نگاهی به تحرکات اخیر ابطحی و خاتمی؛

اصلاح‌طلبان و پروژه بازسازی تصویر

ملت بزرگ ایران باید هوشیار باشد که تاریخ، چرخه‌ای از آزمون‌ها و عبرت‌هاست؛ آنچه در گذشته با هزینه‌های سنگین از سر گذراندیم، ممکن است با غفلت، در قالبی تازه تکرار شود. حافظه تاریخی و سیاسی ما نباید فراموش کند که این جماعت، چه در فتنه ۷۸، چه در فتنه ۸۸ و چه در فتنه‌های اخیر، همواره در صف اول پروژه‌ی استحاله نظام ایستاده‌اند.

رحا مدیا | داوود فریادرس

در روزهای اخیر، تصویر دیدار سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور دولت اصلاحات، با شیخ حسین انصاریان، از وعاظ و شخصیت‌های سنتی جریان مذهبی، بازتاب وسیعی در شبکه‌های اجتماعی یافت. این دیدار که توسط محمدعلی ابطحی، از چهره‌های رسانه‌ای و نزدیک به خاتمی، مستندسازی و ترویج شد، بخشی از پازل بزرگ‌تری است که پروژه‌ای حساب‌شده برای بازسازی و تطهیر چهره نیروهای شکست‌خورده جریان اصلاحات را دنبال می‌کند.

ابطحی که همواره در مقاطع حساس با کنشگری رسانه‌ای فعال ظاهر شده، این بار نیز در اقدامی هدفمند با بزرگ‌نمایی این دیدار تلاش کرد نشان دهد که اصلاح‌طلبان در تقابل با ارزش‌های دینی و انقلابی نیستند، بلکه حتی با چهره‌های سنتی و محبوب حوزه دین همدل و هم‌نظر هستند. این در حالی است که کارنامه‌ی سیاسی و ایدئولوژیک اصلاح‌طلبان، به‌ویژه شخص سید محمد خاتمی، نشان می‌دهد آنان در بزنگاه‌های مختلف، نقش مؤثری در تضعیف مبانی ارزشی و هویتی جمهوری اسلامی ایفا کرده‌اند.

در واقع، نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با مفاهیم کلیدی مانند ولایت فقیه، استکبارستیزی، عدالت‌خواهی و استقلال سیاسی، همواره از زاویه‌ای مسئله‌دار و بعضاً خصمانه صورت گرفته است. اصرار این جریان بر تئوریزه‌کردن قرائت‌های سکولار از حکومت دینی، حمایت آشکار از چهره‌های مسئله‌دار فرهنگی و سیاسی، و هم‌سویی رسانه‌ای با جریان‌های معاند، همگی نشان از آن دارد که دغدغه اصلی آنان نه اصلاح، بلکه تغییر ماهیت نظام اسلامی بوده است.

فتنه ۸۸ اوج این رویکرد بود؛ جایی که شعارهای ساختارشکنانه، هجمه به ارکان نظام و تشویق به نافرمانی مدنی با هدایت و پشتیبانی آشکار و پنهان همین چهره‌ها انجام گرفت. فراموش نکرده‌ایم که چگونه سید محمد خاتمی با مواضع دوپهلو و حمایت غیرمستقیم از جریان فتنه، مشروعیت‌بخشی به شورش علیه جمهوریت و اسلامیت نظام را در پیش گرفت. اعترافات صریح برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب درباره اهداف واقعی این جنبش، سندی آشکار بر نیت‌های پنهانی آنان است.

تحرکات اخیر ابطحی نیز در همین راستا تحلیل می‌شود؛ او که روزگاری رئیس دفتر خاتمی بود، اکنون در نقش فعال رسانه‌ای، با دیدارهای هدفمند با شخصیت‌های مختلف نظامی همچون قالیباف و چهره‌های حوزه دین، در پی بازسازی تدریجی مشروعیت از دست‌رفته‌ی جریان اصلاحات است. این تحرکات هوشمندانه، با تکیه بر نمادهای دینی و اعتماد عمومی، سعی دارد پروژه تطهیر سیاسی را از مسیر «احساسات دینی مردم» پیگیری کند؛ پروژه‌ای خطرناک که می‌تواند حافظه تاریخی ملت را به چالش بکشد.

نباید از نظر دور داشت که همین جریان، در سال‌های اخیر با سوار شدن بر موج‌های اعتراضی، به دنبال تسویه حساب تاریخی با انقلاب اسلامی بوده است. آنان در ادبیات و گفتمان‌شان به‌دنبال حذف مفاهیمی چون جهاد، شهادت، مقاومت و استقلال فرهنگی هستند؛ مفاهیمی که شالوده هویتی انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهند.

از این‌رو، نخبگان فرهنگی، سیاسی و رسانه‌ای موظفند با تبیین دقیق گذشته و برملا کردن اهداف پنهان این تحرکات، مانع از تحریف تاریخی شوند که می‌تواند باعث بازگشت جریان فتنه‌انگیز در لباس‌ نفاق و اعتدال شود. سکوت در برابر این پروژه نرم، به معنای پذیرش بازگشت کسانی است که نه‌تنها نقدی به گذشته خود ندارند، بلکه با افتخار از فتنه‌هایشان سخن می‌گویند.

ملت بزرگ ایران باید هوشیار باشد که تاریخ، چرخه‌ای از آزمون‌ها و عبرت‌هاست؛ آنچه در گذشته با هزینه‌های سنگین از سر گذراندیم، ممکن است با غفلت، در قالبی تازه تکرار شود. حافظه تاریخی و سیاسی ما نباید فراموش کند که این جماعت، چه در فتنه ۷۸، چه در فتنه ۸۸ و چه در فتنه‌های اخیر، همواره در صف اول پروژه‌ی استحاله نظام ایستاده‌اند و هنوز هم به تعبیر خودشان، از رؤیای تغییر ساختار عقب ننشسته‌اند.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها