آسیب‌شناسی رفتاری هیأت‌ها؛

تبدیل قیام حسینی به سناریویی تراژیک!

گریه بر سیدالشهدا، امری مستحب و دارای ارزش معنوی فراوان است، اما نه آنکه با این عنوان از  هدف نهایی و رسالت اصلی‌اش باز بماند. همانطور که شهید مطهری نیز با نگاهی ژرف به این موضوع پرداخته و یکی از تحریف‌های رایج را «تحریف معنوی» می‌نامد؛ یعنی تغییر در فلسفه و پیام قیام حسین بن علی.

رحا مدیا | علی رشیدی

۱. آیین عزاداری سیدالشهدا به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین مناسک شیعی، جایگاه عمیقی در فرهنگ دینی و اجتماعی جامعۀ ایرانی پیدا کرده است. این آیین، که با هدف پاسداشت مظلومیت، عدالت‌طلبی و ایثار اباعبدالله شکل گرفته، در مواردی گرفتار آسیب‌هایی شده است که اصلِ پیام و فلسفۀ عاشورا را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. یکی از مهم‌ترین نقدهایی که در این زمینه مطرح است، غلبۀ شور بر شعور در برخی از مجالس عزاداری است. هرچند شور حسینی، به‌ویژه در سطح احساسی، اجتناب‌ناپذیر و حتی ضروری برای برانگیختن دل‌ها به‌سوی مظلومیت اهل بیت است، اما تقلیل این حرکت عظیم به صرف گریستن و هیجان، انحرافی از اصل قیام عاشورا به شمار می‌رود.

در بسیاری از مجالس، شاهد نوعی از عزاداری هستیم که تمرکز بیش‌ازحد بر جنبه‌های عاطفی و احساسی دارد. اشعار پرشور، نوحه‌هایی که بر هیجان‌زایی متمرکزند، و حرکاتی که گاهی با عقلانیت دینی فاصله دارند، به‌جای آنکه مخاطب را به تأملی عمیق در پیام عاشورا دعوت کنند، او را درگیر احساسات سطحی می‌کنند.

گریه بر سیدالشهدا، امری مستحب و دارای ارزش معنوی فراوان است، اما نه آنکه با این عنوان از  هدف نهایی و رسالت اصلی‌اش باز بماند. همانطور که شهید مطهری نیز با نگاهی ژرف به این موضوع پرداخته و یکی از تحریف‌های رایج را «تحریف معنوی» می‌نامد؛ یعنی تغییر در فلسفه و پیام قیام حسین بن علی. از نظر ایشان، بزرگ‌ترین ظلم به عاشورا این است که از نهضتی اصلاح‌گرایانه و آگاهی‌بخش، یک رخداد صرفاً تراژیک و اشک‌انگیز بسازیم. به تعبیر استاد مطهری، «گریه بر اباعبدالله، باید مقدمه‌ای برای شناخت فلسفه‌ی قیام او باشد، نه اینکه تنها به ریختن اشک اکتفا شود» (حماسه حسینی، ج۱).

۲. نکته نگران‌کننده دیگر، عدم آگاهی بخش بزرگی از توده‌های شرکت‌کننده در مجالس حسینی نسبت به اهداف و ابعاد نهضت عاشوراست. بسیاری از عزاداران، ممکن است ارتباطی میان «وضعیت معاصر جامعه» و «پیام عاشورا» برقرار نکنند. عاشورا برای آنان به رویدادی در گذشته تبدیل شده که تنها باید برای آن گریست، بی‌آنکه از خود بپرسند «چرا حسین بن علی قیام کرد؟»، «چه چیزی او را به قتلگاه کربلا کشاند؟» و «ما چه مسئولیتی در قبال پیام عاشورا داریم؟». در صورتی که آنچه عاشورا را به واقعه‌ای ماندگار بدل کرده، پیام آن است؛ پیامی دربارۀ مبارزه با ظلم، عدالت‌خواهی و کرامت انسانی. همانگونه که علامه حکیمی بیان دارند که:«عاشورا باید شعور دینی ما را برانگیزد، نه اینکه فقط احساسات ما را تحریک کند».

این غفلت از جنبه‌های معرفتی و اجتماعی عاشورا، مانع از آن می‌شود که پیام اصلاح‌طلبانه و ظلم‌ستیزانه‌ی آن در جامعه نهادینه شود. در حالی که اگر مجالس حسینی به جایگاه حقیقی خود بازگردند، می‌توانند به دانشگاهی بزرگ برای آگاهی‌بخشی، ارتقای تفکر انتقادی، احیای عدالت اجتماعی و تهذیب نفس بدل شوند. همانگونه که سیدالشهدا خود نیز فرمودند که برای احیای دین و اصلاح امت قیام کردم:«إنّما خرجتُ لطلب الإصلاح فی أمة جدی». اگر عزاداری‌ها این هدف را پیگیری نکنند، چه بسا با تحریف ضمنی، چهره‌ای منفعل و ناتوان از قیام از امام ترسیم کنند.

علی رشیدی در رحامدیا

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها