رحا مدیا | میلاد حسنزاده
در عالم سیاست، گاه تصور میشود قدرتهای جهانی قادرند با همان شیوههای مرسوم خود، با همه ملتها سخن بگویند و نظر خود را تحمیل کنند. اما تاریخ گواه است که در سرزمینی با ریشههای عمیق اعتقادی و فرهنگی، معادلات قدرت متفاوتاند. قدرتهای مادی، هرچند عظیم به نظر برسند، در برابر ارادهای که بر مبنای باور به حاکمیت مطلق الهی استوار باشد، رنگ میبازند.
در اینجا، جایی که سنتهای الهی شاکلهی تصمیمگیریهاست، نمیتوان با زبان سلطه و تهدید سخن گفت. آنان که در توهم قدرت مطلقاند، باید دریابند که در برابر ارادهی مردمی که ایمان، قلب تپندهی آنان است، هیچ برتری ندارند. تجربهها نشان دادهاند که در مواجهه با چنین ملتی، سیاستمداران برجسته نیز گاه بهناچار درمییابند که برخی پیامها، اگر هم نوشته شوند، در عمل بیاثر خواهند ماند.
کسانی که خود را ارباب جهان میپندارند، باید بدانند که در این جغرافیا قدرت مادی هیچگاه بر قدرت معنوی چیره نخواهد شد. قدرتهای استکباری عادت کردهاند با زبان تحکم و تحمیل سخن بگویند، گمان میبرند آنچه در اوکراین، کانادا و امثالهم پاسخ میدهد، اینجا نیز مؤثر خواهد بود. اما غافلاند از اینکه اینجا، مدار تصمیمگیری نه منافع مادی، که بر مدار سنتهای الهی استوار است. در این سرزمین، سیاست نه بر مبنای ترس از قدرتهای پوشالی، بلکه بر اساس ایمان به قدرت مطلق خداوند شکل میگیرد.
سرزمینی که معیار آن توکل به قدرت لایزال الهی است، نه ابزارهای قدرت مادی، پاسخهایی متفاوت به تهدیدها میدهد. آنان که چشم امید به تأثیرگذاری با زبان زور دارند، باید از سرگذشت واسطههایی که برای رساندن پیامهای قدرتطلبانه به این ملت پا پیش گذاشتند، عبرت گیرند. باید بفهمند که در اینجا، قدرتِ برتر تنها از آنِ خدایی است که حاکم مطلق جهان است.