در میان اندیشمندان بزرگ تاریخ تشیع نام شیخ مفید چون چراغی درخشان در قرون نخستین فقه و کلام شیعه میدرخشد. محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به شیخ مفید ریاست شیعه در قرن چهارم و پنجم را عهده دار بود و از نقاط مختلف دنیای اسلام مثل ساری و خراسان و موصل مورد مراجعه بود. ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان او را چنین توصیف می کند: «مفید بسیار پارسا و فروتن وپاسدار علم بود. گروهی از دانشمندان ازمحضر او بهره جستند. او چنان در مکتب تشیع والامقام است که معروف است بر هردانشمندی حق دارد.» در آن برهه ی حساس که شهر بغداد محل تضارب آراء فراوانی بود، حفظ و دفاع و شاکله بندی عقاید شیعه از اهمیت بالایی برخوردار بود که شیخ مفید نقش به سزایی در این راستا ایفاء نمود.
از دیدگاه شیخ مفید در تبیین نظام سیاسى و بیان ضرورت و انواع آن، واژگان «امامت» و «عصمت»نقش محورى دارند. زیرا با امامت معصوم و ریاست ایشان است که مکلفان به صلاح و رستگارى دست یافته، از فساد و تباهى نجات مىیابند، جنایتکاران تأدیب مىشوند، گناهکاران توبه مىکنند، گمراهان اصلاح مىشوند، جاهلان تعلیم داده مىشوند، غافلان آگاه مىگردند، حدود اقامه مىگردد، احکام میان اهل اختلاف اجرا مىشود، امیران بلاد نصب مىشود، مرزهاى بلاد اسلامى ایمن مىگردد، اموال مردم محافظت مىشود و کیان اسلام مورد حمایت قرار مىگیرد. همه اینها همان نظامدهى سیاسى به جامعه مسلمانان است که در این نظام بهترین راه برای تحقق اهداف الهی حکومت معصوم می باشد.از همین جا تمایز دیدگاه ایشان با کسانی که انتخاب مردم را بخشی از مشروعیت حاکم می دانند معلوم می گردد.
اما سوال اصلی این جاست که در عصر غیبت شیخ مفید چه نظام سیاسی را پیشنهاد می کند؟
در کتاب مقنعه در بحث از ولایت بر اقامه ی حدود ایشان فرمودند:«اقامه ی حدود به سلطان اسلام که از طرف خدای متعال نصب شده واگذار شده است که ایشان همان اهل بیت پیامبر می باشند و کسانی که آنها برای این کار نصب کرده اند و ائمه این امر را به فقهای شیعه تفویض نمودند که در صورت امکان حدود را جاری کنند و اگر از حاکم جائر یا عده ای از ظالمین خوف داشتند اقامه ی حد بر ایشان واجب نیست»
طرفه این که مرحله ی سوم امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با کفار نیز به تصریح ایشان در دایره اعمال ولایت فقیه قرار می گیرد. در اندیشه ی سیاسی شیخ مفید جامعه ی ایمانی نبایست منفعل باشد و در صورت درخواست فقیه حاکم برای تحقق احکام الهی واجب است به او یاری رساند. ایشان قضاوت و خواندن نماز عید را از اموری می داند که به فقهاء تفویض شده است. نکته ی قابل تامل کلام ایشان این است که برخی فقهاء مثل مرحوم امام با این که قائل به ولایت مطلقه ی فقیه بودند اما راجع به نماز عید احتیاط کردند که در عصر غیبت به جماعت خوانده نشود مگر از باب امید به ثواب اما شیخ مفید چنین احتیاطی ندارند!
دریافت زکات از موارد دیگری است که شیخ مفید آن را از شئون فقهای مورد اعتماد می داند چرا که فقیه آگاه تر به مواضع مصرف زکات است. در بحث وصیت نیز شیخ مفید در مقنعه به شانی دیگر از شئون فقیه اشاره می کند.
ایشان فرمودند:« اگر وصیت کننده شرط نکرده باشد که شخص وصیت شده بتواند مفاد وصیت را به شخص سومی وصیت کند وصیت شده حق ندارد به شخص سوم وصیت کند حال اگر وصیت شده از دنیا برود ورثه ی میت حق ندارند خود را متولی وصیت قرار بدهند بلکه این امر از شئون معصوم است و در صورت غیبت ایشان فقهای عادل که از تدبیر و زیرکى خاصى برخوردارند ولایت دارند.»
در انتهاء به کلامی از استاد سید محمد جواد شبیری اشاره می شود که در خور توجه است ایشان فرمودند:«طراحی کتاب مقنعه ی شیخ مفید طراحی حکومتی می باشد. حکومتی در دایره ی داخلی!»



