رحا مدیا | زهرا ابراهیمی
عدالت از مفاهیم بنیادین در اسلام است که همواره در دورههای مختلف به اشکال گوناگون موردبحث قرار گرفتهاست. از نگاه آموزههای اسلام، عدالت ریشه در توحید دارد. در تعریف عدالت آمده است که «وضع کل شیء فی موضعه و اعطا کل ذی حق حقه» بدین معنا که به هرکس متناسب با میزان شایستگیاش حقی تعلق میگیرد. قوانین شرعی مبتنی بر عدالت است و باهدف تأمین حقوق افراد در جامعه مورد سفارش قرار گرفتهاست. توجه به حقوق تا جایی ادامه دارد که حتی هدف از تشکیل حکومت اسلامی و وظیفه اصلی حکومت اجرای عدالت و مبارزه با تبعیض ظلم و ستم است.
تبعیض مثبت از جمله مفاهیمی است که در سالهای اخیر در مباحث اجتماعی و سیاسی مطرح شده است. منظور از این مفهوم این است که باید شرایطی مهیا شود تا افرادی که در گذشته یا حال مورد تبعیض قرار گرفتهاند، به برابری در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برسند. افرادی که به قانون تبعیض مثبت معتقدند قصد دارند تا با ایجاد امتیاز ویژه برای گروههای کمبرخوردار بهنوعی شکافهای اجتماعی را پر کنند.
تبعیض مثبت شاید بتواند به شکل موقت مشکلات اجتماعی را حل کند؛ اما در درازمدت خودش عامل ایجاد مشکلاتی خواهد شد. طبیعتاً برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی باید به ریشهیابی آنها پرداخت نه اینکه با ایجاد تبعیضهای جدید مشکلات جدیدی ایجاد کرد. تبعیض مثبت پتانسیل این را دارد که نابرابریها را تشدید نماید.
تأکید اسلام بر موضوع کمک به محرومان و رفع مشکل بیعدالتی در اجتماع بر کسی پوشیده نیست؛ اما راهکار اسلام برای رفع بیعدالتی تکیه بر اصول برابری است و نه ایجاد تبعیضهای جدید.
در تبعیض مثبت ایجاد تفاوت مطرح است. در واقع معتقدان به تبعیض مثبت قصد دارند با ایجاد فرصت برابر برای همگان عدالت را ایجاد کنند. منتها باید دقت کرد که هرگونه سیاستی باهدف ایجاد عدالت اجتماعی باید متناسب با شرایط خاص هر جامعه و مبانی و اصول اعتقادی همان جامعه رقم بخورد.
تبعیض مثبت قصد دارد بین حقوق اقلیت با اکثریت تعادل ایجاد نماید. بهعنوانمثال در فضای سیاسی اگر بخواهیم با قانون تبعیض مثبت پیش برویم باید فضا را برای همهٔ گروهها حتی گروههایی که از حیث سیاسی وزن پایینی دارند فراهم نماییم تا بتوانند نقشی در سیاست داشته باشند. در حقیقت بنیان تبعیض مثبت بر تشابه حقوق استوار است و نه تناسب و برابری.
قائلان به تبعیض مثبت از طریق تبعیض قصد رفع تبعیض دارند. غافل از اینکه این امر میتواند منجر به بازتولید تبعیضهای جدید، ایجاد تنش میان گروههای مختلف در اجتماع، تجزیهٔ جامعه، ایجاد تفرقه میان عامه مردم و تضعیف پیوندهای اجتماعی گردد.