عام است. آیاتی که در آن کلمه «ناس» آمده، منظور همه مردم دنیا هستند؛ آیاتی که در آن «یا أیها الذین آمنوا» یا «قُل لِلمؤمنین… قُل للمؤمنات» دارد، منظور اهل ایمان هستند. این زیست عفیفانه به‌عنوان نگه‌داشتن تعامل و ارتباط، حضور اجتماعی زن و مرد در کنار یکدیگر، گفتار و تعامل با جنس مخالف، و آشکار شدن زینت‌ها است که شروط حیا و پاک‌دامنی است.

یکی از موارد ارتباط، مهارت ارتباط با جنس مخالف است که باید آموزش داده شود. یک بخشی از آن، کار حوزه‌ها و روحانیت، یک بخشی جزء کارویژه‌های مساجد ما، یک بخشی کار کانون‌های فرهنگی ما است؛ اما این، کار همه است. یک بخشی نیاز به اجرای قانون است. ما قانون را در دین داریم، اما برای اینکه بخواهیم قانون را اجرایی کنیم، باید برای آن دستورالعمل بنویسیم. یک وقت حکمرانی و حاکمیت شما دست نظام دینی نیست و شما در آنجا مردمی کار می‌کنید. در زمان شهید مدنی (ره) و یا آیت‌الله مشکینی، آن روستا و یا آن محل تحت کنترل آنها بود. حضرت آیت‌الله دستغیب (ره) نافذ بودند. حکومت دست آنها نبود و حکومت قانون خودش را داشت. حکومت کلاه پهلوی می‌داد، کشف حجاب می‌کرد و فرهنگ خودش را تحمیل می‌کرد؛ اما وقتی که حکومت اسلامی داریم، به دستورالعمل، قانون، بازرسی و به نحوه اجرا موظف هستید. این فقط کار حوزه نیست؛ حوزه در محدوده خودش خوب کار کرده است؛ اما کتاب درسی دست نظام حکومتی است.

ضرورت پاسخگویی به سؤالات و شبهات جدید

نظام آموزشی و دانشگاه‌ها، دست متولیان امر است. باید متون ما و همچنین فضای اداری ما اصلاح شود و باید ساختارمند کار کنیم. کالبد جامعه ما مثل معماری، فضای پارک‌ها، فضای پاساژها، محل کار زنان و مردان باید اصلاح شود. این کار نیاز به آموزش و پژوهش و نیاز به پاسخ به جوان‌ها دارد. همان‌طور که آسیب‌های نوپدید داریم، سؤال‌ها و شبهات جدید هم داریم و باید به اینها پاسخ دهیم و متون ما تغییر کند. ما کارکرد خانواده را از آن گرفته‌ایم و گفته‌ایم آموزش را یا رسانه، یا فضای مجازی، یا مدرسه و یا دانشگاه به شما می‌دهد. روحانی محل ما، معمولاً معتمد محل ما بود. باید روی اعتماد به روحانیت، اعتماد به مسجد، ارتباط بین خانه و مسجد کار شود که روی اینها کم‌کار کرده‌ایم. نمی‌گویم کار نکرده‌ایم، ولی نیاز به یک بازنگری، اصلاح و کارکرد دوباره دارد. امیدواریم که ان‌شاءالله به بهانه سالگردهای انقلاب، تحولی روشمند در کارکردهای‌مان داشته‌باشیم.

حضور همیشه در صحنه و تقدیم بیشترین شهید در طول انقلاب از سوی روحانیت

رسانه هم آینه، هم بازتاب، هم‌صدا و هم مطالبه‌گر است. می‌توانیم این مطالبات را، این بازنگری‌ها را، این فضا را، این آینه را، این بازتاب و انعکاس را در جامعه به‌نحو خوبی داشته‌باشیم. ما مدیون روحانیت هستیم. تعداد شهدای روحانی به نسبت شهدای سایر اصناف، فزونی و فراوانی دارد. روحانیت از اول انقلاب اسلامی، در زیر شکنجه‌ها، در زندان‌های ستم‌شاهی، در هشت سال دفاع مقدس، در دفاع از حرم، در خدمات اجتماعی حضور پررنگ داشته و شهدایی را تقدیم کردند.

آخرین مسئله این است که کارکرد روحانیت انحصار در وظیفه خود به‌عنوان تعلیم، تعلم، آموزش، امر به معروف و نهی از منکر نبوده است. بسیاری از کارکردهای روحانیت خدمات اجتماعی مثل سیل، زلزله، کارهای عام‌المنفعه مثل خیریه‌ها بوده متولی بسیاری از این خیریه‌ها روحانی محل و امام‌جماعت است. امیدواریم که بر توسعه کمی و کیفی کارهای روحانیت و توجه بیشتر نسبت به این قشر خدوم بیفزاییم.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها