رحا مدیا | محسن پورمهدی
میگفتند: مگر قرار نبود سالی یک میلیون مسکن ساخته شود؟ و کسب و کار جوانان رونق بگیرد؟ و صدور مجوزهای کسب و کار زمانش کمتر شود؟ آیا نمیبینید دلار به مرز 58 هزار تومن رسیده است! آیا مهاجرت جوانان را نمیبینید، کشور از وجود نخبگان بینصیب شده!، کارخانهها و کارگاههای تولیدی راکت و تعطیل شده است. زنها نمیتوانند به ورزشگاه بروند. قیمت کالاهای شب عید، سفره مردم را کوچک کرده است، سایه جنگ، کشور را به لبه پرتگاه کشانده است و..؟!
عجله نکنید!، این مواضعِ ناامیدکننده فقط بخشی از هجمهها و بمبارانهای رسانههای زرد فردی و حزبیِ اصلاحطلبها و خارج نشینان معاند، علیه آن سه سال دولت و شخص شهید مظلوم رئیسی در فضای مجازی بود. دستور کار اصلاحطلبها و شرکاشون این شده بود که شب به شب در فضای مجازی وضعیت اقتصادی، معیشتی و نظامی کشور را طوری جهت دهی کنند که در لبه پرتگاه است!
اما واقعیت جامعه چیز دیگری را نشان میداد، مردها هر روز صبح مشغول کارهای روزمره میشدند، جوانان در مدرسه و دانشگاه در حال تدریس، خانمها هم به تمشیت خانه و اطرافیان اشتعال داشتند.
اما رسانههای آنها، زندگی مردم را در دو ساحت تعریف میکردند؛ ساحت میدانی واقعی و ساحت سیاه و بغرنج ساز و فرصت سوز مجازی…!
بعد از جابهجایی دولت، سئوال اینجاست، چه شد آن تیترهای زهر دار و خبرهای زردی مثل؛ وعده یک میلیون مسکن، رونق تولیدبه کجا رسید، صدور الکتریکی مجوزها چه شد، چرا با مذاکره کشور را از تحریم نجات نمیدهید؟! و صدها خبر و مطلب ساختگی دیگر.
در دولت حامی اصلاحات که دلار تا مرز صد هزارتومن هم رسید! مهاجرت نخبگان، حمایت از کارگاهها وکارخانهها و سایر مشکلات کشور، آیا همه آنها در این یکسال روی کارآمدن دولت حامی اصلاحطلبها یکباره به سر انجام رسید…؟!، یا فرمان جدیدی از اتاقها، لجنهها و گعدهای حزبی رسیده بود؟!، چه شد که ورق برگشت و دستورکار عوض شد؟!
اگر به قول شیوخ اصلاحات و شرکاشون تو مجمعها و پادوهای آن جریان، که به بیراهه آدرس میدادند و در بوق میکردند: بله مهم است چه کسی رئیسجمهور باشد!، و شروع به شانتاژ رسانهای میکردند که ببینید همه مشکلات در ظرف یک سال رفع و رجوع شد(!). اما سئوال همچنان به قوت خود باقی است؛ پس چرا در افواه همان افراد و رسانههای اصلاحطلب، در آن سه سال داد و فریاد راه افتاده بود که تا مذاکره نشود آب خوردن حل نمیشود؟!، این رسانهها که همه امریکایی، صهیونیستی، خارجی و خارج نشین نبودند!، یعنی چه شق القمری در این یک سال انجام گرفت که تمام آن هجمههای رسانهای علیه افکار، روان و حیات اجتماعی مردم فعالیت داشتند بدون رفع تحریم، برجامی و مذاکرهای وضعیت کشور را سفید کردند؟!.
کجا رفت آن همه سیاه نمایی، سنگ اندازی، غریب پرستی، و خالی کردن دل جوانان که ببینید؛ مرغ همسایه غازه و ایران کویر است و چیزی درست شدنی نیست!، یکباره کجا رفت آن خوراکدهی رسانهای به غربیها در راهانداختن بازیهای دوقطبیساز که ظرف این یک سال، اینقدر ملموس فِلش حرکتشان تغییر کرد..؟!. چه شد، آیا کسی یکباره از پستو و صندوق(وفاق) و لجنههای گروهی و حزبی، چوب جادویی نجات از مشکلات را بیرون کشید که و در ظرف این یک سال به هر چه میزند، همه چیز راست و ریست میشود…؟!
آیا تعجب ندارد، در حال حاضر که توافقی نشده و تحریمی هم لغو نشده…؟! آیا اجرای این سناریو و چینش پازلها که پلان به پلان در حال اجراست سئوال برانگیز نیست؟!، آیا تخریب و تضعیف رای مردم به شهید رئیسی مظلوم و پشت بند آن، برجسته کردن رگباری و دیوانهوار آن مشکلات و از سویی نپرداختن به آن همه اقدامات، خدمات و گشایشهای واقعی، عادی بود و خبر از یک جنگ رسانهای نمیداد؟!
آیا این مدل صحنهگردانی، خبر از طراحی میدان جنگ و جدال جدید نمیدهد؟! از بمباران اذهان، از شیمیایی کردن افکار، از جانباز کردن دیده، از قیچی شدن نیروها در عملیاتهای جدید در مصاف با نبرد ارادهها و روایت سازیها. قرار است معاندان در عصر رسانه و فضای مجازی، با چند پست، کلیک و کلیپ و لایک و استوری و کپشن، امت را خسته و با خلل و فرج در حصن انقلاب نفوذ کرده و ارادهها را تضعیف کند!
اگر نخبگان و خواص نقش خود را به موقع، بهاندازه و تمییز انجام ندهند، آیا شاهد به مسلخ کربلا رفتن امام و حق دیگری نخواهیم بود…؟!