رحا مدیا | علیرضا مکتبدار
در سالهای گذشته، گفتمان جدیدی با عنوان «اسلام رحمانی» در برخی محافل روشنفکری، سیاسی و رسانهای مطرح شده که تلاش دارد با تأکید بر مفاهیمی همچون محبت، مدارا، صلحگرایی و آزادی فردی، قرائتی انسانگرایانه از اسلام ارائه دهد. یکی از مهمترین شاخههای کنشگری این جریان، بازخوانی چهره امام خمینی (ره) است، اما نه با نیت تبیین، بلکه با هدف تحریف و تغییر ماهیت انقلابی ایشان. این مقاله با بهرهگیری از منابع اندیشه امام، اهداف کلان این پروژه تحریف را بررسی میکند.
۱. بازتعریف گفتمان انقلاب اسلامی
امام خمینی (ره) گفتمانی انقلابی، عدالتخواه، و استکبارستیز پایهگذاری کرد که بر تقابل حق و باطل، سازشناپذیری با ظلم، و حمایت از مستضعفان تأکید داشت. جریان اسلام رحمانی با حذف جنبههای انقلابی اندیشه امام، در پی آن است تا گفتمان انقلاب را به تفسیری صلحطلب، عاطفی و غیرسیاسی فرو بکاهد. این امر در تضاد کامل با سخنان صریح امام دربارهی «اسلام آمریکایی» و هشدارهای مکرر ایشان در خصوص تحریف خط انقلاب است.
۲. زمینهسازی برای عادیسازی رابطه با غرب
امام خمینی، آمریکا را «شیطان بزرگ» خواند و بارها بر عدم اعتماد به قدرتهای سلطهگر تأکید نمود. در نقطه مقابل، اسلام رحمانی با حذف مؤلفههای ضد استکباری، در پی عادیسازی رابطه با غرب و آمریکا و ارائه چهرهای منعطف از امام نسبت به آنهاست. هدف نهایی، تغییر جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهسوی تعامل با نظام سلطه است، که در گفتمان امام بهشدت مردود شناخته شده است.
۳. تقلیل دین به اخلاق فردی و عاطفه عمومی
در اندیشه امام، دین محدود به تجربه شخصی یا اخلاق فردی نبود، بلکه امری جامع برای «اداره جامعه» و «نجات مستضعفان» بود. اما جریان اسلام رحمانی، با حذف وجوه اجتماعی، سیاسی و تمدنی دین، آن را به محبت و مهربانی تقلیل میدهد. این در حالی است که امام تصریح میکند که اسلام دین سیاست است. اسلام دین اداره جامعه است، اسلام دین حکومت است.
۴. تضعیف جایگاه ولایت فقیه
ولایت فقیه در اندیشه امام، ضامن استمرار حاکمیت اسلام در عصر غیبت است. تلاش اسلام رحمانی برای بازسازی چهرهای از امام بدون بُعد سیاسی، عملاً به نفی یا تضعیف نظریه ولایت فقیه میانجامد. این جریان گاهی با تأکید بر «بُعد عرفانی امام» میکوشد تصویر یک فقیه منزوی و زاهد غیرسیاسی را جایگزین چهره رهبر یک انقلاب جهانی کند.
۵. عبور از گفتمان مقاومت و امت اسلامی
یکی از ارکان اندیشه امام خمینی، صدور انقلاب و دفاع از مستضعفان در جهان بود. حمایت از فلسطین، حزبالله لبنان، و انقلابهای مردمی، جزو اصول لاینفک این اندیشه است. اما اسلام رحمانی، امام را بهگونهای بازنمایی میکند که گویی هیچ اهتمامی به فرامرزهای جهان اسلام نداشت. این تحریف، مقدمهای است برای قطع پیوند نظام اسلامی با محور مقاومت.
۶. تقلیل جایگاه فقه و اجتهاد در نظام اسلام
یکی از ارکان منظومه فکری امام، اجتهاد پویا و نظامساز فقهی بود. امام فقه را ابزاری برای اداره حکومت میدانست. جریان اسلام رحمانی، در تلاش برای حذف «فقه» از گفتمان رسمی جمهوری اسلامی، با چهرهسازی از امام بهعنوان شخصیتی ضد فقه سیاسی، در مسیر سکولاریزهکردن نظام گام برمیدارد.
۷. بسترسازی ذهنی برای تغییرات ساختاری در جمهوری اسلامی
نهایتِ پروژه اسلام رحمانی، آمادهسازی افکار عمومی برای تغییر در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی است: از جمله حذف ولایت فقیه، جایگزینی لیبرالدموکراسی بهجای مردمسالاری دینی، تغییر قانون اساسی و تبدیل دین به یک تجربه شخصی و غیرسیاسی. تحریف امام بهعنوان بنیانگذار نظام، نقش کلیدی در پذیرش این تغییرات در سطح جامعه دارد.
تحریف چهره امام خمینی (ره) توسط جریان اسلام رحمانی، اقدامی ساده یا ناخواسته نیست؛ بلکه پروژهای هدفمند و چندبُعدی است که با اهداف مشخص فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک پیگیری میشود. این جریان، بهدنبال خنثیسازی گفتمان امام، تهیسازی انقلاب از محتوای ضد استکباری آن، و آمادهسازی فکری جامعه برای چرخشهای نرم در مبانی جمهوری اسلامی است.
پاسخ به این پروژه، در گرو بازخوانی دقیق و مستمر آثار امام، تبیین جامع شخصیت فکری و سیاسی ایشان، و نیز شناخت جریانهایی است که با شعارهای بهظاهر اخلاقی، درصدد حذف خط امام از ذهنیت عمومی هستند. نسل امروز باید با امام واقعی آشنا شود؛ امامی که «اسلام ناب محمدی» را در برابر «اسلام آمریکایی» قرار داد و با صراحت گفت:«تا شرک و کفر هست، مبارزه هست، و تا مبارزه هست ما هستیم».