به گواهی تاریخ، دوران امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) دورانی سراسر اختناق و خفقان برای شیعه بود و به قول محمد بن سنان از یاران امام رضا (علیه السلام) «از شمشیرها خون میچکید» (الکافی، ج ۸، ص ۲۵۷)، با این وجود امام هفتم شیعیان در داخل زندان، همچون مشعلی فروزان، روشنگر راه هدایت بود و اجازه نمیداد حرکت فکر و جهاد اسلامی متوقف بماند. خطر وجود امام کاظم(علیه السلام) خطر یک رهبر بزرگ بود که دانشی وسیع و تقوا و عبودیتی بینظیر داشت و با وجود عظمت ظاهری سلطنت هارونی، با قدرت و شجاعتی مثالزدنی، شیعیان را هدایت میکرد.
امام رضا (علیه السلام) نیز همچون پدر بزرگوارشان، در دوران قدرت مقتدرترین خلفای عباسی به امامت رسید و در شرایط خفقان موجود بعد از شهادت امام هفتم، با مأمون خلیفهی وقت عباسی، در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگیناپذیر و دائمی شروع کرد. مبارزاتی که به واسطهی دو عامل نفوذ امامت در اندیشهی شیعه، یعنی مظلومیت و قداست، بر تمام تدابیر شیطانی و خصمانهی مأمون پیروز گشت.
مأمون که بعد از کشتن برادرش امین، خلافت عباسی را غصب کرده و به دنبال کسب قدرت و خلافت بود، قدرت و نفوذ امام هشتم را نیز تاب نیاورد. بنابراین قصد کرد با دعوت امام به خراسان، ایشان را از میدان مبارزهی انقلابی در خفا و استتار، به میدان سیاست بکشاند تا هم شیعیان را غاصب خلافت نشان دهد و هم زهد و پارسایی و بیاعتنایی ائمه به دنیا را در چشم همگان نقض کند و در نهایت سلحشوران علوی را تحت سیطرهی خود درآورد. او که میخواست از این راه، قدرت نفوذ علویان را در چشم همگان تضعیف کند، تلاش کرد بعد از دعوت مزورانهی امام به مرو، با تفویض ظاهری ولایتعهدی به ایشان، سرمایهگذاری عظیم تشیع بر ولایتمداری علویان و شیعیان را دچار ضعف و خدشه کند.
اما علیابن موسیالرضا (علیه السلام) با تدبیری الهی بر کیاست مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسیای که خود مآمون به وجود آورده بود، شکست داد. پس در ابتدای امر، از قبول پیشنهاد ولیعهدی بهشدت استنکاف کرد و وقتی مأمون صریحاً ایشان را تهدید به قتل کرد، امام آن را در هر فرصتی به گوش شیعیان میرساند، تا همگان بدانند قبول این امر از جانب امام، با کراهت و تنها در جواب! تهدید به قتل صورتگرفته است. همچنین شرطی که امام با قبول ولایتعهدی، مبنیبر عدم دخالت خود در جنگ و صلح، عزل و نصب و تدبیر امور گذاشت، ضربهی مهلکی بر ظاهر اعمال ریاکارانهی مأمون زد تا چهرهی نفاق او را برملا کند.علاوه بر این حضور قوی و مستحکم امام رضا (علیه السلام) در جلسات مناظرات با علمای به نام دوران، همراه با استدلالات قوی و محکم ایشان در پاسخ به سوالات و شبهات در امور علمی و فقهی و مسائل مربوط به اثبات حق خلافت و امامت شیعیان، که در حضور مأمون و مردم انجام میشد، مهر تاییدی بر حقانیت عصمت، علم و عدالت الهی امام و حق غصب شدهی امامت او توسط مأمون بود.
بدینسان تمامی نقشههای مأمون درجهت تضعیف قدرت شیعیان و نفوذ امامت بر جانها، نقش بر آب گشت و زندگی این امام همام را الگویی برای مبارزهی همیشگی شیعیان بصیر با دشمنان همیشه بیدار ساخت، چرا که به فرمودهی رهبر انقلاب دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر میشود و مسلمانان باید چشم تیزی داشته باشند و دشمن را بشناسند و راه مبارزهی با دشمن را یاد بگیرند. پیام زندگی پرماجرای علیابنموسیالرضا (علیه السلام) مبارزهی دائمی خستگیناپذیر است.» ( برگرفته از بیانات رهبر انقلاب، ۳ آذر۶۳).