یادداشت شفاهی؛

بزرگداشت روز صدور منشور روحانیت وظیفه‌ای بر زمین مانده

خواسته امام این است که مواظب القائات روحانی‌نماها و مقدس‌مآب‌ها باشیم. این که عرض کردم نیاز به نشست‌ها داریم نیاز به کنگره‌ها داریم نیاز به جلسات روشنگری داریم که القائات اینها از چه جنسی و چه مدلی است؟ چه کار می‌کنند؟ مگر می‌شود کسی عالم دینی باشد اما بگوید علوم انسانی اسلامی نداریم! پس پیامبر چطور حکومت می‌کرد؟

به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام و المسلمین احمدحسین شریفی در یادداشتی شفاهی روز سوم اسفند ماه را روزی خطیر برای روحانیت و حوزه‌های علمیه برشمرد و گفت: لازم است در این روز که روز صدور منشور روحانیت از جانب امام است با تشکیل همایش‌های و نشست‌های به واکاوایی منویات امام راحل پرداخت و خطرها و وظایفی که امام نسبت به آنها هشدار دادند و بر عهده ما گذاشتند را بررسی کرد. متن کامل این یادداشت شفاهی در پی می‌آید.

روز سوم اسفند یکی از مهم‌ترین روزها برای روحانیت شیعه و حوزه‌های علمیه است. روزیی ا‌ست که حضرت امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در واپسین ماه‌های عمر مبارکشان پیامی را خطاب به روحانیت و طلاب حوزه‌های علمیه صادر کردند که در همان زمان به «منشور روحانیت» مشهور شد. پیامی بسیار مهم و شگفت‌انگیز و جاودانه برای حیات روحانیت شیعه است. انتظار این است که حوزه‌های علمیه روز سوم اسفند همایش‌ها و نشست‌های عمیق و دقیقی برای تحلیل این پیام برگزار کنند. بررسی کنند که ما در کجای موضوعات مورد توجه حضرت امام در این پیام الهی ایشان هستیم. لازم است که نشست‌هایی برگزار شود و همیشه این پیام و اخطارهای امام و دغدغه‌های امام مورد توجه قرار بگیرد.

محورهای اصلی این پیام امام را تیتر وار یادآوری می‌کنم؛ که حقیقتاً هر کدام از اینها به ساعت‌ها تحلیل و بحث و گفتگو نیاز دارد.

این پیام حاوی مسائل دیگری هم هست، مباحث جنگ و تحلیل‌های غلطی که بعد از پایان جنگ برخی از افراد و مسئولین مشخصاً قائم مقام امام آقای منتظری ارائه دادند و امام به‌شدت از آن تحلیل‌ها برآشفته و غمگین شدند به‌گونه‌ای که در همین پیام آرزوی شهادت و مرگ کردند و آرزو کردند که هر چه سریع‌تر به شهدا بپیوندند.

تحلیل‌هایی هم نسبت به حکم ارتداد سلمان رشدی داروند و درباره نقشه استکبار برای اسلام‌زدایی با انتشار کتاب آیات شیطانی و امثال این مضامین. اما روح پیام ناظر به روحانیت است. مباحث مربوط به روحانیت ۱۵ مسأله است.

تمجید از روحانیت اصیل

اول اینکه تمجید ویژه‌ای از روحانیت اصیل و جایگاه حوزه‌های علمیه در تاریخ اسلام و تاریخ تشیع می‌کنند. امام می‌فرماید: «روحانیت حاملان امانت وحی هستند روحانیت کسانی‌اند که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامی را بر دوش خود حمل کردند روحانیت حماسه سازان هستند که رساله علمیه و عملیه خودشان را با اون شهادت طلبی برای اسلام نوشتند. روحانیت کسانی‌اند که در دعوت بهحق و راه خونین مبارزه مردم اولین قربانیان بودند روحانیت و حوزه‌های علمیه مهم‌ترین پایگاه اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی‌هایی بوده که در طول تاریخ اسلام و تشیع علیه اسلام و تشیع وجود داشته است. مهمترین سد مقاوم و محکم در برابر همه حملات و انحرافات و کجروی‌ها، روحانیت و حوزه‌های علمیه بودند روحانیت کسانی بودند که علوم قرآن و علوم اسلام احادیث پیامبر سنت‌ها و سیره‌های معصومان علیهمالسلام را ثبت کردند و با کمترین امکانات در صعبترین شرایط حفظ کردند. در دورانی که بهشدت توسط سلاطین ظلم و ستمگران تحت تعقیب بودند اما این‌ها را حفظ کردند. کتاب‌های متعددی در حوزه‌های مختلف فقه و فلسفه و ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال و تفسیر و علوم ادبی و عرفان و اخلاق و لغت تدوین کردند.»

مردمی بودن روحانیت

در طول تاریخ روحانیت همواره تکیه‌گاه محرومان بوده در هر عصری برای دفاع از اسلام مردم و وطن، این روحانیت بوده که مرارت‌ها و تلخی‌های فراوانی متحمل شدند. اسارت‌ها رفتند و زندان‌ها کشیدند، شهدای گران‌قدر و والا مقامی را تقدیم اسلام کردند. در طول تاریخ اسلام و طول تاریخ تشیع در همه انقلاب‌های مردمی، این علمای دین بودند که همواره جلودار بودند و اولین کسانی بودند که به شهادت رسیدند بر بالای دار رفتند همیشه جلودار بودند از محراب عبادت گرفته تا خط مقدم جبهه‌ها. از کوچه و خیابان گرفته تا درون مدرسه‌ها و حجره‌ها خون پاک شهدای حوزه و روحانیت بوده که همواره افق فقاهت را به تعبیر حضرت امام گلگون کرده و طبیعتاً روحانیت مورد خشم و غضب استعمارگران شرق و غرب، قدیم و جدید بودند و هستند و همواره استعمارگران سراغ شیردلان روحانیت اصیل رفته‌اند و می‌روند. روحانیت مبارز و استعمار ستیز و استکبار ستیز.

عدم همکاری روحانیت اصیل با سرمایهدارن و ستمگران

«در طول تاریخ روحانیت اصیل و علمای اصیل اسلام هیچگاه با سرمایه‌داران و پولپرستان و خوانین همسو نبودند هیچ وقت دست روحانیت با دست ظالمان و ستمگران و خونخواران و زالوصفتان در یک کاسه نبوده بلکه روحانیت متعهد به خون سرمایه‌داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.» این جمله امام بود. بعد می‌فرماید «روحانیت اصیل با این ویژگی‌ها و با این خدمات همواره نقطه هدف هجمه‌های استکبار و استعمار بوده است.» این جمله امام را هم بخوانم؛ «راستی اگر کسی فکر کند که استعمار روحانیت را با این همه مجد و عظمت و نفوذ در میان توده‌ها و مردم تعقیب نکرده و نمی‌کند سادهاندیشی نیست؟ کسی فکر کند استکبار با حوزه‌های علمیه کاری ندارد، سرمایه‌داران زالوصفت با روحانیت کاری ندارند، نفوذیها با روحانیت و حوزه‌های علمیه کاری ندارند و به حال خودشان رها می‌کنند این ساده لوحی نیست؟»

علت واقعی مخالفت روحانیت با مظاهر تمدن غرب

امام در یک بخش دیگر این پیام تحلیلی زیبا از چرایی مخالفت روحانیان با بعضی از مظاهر تمدن غرب مثل رادیو، تلویزیون و برخی دیگر از مظاهر تمدن غرب ارائه می‌دهند و می‌فرمایند: «این مخالفت را ساده لوحانه از کنارش نباید عبور کرد ساده اندیشانه نباید تحلیل کرد اگر روحانیت با بعضی از مظاهر تمدن غرب در گذشته مخالفت و مقابله می‌کردند بهجهت تجربه تاریخی بود که داشتند، بهجهت ترس از نفوذ بیگانگان در سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی مردمان بود. احساس خطر از گسترش فرهنگ بیگانگان، غربیان و شرقیان باعث می‌شد که روحانیت با برخی از مظاهر تمدن آنها با احتیاط برخورد و مقابله کند.» به‌ویژه امام می‌فرماید؛ «خصوصاً فرهنگ مبتذل غرب این موجب شده بود که اینها حتی با برخی از اختراعات و پدیده‌ها برخورد احتیاطآمیز کنند از بس در طول تاریخ دروغ و مکر و فریب از جهانخواران دیدهبودند بهسادگی نمی‌توانستند به آنها اعتماد کنند.»

بعد می‌فرماید: «آیا اگر روحانیت با تلویزیون مخالفت کرد در گام اول تلویزیون آن زمان را با تلویزیون جمهوری اسلامی و بعد از انقلاب نباید مقایسه کرد اصلاً رادیو تلویزیونو آوردند برای نشر و گسترش فرهنگ مبتذل غرب آوردند ابزاری بود برای توسعه برهنگی و توسعه فساد تمدن غرب ابزاری بود برای ترویج بی حیایی و فساد و و هرزگی» مگر غیر از این بود!؟ تلویزیون زمان طاغوت مگر غیر از این بود!؟ سینمای زمان طاغوت مگر غیر از این بود؟! بعد امام می‌فرماید: «آیا رادیو و تلویزیون در کشورهایی چون ایران وسایلی نبودند تا فرهنگ غرب را به ارمغان آورند و آیا رژیم گذشته از رادیو تلویزیون برای بی‌اعتبار کردن عقاید مذهبی و نادیده گرفتن آداب و رسوم ملی استفاده نمینمود؟» روحانیت به این دلیل مبارزه می‌کرد.

پس نباید روحانیت را ضد تمدن تلقی کرد هوشمند بودند دقیق بودند می‌گفتند این ابزار برای این هدف حرام است. هنوز هم همان فتوا پابرجاست هنوز هم همان حکم پابرجاست اگه یک فیلم سینمایی مبتذل باشد کدام روحانی نه‌تنها روحانی کدام اخلاقی اجازه ترویج می‌دهد؟و امام تحلیل زیبایی از این ارائه می‌دهد که برخلاف آن چیزی که برخی از غرب‌زدگان و روشن‌فکرمآبان دروغین ادعا می‌کنند که بلهروحانیت با مظاهر تمدن تقابل دارند.

عوامل محبوبیت و پایداری و ماندگاری روحانیت

در طول تاریخ و محبوبیت روحانیت در نزد توده‌ها محبوبیت روحانی در نزد توده‌ها و پایداری و ماندگاری آن حوزه‌های علمیه در طول تاریخ چه بوده است؟ امام می‌فرماید: «مهمترین عوامل عبارت بود از خصوصیات بزرگی که روحانیت و حوزه‌های علمیه و عالمان دین داشتند مثل قناعت مثل شجاعت مثل صبر، زهد، علم‌جویی، علم عدم وابستگی به قدرت‌ها، به سلاطین و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر توده‌ها و خیرخواهی نسبت به خلق، خدمت نسبت به مردم بی هیچ چشم داشتی، خادم مردم بودند و هستند روحانیت اصیل به همین دلیل مردم دوست دارن اینها».

مهمترین محور منشور روحانیت، تذکر امام به خطر روحانیون مقدسمآب و متحجر

محور مهم این منشور روحانیت نقد مقدس‌مآبان و روحانیان وابسته و متحجرین در حوزه‌های علمیه است و اشاره‌ای به وظایف اصلی روحانیت اصیل در مقابل این جریان بسیار خطرناک و مارهای خوش خط و خال. امام می‌فرماید: «اگر من یا هرکس دیگری از روحانیت اصیل و از اصل روحانیت و حوزه‌های علمیه دفاع می‌کند هرگز بهمعنای دفاع از همه روحانیان نیست. ما سادهلوح نیستیم ما بی‌توجه به تاریخ روحانیت نیستیم همواره بودند و هستند روحانیتی که وابستهاند مقدس نمایند وابسته به شرق و غرب هستند و تحجرگرا هستند.» امام می‌فرمود؛ روحانیان وابسته و مقدس‌نما و تحجرگرا هم کم نبوده‌اند و نیستند. امام اینجا ادبیات خیلی صریحی به کار می‌گیرد عین عبارات امام این است؛ (اگر از خودم بگویم ممکن است متهم به افراط‌گرایی و بدبینی نسبت به حوزه‌های علمیه و روحانیت بشوم) امام می‌فرماید:  «در حوزه‌های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوالهوسلم فعالیت دارند اینها علیه تشیع در حوزه‌های علمیه شیعی هستند افرادی که علیه تشیع فعالیت میکنند علیه روح اسلام فعالیت میکنند. امروز عده‌ای چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه غیر از این ندارند خطر تحجرگرایان و مقدسمآبان احمق در حوزه‌های علمیه کم نیست طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند اینها مروج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسول الله هستند.»

امام اینها رو خوب شناخته ‌بود. روحانیت رو نباید به عمامه بشناسید، نباید به ظاهر بشناسید، نباید با ریش بلند و عمامه بزرگ بشناسید. روحانیت را باید با فکر بشناسید، روحانیت را باید در سخن و در عملش بشناسید، روحانی که خدمت به مردم نکند و به این خدمت افتخار نکند روحانی نیست، روحانی نماست. روحانی که خودش رئیس مردم بداند روحانی نماست. روحانی که از خط اصیل انقلاب و امام و رهبر معظم انقلاب ولی فقیه نایب المهدی فاصله بگیرد، روحانی نیست بلکه همان مارهای خوش خط خالی است که علیه اسلام و تشیع هستند، مروج اسلام آمریکایی‌ هستند، دشمن رسول الله هستند. امام نسبت به اینا خیلی جدی برخورد می‌کند.

دو نقشه اصلی استکبار علیه روحانیت اصیل

بعد امام به مسأله نفوذ در حوزه‌ها می‌پردازند و می‌فرماید: «استکبار علیه روحانیت نقشه‌ها دارد بعد از اینکه مأیوس شد از اینکه با آوردن رضاخان و تحریک او حوزه‌های علمیه را جمع کند به همین دلیل دو نقشه برای ضربه زدن به روحانیت و حوزه‌های علمیه استکبار جهانی انتخاب کرد یکی ارعاب و زور و تهدید بود اما این هم چندان کارگر نیفتاد روحانیت اصیل زیر بار زور نرفت چون چیزی برای از دست دادن نداشت زیرا فقط اسلام و خدا را می‌شناسد و اصلاً افتخار می‌کند به اینکه به‌خاطر حق و به‌خاطر دفاع از اسلام حتی کشته بشود اصلاً باکی ندارد لذا راه ارعاب و تهدید چندان برای روحانیت اصیل کارگر نیست

راه دوم چیست؟ امام می‌فرماید؛ خدعه و نفوذ یقیناً روحانیان مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتند اولین و مهم‌ترین حرکت نفوذی چی بود  اولین و مهمترین حرکت نفوذی دشمنان در پیکره روحانیت القای شعار سکولاریسم و جدایی دین از سیاست بود. عبارت امام این است؛ «متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را بههمراه می‌آورد در شروع مبارزات اسلامی اگر می‌خواستی بگویی شاه خائن است همین روحانیان مقدسمآب متحجر احمق بلافاصله جواب میدادند که شاه شیعه است. عده‌ای مقدس نمای واپسگرا همهچیز را حرام می‌دانستند و هیچکس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.»

آن تبعیدها و خون دل‌های دیگر آن محرومیت‌ها و محدودیت‌ها اصلاً به گرد خون دلی که از این متحجران مقدس‌نمای واپس‌گرای احمق امام خورده نمی‌رسد. فقاهت را منحصر به احکام فردی و عبادی می‌کردند و می‌کنند. پیامبر را مرشد معنوی می‌دانند که با اقتصاد و سیاست و مدیریت جامعه کاری ندارد. پیامبری که هشتاد و چند جنگ را رهبری کرد مرشد معنوی بود؟ امیرالمؤمنین که تازیانه رو دوش می‌گرفتند و یک تمدن اسلامی و آن جامعه عظیم اسلامی را مدیریت می‌کرد این مرشد معنوی بود؟ آن همه جنگ‌ها را هدایت کرد آن همه با منافقین و فاسقین و معاندین مبارزه کرد این مرشد معنوی بود؟

هیچ فقیهی مجاز نبود که از این دایره یعنی از دایره احکام فردی و عبادی و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد اینها عالمان سیاس و روحانی کاردان و زیرک را در نگاه مردم به مثابه کسانی معرفی می‌کردند که کاسه زیر نیم کاسه داشت و این از مسائل رایج حوزه‌ها بود که هرکس کج راه می‌رفت وگردن کج می‌کرد متدین‌تر بود. یاد گرفتن زبان خارجی کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به‌شمار می‌رفت. امام می‌فرماید: «در اثر نفوذ اینگونه شد روحانیت اصیل که همیشه پیشگامان علم و فضیلت بودند پیشگامان مدیریت و سیاست و جهاد بودند ولی نفوذ این کار را کرد ترویج تفکر شاه سایه خداست و یا با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسی می‌دهد و از همه شکننده‌تر شعار گمراه کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است.»

از همه بدتر همین شعار انجمن حجتیه بود چه خون دلی به امام وارد کردند هنوز هم هستند همین چند روز پیش یکی از این متحجرین مقدس‌نمای احمق همین حرف‌ها را زد. ادعای عرفان هم می‌کند و بعد حکومت اسلامی قبل از ظهور را باطل و غلط می‌داند. این ضد تشیع است. احمق‌تر از اینا کسی پیدا می‌کند؟

امام می‌فرماید: «اینها که گفتم مشکلات بزرگ و جانفرسایی بودند که نمی‌شد با نصیحت و مبارزه منفی و تبلیغات جلوی آنها را گرفت تنها راه حل، مبارزه و ایثار خون بود که خداوند وسیله‌اش را آماده نمود. علما و روحانیت متعهد سینه را برای مقابله با هر تیر زهراگینی که بهطرف اسلام شلیک میشد آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند.» بعد امام می‌فرماید؛ «این خون دلی که از این جریان نفوذ خوردیم چقدر این نفوذ چقدر در بدنه روحانیت اثر گذاشت که نسبت تارک الصلاة و کمونیست و عامل انگلیس بودن به افرادی که هدایت مبارزه را به عهده داشتند می‌دادند واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون می‌گریست که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می‌خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عده‌ای روحانی مقدسنمای ناآگاه یا بازی خورده و عده‌ای وابسته که چهره‌شان بعد از پیروزی روشن گشت مسیر این خیانت بزرگ را هموار می‌نمودند آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانینما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است.»

اعلان خطر امام به طلاب و روحانیت اصیل

بعد امام اخطار می‌دهد به طلاب و روحانیان به حوزه‌های علمیه می‌فرماید نسبت به‌احتمال احیای جریان تحجر و مقدسین نفهم و ساده‌لوحان بی‌سواد در حوزه‌های علمیه نسبت به اینها مواظبت کنید مبادا در سایه غفلت شما از میان طلاب جوان یارگیری کنند حلقه تشکیل بدهند شاگرد پرورش بدهند و در دل روحانیت یک جریان پر نفوذی بشوند. و علیه انقلاب علیه اسلام اصیل علیه تشیع – البته اینها ظواهر شیعه را کاری نداند عاشورایشان از ما عاشوراتر است سر خودشان را هم می‌شکافند خون در خیابان جاری می‌کنند برهنه می‌شوند که زیر سم اسب‌ها قرار می‌گیرند خیلی امام زمانی‌تر از ما هستند- اما علیه انقلاب هستند و یک جمله علیه اسرائیل نمی‌گویند یا علیه داعش سخنی بر زبان نمی‌آورند.

البته هنوز حوزه‌ها به هر دو تفکر آمیخته‌ است. امام می‌فرماید: «و باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست سکولاریسم از لایههای تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدسمآبی و دینفروشی عوض شده است روش تغییر کرده اصلش پابرجاست شکست خوردگان دیروز سیاست بازان امروز شدند آنها که به خود اجازه ورود در امور را نمی‌دادند پشتیبان کسانی شدند که تا براندازی نظام و کودتا جلو رفتهبودند.» اشاره می‌کنه به جریان کودتای نوژه و جریان قم و تبریز و مرجعیت را جلو انداختند که فتوای کشتن امام را داد. «دسته دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانه دربار میساییدند یک مرتبه متدین شده و به روحانیان عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند دیروز مقدسنماهای بیشعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شدهاند یک بی‌عدالتی یه جایی می‌بینند علیه اصل نظام حرف می‌زنند علیه ناکارآمدی نظام حرف می‌زند تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه را مفید و راهگشا می‌دانستند» به همین حجتی‌ها اشاره می‌کنه «اما امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد فریاد و اسلام است

امام راه مبارزه با این خطر را اتحاد روحانیت می‌دانند. اولین وظیفه شرعی و الهی روحانیت اصیل انقلابی روحانیت حوزه‌های علمیه این استکه اتحاد و یکپارچگی طلاب و روحانیت انقلابی را حفظ کنند. باید ید واحد در برابر جریان نفوذ در برابر روحانی نمایان متحجر در برابر عارف نمایان متقلب باشند و اینها را رسوا کنند. هر کجا انحرافی می‌بینند از مسئول و غیرمسئول علیه‌شان شعار بدهند. هر کجا کم خدمتی می‌بینند فریاد بزنند و خودشان هم پیشگام خدمت باشند. می‌فرماید؛ اگر این اتحاد روحانیت نباشد اگر روحانیت انقلابی متحد برای تحقق اسلام برای عمل به اسلام و ارزش‌های اسلامی و برای مبارزه با نفوذی‌ها و متحجرین متحد نباشد شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنین هایل.

خطر خیلی جدی است تمام تلاش دشمن ایجاد تفرقه و جدایی است. روحانیت باید مواظب باشند، بگو مگوهای طلبگی مباحثات طلبگی و مناظرات علمی مبادا به انشقاق کشیده شود. هدف نقدها باید معرفی اسلام باشد هدف بگو مگوهای طلبگی و مناظرات علمی با هر اسم و رسمی می‌خواهد باشد فقه سنتی و فقه پویا و فقه فلان مبادا منشأ انشقاق و دودستگی در حوزه‌های علمیه شود.

خواسته امام این است که مواظب القائات روحانی‌نماها و مقدس‌مآب‌ها باشیم. این که عرض کردم نیاز به نشست‌ها داریم نیاز به کنگره‌ها داریم نیاز به جلسات روشنگری داریم که القائات اینها از چه جنسی و چه مدلی است؟ چه کار می‌کنند؟ مگر می‌شود کسی عالم دینی باشد اما بگوید علوم انسانی اسلامی نداریم! پس پیامبر چطور حکومت می‌کرد؟ پس امیرالمؤمنین با چه چیزی می‌خواست جامعه را اداره کند؟ با علوم انسانی یونانی؟ با علوم انسانی هندی؟ پس عالمان دین در طول تاریخ اون حکمت عملی که دنبال می‌کردند چه بود؟اساساً فلسفه فقه مگر چیست؟ مگر غیر از اداره جامعه بر اساس ارزش‌های اسلامی بوده؟ اینها القائاتی است که انجام می‌دهند.

وظیفه دوم امام می‌فرماید عبرت گرفتن است. عبرت از چه؟ از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی نماها و مدعیان عقلانیت. که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکردند امام می‌فرماید: «باید مواظب اینها بود باید مواظب بود که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی‌های بیمورد و سادهاندیشی‌ها سبب مراجعت آنان به پست‌های کلیدی و سرنوشتساز نظام شود.» امام می‌فرماید: «باید مدیران خالص باشند انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری نداره ما چوب اعتمادهای فراوان خودمان را به گروه‌ها و لیبرالها میخوریم.»

بعد می‌فرماید: «من خودم تا هستم نخواهم گذاشت حکومت بهدست لیبرالها بیفتد تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد تا من هستم دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینه‌ها کوتاه می‌کنم.» امام خیلی نسبت به لیبرال‌ها حساس بود امام می‌فرماید: «اینها به کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت بهسوی آمریکای جهانخوار قناعت نمی‌کنند ما باید آمریکایی دربست باشیم ما باید دربست تابع آمریکا بشیم فقط این اینها را راضی می‌کند.» بعد می‌فرماید: «در حالی که در کارهای دیگر هم جز حرف و ادعا هنری ندارند فقط وابستگی فقط بردگی آمریکا لیبرال‌ها دنبال این هستند مسئولیتی هم می‌گیرند کاری هم دستشان میآید هیچ عرضه‌ای ندارند.» افتخار می‌کند آجر روی آجر نگذاشته افتخار می‌کند که کاری نکرده است. فقط موقع راضی می‌شوند که ما همه هویت‌مان را آمریکایی کنیم.

امام خمینی: روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضائی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند

آخرین نکته‌ای که امام می‌فرماید که خیلی مهم است. می‌فرماید: «نکته آخری که توجه به آن لازم است اینکه روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضائی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیازی قائل بشوند که در حوزه ننشستند.» امام می‌فرماید: «برای اجرای حکم خدا راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شدند اگر طلبه‌ای منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را خالی ببیند و قدرت و اراده هم در او باشد فقط به بهانه درس و بحث مسئولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هوای اجتهاد و درس خوش کند در پیشگاه خداوند بزرگ یقیناً ماخذه می‌شود و هرگز عذر او موجّه نیست ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم هرگز فرصت و شرایط بهتر از این را نخواهیم داشت

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بزرگداشت روز صدور منشور روحانیت وظیفه‌ای بر زمین مانده

لینک کوتاه: