کرد فیروزجایی در نهمین برنامه رواق اهل قلم:

از زیست شخصی نویسنده‌ها تجربه کسب کنید

اولین چیزی که از یک نویسنده ممکن است به‌عنوان توصیه در ابتدا بشنوید این است که؛ از آثار ادبی جدا نشوید و کتب ادبی را با خود همیشه همراه داشته‌باشد، چرا که خواندن آثار ادبی مثل بارور شدن یک رحم برای زایش است. اگر آثار خوب و مهم را بخوانید به جایی می‌رسید که ذهن شما باید بزاید!

به گزارش رحا مدیا، نهمین جلسه از سلسله جلسات «رواق اهل قلم» با حضور استاد مهدی کرد فیروزجایی، مدرس نویسندگی و رمان نویس به همت مدرسه اندیشه‌ورز رحا به صورت مجازی برگزار شد.

در این محفل استاد فیروزجایی به نکاتی در خصوص نویسندگی و نویسنده شدن اشاره کرد و ضمن معرفی منابع مطالعاتی از تجربه‌های شخصی خود در این مسیر پرفراز و نشیب به بیان نکته‌هایی پرداخت و گفت: برای نویسنده شدن، استعداد نه؛ بلکه سه عنصر علاقه شدید، صبر ستودنی و تلاش وافر نیاز است.

«رواق اهل‌قلم» عنوان برنامه‌ای است که به همت تعدادی از نویسندگان راه‌اندازی شده است؛ گزارش مبسوط این برنامه تقدیم فرهیختگان و مخاطبان رسانه‌ی رحا می‌شود.

وی عناصر مرتبط با نویسنده شدن را این‌گونه توضیح داد؛

1.علاقه و خواستن

گاهی برای اینکه بخواهی به هدفی دست پیدا کنی در ابتدایی‌ترین لحظات باید آن را از عمق جان درخواست کنی، نویسنده شدن هم از این قاعده مستثنی نیست، شروع نویسندگی من از یک خواستن شروع شد و این شوق به نوشتن مرا وادار به پرس‌وجو کرد تا اینکه الان در خدمت شما به‌عنوان نویسنده رمان حضور دارم.

2.جدیت و اهتمام

اگر کسی با خواستن کاری را شروع کند در ادامه نیز با وجود همه کم‌وکاستی‌هایی که ممکن است داشته‌باشد باز ناامید نمی‌شود و جدیت و اهتمام را در این خواستن خود اشراب می‌کند تا به مطلوب خود برسد. وقتی که رفتم برای تعیین سطح کلاس نویسندگی داستان‌کوتاه ابتدا که از من پرسیدند چه کتاب‌هایی خوانده‌ای؟ در کمال ناباوری فقط اسم دو کتاب رو بردم که آن‌هم ارمغان پرسش از رفیق شاعرم بود. اما با این حال وقتی در این کلاس حضور پیدا کردم مجدانه می‌نوشتم و دائم از استاد راجع به نوشته‌هایم نظرخواهی می‌کردم.

3.تجربه

تجربه چیزی نیست که بدون پرداخت بهای آن یعنی گذشت زمان به‌دست آورید، بلکه باید از زمان حضورتان در یک عرصه بگذرد تا شما بتوانید تجربه زیست در یک مهارت، شغل و یا حرفه را به‌دست آورید، البته یک راه دیگر هم وجود دارد و آن استفاده از تجارب افراد دیگر در آن زمینه است، همین کاری که شما اکنون با این نشست «رواق اهل‌قلم» از آن متنعم هستید و باید آن را قدر بدانید.

4.استاد خوب و دلسوز

راهنما در هر کاری برای آدم حکم پدر را دارد و اگر آن راهنما دلسوز باشد و کاربلد شما را تا سر حد شوق برای انجام آن کار رهنمون خواهد ساخت و این اتفاقی است که برای هر کسی شاید نیفتد. خاطرم است که از دوره استاد امیدوار بسیار یاد گرفتم، ایشان در جذب شاگرد به‌شدت سخت‌گیر بود و در ابتدای کار از هنرآموزان تعهدنامه اخلاقی برای انجام تکالیف اخذ می‌کرد و شرط کار هم این بود که هرکس دو جلسه پشت‌سرهم غیبت کند حذف می‌شود در ضمن انجام ندادن تکالیف هم جریمه داشت.

5.صبر

کسی که می‌خواهد کاری را شروع کند ابتدای کار باید بر سختی‌های آن صابر باشد، این صبر در نویسندگی دوچندان باید باشد، چرا که قلم مدت زمان بیشتری لازم دارد تا پخته شده و اثری روان سازد که مورد خوشایند خوانندگان شود. فراموش نمی‌کنم از مدت زمان شروع به نویسندگی یعنی سال 83 الی سال 89 هیچ اثری از من منتشر نشد. در این مدت هر هفته داستان‌کوتاه می‌نوشتم و آقای سرشار بی‌رحمانه نقد می‌کردند ولی حقیقتاً دلسوزانه بود.

6.خواندن آثار ادبی

اولین چیزی که از یک نویسنده ممکن است به‌عنوان توصیه در ابتدا بشنوید این است که؛ از آثار ادبی جدا نشوید و کتب ادبی را با خود همیشه همراه داشته‌باشد، چرا که خواندن آثار ادبی مثل بارور شدن یک رحم برای زایش است. اگر آثار خوب و مهم را بخوانید به جایی می‌رسید که ذهن شما باید بزاید!

7.یا نویسنده یا شاغل!

برخی‌ها هم خدا را دوست دارند و هم خرما را، نمی‌شود سودای نویسندگی داشته باشی و در عین حال دل‌مشغولی‌ات به‌جای خواندن و نوشتن حضور در اداره و ساعت‌زنی برای حقوق آخر ماه باشد. اشتباهی که من در فرآیند نویسندگی‌ام انجام دادم این بود که در اثنای نویسندگی وارد کارمندی شدم، چرا که وقت نوشتن و خواندن را از من می‌گرفت البته من با همراهی همسرم از کارمندی خارج شده و نویسندگی را پیش گرفتم.

8.استعداد آری یا خیر مسأله این است!

برای نویسنده شدن استعداد مسأله اساسی نیست. یک نفر که حداقلی از استعداد را داشته‌باشد می‌تواند نویسنده شود و نیاز نیست نخبه و تیزهوش باشد. لزوماً نخبه از ابتدا مورد نیاز نیست. من قبول ندارم که اگر استعداد نداشته نباشی نمی‌توانی نویسنده شوی.

9.برای نویسنده شدن مجنون شوید!

برای نویسنده موفق شدن باید جنون داشت، نه علاقه. باید چیزهایی را از دست بدهی تا نویسنده شوی. بعد از خدا و خانواده اصلی‌ترین مسأله زندگی من باید نوشتن باشد. اگر بین نوشتن و مدیر یک مرکز شدن دل به‌سمت مدیر شدن بلغزد نویسنده نمی‌شوید. بین نویسنده و سلبریتی شدن و… هم این مقایسه وجود دارد. باید خیلی چیزها را رها کرد و جنون‌آمیز به‌سمت مجهزکردن خود برای نوشتن قدم برداریم. هر کس می‌خواهد نویسنده شود باید شوق شدید در حال جنون داشته‌باشد. فراموش نمی‌کنم روزهایی را که در تابستان‌ها به ییلاق می‌رفتم جایی که 70 کیلومتر بالاتر از بابلسر است، و در همان دوران بود از ییلاق به تهران و قم برای جلسات می‌آمدم.

10.برای یادداشت نوشتن، داستان بخوانید

در یادداشت‌نویسی می‌خواهیم سوژه یک خطی را تبدیل به 600 کلمه کنیم. این کار با خواندن داستان راحت‌تر اتفاق می‌افتد. داستان‌کوتاه یک متن نخبگانی شده است و نوجوان‌ها و خانم خانه‌دار داستان‌کوتاه نمی‌خوانند ولی رمان فراگیرتر است و شخص را درگیر می‌کند. از نظر تأثیرگذاری هم رمان اثر بیشتری دارد. زیرا ادبیات تفصیلی دارد در برابر ادبیات اجمالی داستان‌کوتاه.

گزارشگران: امیرخندان، محمدرضا بابایی

برای دریافت دیگر اخبار و محتوار رواق اهل قلم اینجا را کلیک کنید.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رواق اهل قلم نویسندگان حوزوی

لینک کوتاه: