رحا مدیا | محمدحسین گیلوری
امام حسن عسکری (ع)، جایگاه ویژهای نزد شیعیان دارد، چرا که شیعه محبت و ارتباط با امام غائب (عج) را وامدار تلاشهای ایشان میداند.
امام عسکری(ع)، در همان ۶ سال امامت خود و با شرایطی بسیار سخت سعی میکردند شیعیان را برای عصر غیبت آماده کنند. گرچه شیعیان، از مدتها قبل با مسأله محدودیت ارتباط با امام دست و پنجه نرم میکردند، اما آمادگی لازم برای زیست در عصر غیبت را نداشتند.
به همین دلیل امام افرادی را تربیت کردند و به آنها علوم دینی تعلیم دادند و شیعیان را برای فراگیری احکام شرعی و تحویل خمس و زکات بهآنها ارجاع دادند.
شخصیتهایی نظیر عثمان بن سعید عمری و احمد بن اسحاق اشعری قمی از تربیت یافتگان امام هستند که متصدی امر وکالت از جانب ایشان شدند. با این حال امام سعی میکردند نامههای شیعیان را جواب داده و در شرایط سخت اقتصادی حامی آنها باشند.
ابوهاشم جعفری از یاران امام میگوید: مدت طولانی بود که در زندان سامرا به سر می بردم و از خانوادهام بیخبر بودم. نامهای به امام نوشتم و از ایشان خواستم تا برای آزادی من دعا کند. امام (ع) در جواب نامه مرقوم فرمودند: ظهر نماز را در خانه خود می خوانی! از نظر مالی در مضیقه بودم خواستم از امام درخواست کنم اما خجالت کشیدم. امام صد دینار همراه نامهای فرستاده بود. برایم نوشته بودند: هرگاه احتیاجی داشتی از ما پروا مکن و بخواه. به خواست خدا به مقصود خود میرسید.
امام یازدهم، نه تنها دلسوز شیعیان بود و برای هدایتشان میکوشید، بلکه برای هدایت همه مسلمانان اهتمام میورزید.
سالی در سامرا به دلیل خشکسالی، مردم دچار قحطی شده بودند. هرچه دست به دعا میبردند خبری از باران نمیآمد؛ اما همین که مسیحیان همراه جاثلیق دعا میکردند باران نازل میشد. آرام آرام، اعتماد مردم نسبت به دین تزلزل یافته بود، که خلیفه عباسی از امام خواست تا مسلمانان را از شک و شبهه نجات دهد. امام فرمودند: هنگامی که جاثلیق برای دعا دست بالا برد، آستیناش را بگردید و چیزی را که پنهان کرده از او بگیرید. بعد از آن هرچه دعا کرد خبری از باران نشد. علت را جویا شدند. امام فرمود استجابت دعایش بخاطر استخوان پیامبری بود که در آستین پنهان کرده بود. امام (ع)، توانست مسلمانان را از شک و تردید نسبت به دینشان نجات بدهند.
امام عسکری(ع) به خاطر محبوبیت و نفوذ بسیار زیادی که داشت مورد حسادت دربار بود. محبوبیت امام تا بدانجا بود که وقتی ایشان میخواستند به دارالاماره بروند، مردم در مسیر عبورشان برای زیارت ایشان ازدحام میکردند. علاوه بر این برخی درباریان نیز مجذوب ایشان شده بودند.
بنابراین سعی میکردند با زندانی کردن ایشان، از نفوذشان بکاهند، اما اثری نداشت؛ چرا که زندانبانها مجذوب عبادت و زهد امام میشدند و متحول میگشتند.
در نهایت، دربار عباسی نتوانست نفوذ و محبوبیت امام را تحمل کند و ایشان را در سال ۲۶۰ و در سن ۲۸ سالگی به شهادت رساند.
بنیعباس سعی می کرد با اقدامات نمایشی به مردم ثابت کند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، تا از پیامدهای اجتماعی ترور ایشان جلوگیری کند.
از آموزههای اخلاقی آن امام همام، حسن همجواری با اهل سنت است. امام به شیعیان توصیه میکردند که با آنان نماز بخوانید، در تشییع جنازهشان شرکت کنید، از بیمارانشان عیادت کنید و حقشان را ادا کنید.
ما شیعیان میتوانیم با بهرهگیری از آموزههای اخلاقی امام عسکری (ع)، وحدت را در جامعه اسلامی حفظ کرده و به صورت مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کنیم.