یادداشت؛

تناقضی به نام حجاب استایل‌ها و عیدالزهرا

«حجاب استایل‌ها». گروهی که در ظاهر، نمادهایی از پوشش شرعی را حفظ می‌کنند؛ اما عملاً در تلقی و رفتار، دین را در چارچوب فردی و سلیقه‌ای می‌بینند. برای آنان حجاب نه یک حکم الهی و نه یک نماد تمدنی، بلکه بیشتر یک «استایل» است.

 رحا مدیا | میلاد حسن زاده

جامعه‌ی امروز ما شاهد پدیده‌ای تازه در عرصه‌ی زیست دینی است: «حجاب استایل‌ها». گروهی که در ظاهر، نمادهایی از پوشش شرعی را حفظ می‌کنند؛ اما عملاً در تلقی و رفتار، دین را در چارچوب فردی و سلیقه‌ای می‌بینند. برای آنان حجاب نه یک حکم الهی و نه یک نماد تمدنی، بلکه بیشتر یک «استایل» است؛ نوعی سلیقه پوششی که باید با مد، با زیبایی و با میل فردی جمع شود. این نوع مواجهه با دین، ریشه در قرائت‌های تساهلی و لیبرالی از شریعت دارد؛ قرائتی که بیش از آنکه به «تعبد» پایبند باشد، به «انتخاب شخصی» متکی است.

اما همین گروه _و حتی برخی از کسانی که آشکارا لیبرال‌اند و به حداقل‌های دینی نیز التزام ندارند_ به محض رسیدن به ۹ ربیع‌الاول، فضای مجازی را با استوری‌های «عیدالزهرا» پر می‌کنند؛ مراسمی که نه از سوی مراجع و رهبران دینی تأیید شده و نه ریشه‌ای در تاریخ دارد، بلکه برساخته‌ای برای تقلیل روز عظیم آغاز امامت امام عصر(علیه‌السلام) به یک نزاع تاریخی است.

این تناقض آشکار پرسشی جدی پیش روی ما می‌گذارد: چرا کسانی که در دین‌ورزی روزمره خود گرایش‌های لیبرالی دارند، در این نقطه خاص، به یک آیین برائتی و حتی خشونت‌آمیز روی می‌آورند؟

از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این رفتار را می‌توان با چند ساز و کار توضیح داد:

۱. جبران (Compensation):

در روان‌شناسی، جبران عبارت از راه‌کاری‌است که از طریق آن آگاهانه یا ناآگاهانه، ضعف‌ها، ناامیدی، تمایلات یا احساسات نابسندگی و بی‌کفایتی در یک حوزه از زندگی با موفقیت یا سربلندی در حوزه دیگری از زندگی پوشش داده شود. سازوکار جبران می‌تواند برای پوشش دادن ضعفی واقعی یا خیالی، شخصی یا فیزیکی مورد استفاده قرار گیرد. افرادی که در سبک زندگی روزمره‌شان مرزبندی‌های دینی را کمرنگ کرده‌اند، در مقاطعی تلاش می‌کنند با «نمادهای پررنگ» خود را به هویت مذهبی پیوند بزنند. انتشار استوری عیدالزهرا برای این افراد نوعی «جبران» است: آنان می‌خواهند به خود و دیگران نشان دهند که هنوز در جرگه افراد ملتزم به عقاید دینی هستند، حتی اگر حجاب و دیگر الزامات را سبک شمرده باشند.

۲. هیجان‌خواهی و تخلیه جمعی:

مراسم عیدالزهرا با شادی‌های افراطی و بعضاً توهین‌آمیز همراه است. برای نسلی که بیشتر در فضای فردگرایانه و هیجان‌محور زیسته، این نوع «شادی بی‌هزینه» جذاب است. برعکسِ زیست متعبدانه که نیازمند صبر و التزام است، این نوع مراسم انرژی و هیجان فوری عرضه می‌کند.

۳. ساده‌سازی معنویت:

گرایش لیبرالی در دین به دنبال «دین حداقلی» است؛ دینی که سختی نداشته باشد. طبیعی است که این افراد، به جای تأمل در مفهوم سنگین و مسئولیت‌آفرین امامت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به شعائر ساده‌تر و احساسی‌تر میل کنند؛ یعنی شادی بر نفی دیگری، نه تعهد در برابر حجت خدا.

۴. پدیده‌ی برساخت رسانه‌ای:

باید توجه کرد که استوری‌گذاری و آیین‌های مجازی نوعی «سیاست نمایشی» است. افراد با بازنشر چنین محتواهایی احساس می‌کنند در «اکثریت جمعی» قرار گرفته‌اند. رسانه‌ها هم در این سال‌ها به تقویت چنین پدیده‌ای کمک کرده‌اند، به‌گونه‌ای که عیدالزهرا برای گروهی از نسل جوان مذهبی به یک «ترند» بدل شده، نه یک مناسک دینی اصیل.

ریشه‌های معرفتی و تمدنی تناقض

این تناقض تنها در سطح روان‌شناسی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه ریشه در دو جریان معرفتی دارد که در ظاهر متضادند، اما در عمل یکدیگر را تقویت می‌کنند:

۱. لیبرالیسم دینی:

لیبرالیسم، دین را یک «انتخاب شخصی» می‌بیند، نه یک حقیقت الزام‌آور. از این منظر، حجاب هم می‌تواند مثل استایل پوشش باشد. این تفکر باعث می‌شود امر قدسی به حاشیه رانده شود و امر شخصی در مرکز قرار گیرد.

۲. برائت‌گرایی تفرقه‌افکن:

در سوی دیگر، جریان «تشیع انگلیسی» و مراسم‌های برائتی قرار دارند. این جریان نیز حقیقت امامت را به حاشیه می‌برد و به جای تمرکز بر معنای تاریخی ۹ ربیع _آغاز امامت مهدوی_ جامعه را درگیر منازعات تاریخی می‌کند.

نکته‌ی مهم اینجاست: هر دو جریان در نتیجه، «امامت» را به حاشیه می‌رانند. لیبرال‌ها با فردی‌سازی دین، و متحجران با هیجانی‌سازی و تقلیل آن. شاید به همین دلیل است که برخی افراد در ظاهر لیبرال، در این نقطه با برائت‌گرایی پیوند می‌خورند؛ زیرا هر دو یک کارکرد دارند: سبک کردن بار سنگین امامت.

اگر این تحلیل درست باشد، ۹ ربیع می‌تواند به میدان مهمی برای بازسازی هویت شیعی تبدیل شود. به جای افتادن در دام دوگانه‌ی «لیبرالیسم دینی» و «برائت‌گرایی تفرقه‌افکن»، باید این روز را به فرصتی برای معرفی مفهوم اصیل امامت بدل کرد.

امامت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یک «واقعیت تمدنی» است. اگر روزی بتواند همه‌ی ظرفیت‌های خود را آشکار کند، می‌تواند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و علم را در سطح جهانی متحول سازد. بنابراین ۹ ربیع باید به «جشن امید و انتظار» بازتعریف شود؛ جشنی که در آن جوانان بیاموزند امامت یعنی مسئولیت در قبال آینده بشریت، نه فقط شادی برای نفی دیگری.

پدیده‌ی «حجاب استایل‌ها» و استوری‌های عیدالزهرا در نگاه نخست شاید صرفاً تناقضی رفتاری به نظر برسد، اما در لایه‌های عمیق‌تر نشان می‌دهد که چگونه جریانات مختلف می‌توانند حقیقت امامت را به حاشیه برانند. از منظر روانشناسی اجتماعی، این رفتار بیشتر یک تلاش برای جبران هویتی و کسب هیجان است. از منظر معرفتی، اشتراک لیبرالیسم دینی و برائت‌گرایی در بی‌اثر کردن امامت، این پیوند ظاهراً متناقض را توضیح می‌دهد.

امروز بیش از هر زمان دیگر، نخبگان و متدینان باید ۹ ربیع را از این انحراف‌ها بازپس بگیرند و آن را به جایگاه حقیقی خود بازگردانند: روز آغاز امامت ولیّ‌عصر(علیه‌السلام)، روز امید، روز طلوع تمدن نوین اسلامی.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها