به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در نشست علمی «تأثیر عینی فلسفهی توحیدی علامه طباطبایی(ره) در رویکردهای سیاسی» که به همت مؤسسه فقهی امیر المومنین(ع) برگزار شد؛ با اشاره به دیدگاه «ابن خلدون» در تشکیل قدرتهای سیاسی که برخاسته از نگاه ابن خلدون به مسأله توحید است، گفت علامه طباطبایی در تفسیر المیزان براساس نگاه توحیدی خود نکات و اشاراتی را بیان کرده است که بعضی از آنها را صد سال دیگر درک خواهد شد.
این جامعهشناس حوزوی خاطرنشان کرد: ابن خلدون بحثی دارد به عنوان «عادة الله قد جرت» و معتقد است که قدرت سیاسی بر مدار عصبیت به وجود میآید و این یک عادت الهی است؛ به لحاظ تاریخی هم قدرتهایی که در ایران و جاهای دیگر بوده است همین گونه بوده که قبیلهای میآمده حاکم میشد، کم کم عصبیت در حکومت ضعیف و آسیبپذیر میشد و قبیله دیگری بر اساس عصبیت خودشان قبیله قبل را کنار میزده و قدرت را بهدست میگرفته است و متوسط این حکومتها هم حدود سه نسل و ۱۲۰ سال بوده است.
وی ادامه داد: این ادعای ابن خلدون در «کتاب تاریخ تحولات اجتماعی و قدرتهای سیاسی» آمده است؛ اما ابن خلدون دچار یک مشکل شده است چون معتقد است؛ عصبیتی که در عرب بوده است در قریش بوده و عصبیت قریش در بنی امیه بوده و اقتضای قانون خدا همین بود که بنی امیه به قدرت برسد.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: معاویه که خودش از بنی امیه بود هم برای توجیه قدرت خودش عقلش نمیرسید اینگونه توجیه درست کند و برای توجیه حکومت خودش از قانون جبر استفاده کرد؛ جبر هم صورت دیگری از همین مسأله است. در پی این مسأله ابن خلدون دچار یک مشکل دیگر هم شده بود و آن اینکه اگر عصبیت عرب در قریش است و عصبیت قریش در بنی امیه است پس پیامبر که از بنی هاشم بود چگونه به حکومت و قدرت رسید؟ اینکه خلاف عادة الله است. ابن خلدون اینجا میگوید این معجزه خداست. و معجزه اسلام این بود که خداوند خلاف عادت خودش پیامبر را به قدرت و حکومت رساند. و الا همیشه انسجام اجتماعی بر اساس عصبیت است.
پارسانیا گفت: این یک نمونه بود از اینکه ببینیم تفسیر کردن توحید چگونه بر تحولات اجتماعی تأثیرگذار است. یعنی یک تفکر اشعری درباره توحید یک جا نتیجه این است که همه کارها را مستقیماً به خدا نسبت میدهد و باعث سوءاستفاده امثال معاویه میشود. شهرستانی عبارتی دارد که میگوید اولین کسی که قول به جبر را در اسلام مطرح کرد معاویه بود. یک بیان دیگر از اینکه قدرت معاویه خواست خداوند است در آرای ابن خلدون میبینیم که نتیجه آن توحید این است که انسان مسئولیتی در این امور ندارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مشکل توحید افعالی امثال ابن خلدون را که منجر به جبر و تفویض میشود را برخاسته از مشکل توحید ذاتی آنها دانست و گفت: اینکه افرادی وحید افعالی را در طول فعل بنده نمیدانند بخاطر مشکلی است که در توحید ذاتی دارند چون ذات خداوند را در عرض ذات سایر موجودات میبینند و گمان میکنند که اگر کار را به آنها نسبت دهند دیگر به خدا نسبت داده نمیشود لذا میشود قول به تفویض یا اگر بخواهند به خدا نسبت بدهند نباید به موجودات دیگر نسبت بدهند ین میشود قول به جبر. هر کدام از اینها را بگیرید میشود قول به تفویض.
وی بیان کرد: در المیزان مرحوم علامه طباطبائی، ۱۴ ویژگی راجع به اندیشه اجتماعی اسلام بیان شده است که خیلی از آنها به نگاه ایشان به توحید باز میگردد همچون مقوله سعادت و حدود امت اسلامی؛ نکتهای که از اندیشه علامه طباطبایی قابل مطرح کردن است و من در کتاب «هستی و هبوط» و برخی از نوشتههای دیگر از آن الهام گرفتهام چون علامه طباطبایی مطالب را مختصر نوشته؛ اما دریچهای را باز کرده است که شاید ۱۰۰ سال دیگر فهم و درک شود. اینکه از دل فلسفه اجتماعی و فلسفه تاریخی که در دیدگاه علامه طباطبایی هست یک فلسفه آفرینش استخراج میآید یعنی بحث فراتر از فلسفه تاریخ است.
پارسانیا گفت: علامه بحثی را دارند درباره فرد، بحثی را دارند درباره اجتماع و اینکه نسبت بین فرد و اجتماع چیست؛ شهید مطهری نیز در کتاب «جامعه و تاریخ» دقیقاً همان مباحث را باز کرده است و خود علامه در معرض و موضع باز کردن آنها نبوده است.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: بیان علامه طباطبایی این است که جامعه یک هویت مستقل از هویت افراد دارد و دارای ترکیبی حقیقی است، شهید مطهری هم این ایده را پرورانده است. این ترکیب از سنخ ماده و صورت نیست، جسمانی نیست و یک ترکیب معنوی و روحانی و معرفتی است.
گفتنی است، نشست علمی «تأثیر عینی فلسفهی توحیدی علامه طباطبایی در رویکردهای سیاسی» 28 بهمن با سخنرانی استاد حمید پارسانیا و به همت مؤسسه فقهی امیر المومنین(ع) در قم برگزار شد.
گزارش کامل این نشست منتشر خواهد شد.
گزاشگر: محمد رحمانی