رحا مدیا | ندا حکمتنیا
در جهانی که قدرت، اغلب با قلدری اشتباه گرفته میشود، دو تصویر متضاد از رهبری در برابر چشم بشریت قرار گرفتهاند: یکی، چهرهای که با نمایش قدرت، تحقیر دیگران و خودبرتربینی، خود را بر قلهی جهان میبیند؛ و دیگری، شخصیتی که با سکوتی پرمعنا، با وقاری برخاسته از ایمان، و با دعوتی اخلاقی، جهان را به بازاندیشی در معنای قدرت فرامیخواند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، نهفقط یک سیاستمدار، بلکه نماد یک منطق است: منطق سلطه. او تجسم هفت گناه کبیرهایست که در سنت مسیحی، ریشهی همهی تباهیها دانسته شدهاند: غرور، طمع، خشم، حسادت، شهوت، شکمپرستی و تنبلی. این صفات، نه در خفا، بلکه در رفتار علنی و سیاستهای آشکار او دیده میشوند؛ از تحقیر ملتها تا بیحرمتی به زنان، از قمار و فساد اخلاقی تا جنایتهایی چون ترور سردار سلیمانی.
اما در برابر این منطق، مردی ایستاده که نه با هیاهو، بلکه با معنا سخن میگوید. رهبر جمهوری اسلامی ایران، با اتاقی ساده و کلامی استوار، نهتنها ترامپ، بلکه منطق ترامپیسم را به چالش میکشد. او در سخنرانیهایش، بیآنکه به لفاظی متوسل شود، حقیقت را بیپرده بیان میکند؛ و این صداقت، قدرتی دارد که هیچ زرادخانهای یارای مقابله با آن را ندارد.
در حالی که ترامپ با پول و تهدید، سران کشورها را به صف میکند و تحقیرشان مینماید، همان سران، با اختیار و احترام، وارد اتاق سادهی رهبری ایران میشوند. این تقابل، تنها یک تقابل سیاسی نیست؛ بلکه تقابل دو منطق است:
– منطق تحقیر در برابر منطق کرامت
– منطق سلطه در برابر منطق معنا
– منطق خودبرتربینی در برابر منطق تواضع الهی
و در دل این تقابل، یک پرسش بنیادین نهفته است: ما از چه کسی الگو میگیریم؟
الگوگیری، صرفاً تقلید نیست؛ بلکه انتخابی تمدنی است. انتخابی که نشان میدهد ما چه نوع انسانی را شایستهی پیروی میدانیم. آیا الگوی ما کسیست که با تحقیر و شهوت و قدرتطلبی، بر دیگران سلطه میجوید؟ یا کسیست که با تواضع، معنا، و دعوت به کرامت، جهان را به بازسازی اخلاقی فرامیخواند؟
در عصر رسانه، الگوها فقط در کتابها نیستند؛ آنها در رفتار رهبران، در سبک زندگیشان، در نوع مواجههشان با قدرت و حقیقت، تجلی مییابند. و این مسئولیت ماست که تشخیص دهیم کدام الگو، ما را به انسانیت نزدیکتر میکند.
شاید این تقابل، یکی از غربالهای آخرالزمانی باشد؛ جایی که انسانها، نه بر اساس ملیت یا جناح، بلکه بر اساس موضعشان در برابر معنا، جایگاه خود را مییابند.
در جهانی که حقیقت، اغلب در هیاهو گم میشود، این سکوتِ مقتدر، دعوتی است به بازگشت به انسانیت.



