رحا مدیا | محمدرضا بابایی
امروز دقیقاً سالروز عملیات غرورآفرین و تاریخی طوفانالاقصی است. عملیاتی دادخواهانه و مبتنی بر بغضهای فروخفته ۷۰ ساله مردم مظلومی که همواره کتکخورده، تحقیر شده و خانهخراب بودند، مردمی که در عین نگاه نهادهای بینالمللی زیر چکمه دژخیمان نفس نمیتوانستند بکشند و هزاران اندوه دیگر.
طوفانالاقصی عملیاتی موفق و تاریخساز بود. نه بهخاطر ضربه مهلکی که بر پیکر رژیم صهیونیست وارد کرد، بلکه بهخاطر بهپا خواستن و صرف کردن فعل توانستن مظلوم در مقابل ظالم بود و مهمتر از همه پشتوانه این خیزش بود که عبارت است از ایمان به وعده الهی برای مؤمنان که در قرآن آمده است، این را میشود از فیلمهای منتشر شده از اهالی غزه دریافت کرد وقتی که مصیبت بر آنها چیره گشته زبانشان جز به قرآن و بشارتهای آن باز نشده است.
اما مهمترین سند شکست دشمنان غزه تلاش یکساله صهیونیستها برای بازیابی آن چیزی است که در ۷ اکتبر از دست دادند و هنوز هم نتوانستهاند بازبیابند.
رژیم جعلی تا پیش از طوفانالاقصی در اذهان عمومی مردم دنیا «مظلوم» بازنمایی شده بود. «دموکراسی» ادعایی بینظیری در آسیا داشت. «ابرقدرت» اطلاعاتی منطقه شناخته میشد و موساد خود را سلطان دستگاههای جاسوسی دنیا میانگاشت، در حال سازش با کشورهای عربی منطقه و رسیدن به صلح پایدار با عربها بود، ساکنان سرزمینهای اشغالی به «زندگی عادی» خود مشغول بودند اما این حمله گویا پتکی محکم به همه آمال و آرزوهای این قوم خودبرتربین بود.
اکنون که یکسال از طوفانالاقصی گذشتهاست، رژیم صهیونیستی در چه وضعیتی است؟ در «آلمان» برای موشکباران رژیم، جشن برپا میکنند. در دانشگاههای آمریکا علیه نسلکشی رژیم تحصن و راهپیمایی میکنند. خیابانهای پاریس در دفاع از فلسطین مملو از جمعیت میشود؛ بنابراین انگاره «اسرائیل مظلوم» با همه امپراطوری رسانهای غرب، زیر سؤال رفته و چنین انگارهای دیگر در اذهان عمومی دنیا وجود ندارد.
از طرفی ساکنان رژیم صهیونیستی نیز آرام آرام در حال تخلیه سرزمینی هستند که آن را برای خود میدانستند، یاد آن حکم امیرالمومنین حضرت علی(ع) افتادم که دو زن محضر ایشان آمدند و هر دو مدعی بودند که بچه برای اوست، ایشان فرمودند: بچه را از وسط نصف کنید، مادر واقعی بچه سریع خود را کنار کشید و گفت من مادر بچه نیستم چون توان دیدن این صحنه را نداشت. امروز کسانی که توان دیدن پارهپاره شدن سرزمین خود را ندارند ایستاده و مقاومت میکنند اما اهالی مهاجر رژیم سریعاً صحنه را خالی کردند و حتی ارزشی به خاکی که در آن بودند نگذاشتند.
امروز هژمونی اطلاعاتی موساد در منطقه شکسته است و همه تصاویر ورود فاتحانه مجاهدان فلسطینی به سرزمینهای اشغالی را دیدهاند؛ آن هنگام که موساد در خواب بود، دیگر عملیات علیه رژیم در اذهان مردم «ناممکن» نیست و این تمام هیمنه پوشالی موساد را فروریخته است. روابط رژیم با کشورهای منطقه نهتنها عادی نشد؛ بلکه امروز نفرت و خشم عمومی نسبت به او، چندین برابر شدهاست. حتی اگر کشورها بر حسب رودربایستی با ملت خود این انزجار را اعلام کنند باز هم نشان از پیروزی خون بر شمشیر است.
اکنون هیچیک از کشورهای منطقه حتی نامی هم از «عادیسازی روابط» نمیبرند. ساکنان سرزمینهای اشغالی برای اولینبار در ۷۰ سال گذشته «زندگی معمولی» خود را از دست دادهاند؛ دقیقاً آن چیزی که فلسطینیان ۷۰ سال است که ندارند. زندگی معمولی، ابتداییترین توقع مردم از حاکمیت خود است و رژیم در یک سال گذشته نتوانسته این حق ابتدایی را نیز برای ساکنانش فراهم کند.
در میدان شناختی مواظب باشیم که به میدان جنگ نبازیم و با ترور کسانی که خود را سرباز اسلام میدانند دلمان نلرزد که خونبهای اینان همان آزادی فلسطین است. فلسطینی که کلید رمز آلود ظهور است.