یادداشت؛

جلوه‌ای زنانه از عزت، مجاهدت و استقامت

فعالیت‌های صفیه‌سادات پس از پیروزی انقلاب نیز در امور علمی، تربیتی، قرآنی و اقدامات خیّرانه ادامه یافت. او که بار دیگر تصمیم گرفته‌بود در راه حفظ اسلام، مقاومتی دیگر را تجربه کند، مهدی را به‌سوی جبهه‌ی نبرد با بعثی‌ها، بدرقه کرد. او باید از کسی دل می‌کَند که قلب صفیه را آکنده از عشق خود کرده‌بود.

رحا مدیا | معصومه حسنعلی زاده

صفیه (عزت السادات) آیت الله زاده شیرازی، از نوادگان میرزای شیرازی بزرگ، در سال ۱۳۱۸ در نجف اشرف، چشم به جهان گشود. علوم قرآنی را نزد پدر و برادران خود فراگرفت و در سال ۱۳۲۲ به‌همراه خانواده به ایران آمد.

سال‌ها بعد وقتی مهدی شاه‌آبادی به خواستگاری او آمد، علی رغم آن‌که صفیه‌سادات از موقعیت ضعیف مالی و سختی‌های معیشتی زندگی طلبگی آگاه بود، به ازدواج او درآمد. او که با شنیدن شوق و علاقه‌ی مهدی برای نگهداری و خدمت به مادر، با اشتیاق به زندگی سه نفره رضایت داده‌بود، در خانه‌ای اجاره‌ای که از لطف و صفا و احترام همسرش به او پُر شده‌بود، حیات پرفراز و نشیب خود را آغاز کرد.

این بانوی مجاهد در تمام سال‌هایی که در کنار همسرش می‌زیست، ساحل آرامشی در کنار دریای پرتلاطم او بود؛ صفیه سادات در سفرهای تبلیغی، پا به‌پای همسر قدم می‌گذاشت و معارف قرآنی را تعلیم می‌داد. با آغاز مبارزات سیاسی مهدی نیز، نه‌تنها خانه‌اش محل امن برای مبارزان شد بلکه با ترغیب و تشویق خود، به همسرش در این راه سخت و ناهموار، قوت قلب می‌داد.

زمانی که همسرش در زندان‌های ساواک محبوس شد، او به‌همراه همه‌ی فرزندانش، مقابل زندان تحصن می‌کرد، به سخنرانی علیه رژیم می‌پرداخت و با نامه‌های شجاعانه‌ی خود به مأموران و تحریک خانواده‌های زندانیان، رژیم را به ستوه در‌می‌آورد.

عزت‌السادات در حضور همسرش، صبورانه خانه‌ی پرمهر خود را وقف خدمات او به مردم کرده‌بود و درِ خانه‌اش تا نیمه شب به روی آنان گشوده‌بود و در غیاب و حبس همسرش نیز، محکم و استوار، بی‌قراری‌های هفت فرزند خویش را در نبود پدری مهربان و با نشاط، التیام می‌داد و از مادر همسرش که در فراق پسر خود از شدت گریه نابینا شده‌بود، مراقبت می‌کرد.

فعالیت‌های صفیه‌سادات پس از پیروزی انقلاب نیز در امور علمی، تربیتی، قرآنی و اقدامات خیّرانه ادامه یافت. او که بار دیگر تصمیم گرفته‌بود در راه حفظ اسلام، مقاومتی دیگر را تجربه کند، مهدی را به‌سوی جبهه‌ی نبرد با بعثی‌ها، بدرقه کرد. او باید از کسی دل می‌کَند که قلب صفیه را آکنده از عشق خود کرده‌بود؛ آن‌قدر عمیق که این بانوی عاشق را در مقابل پروردگارش محزون ساخت که چرا حبّ دو معشوق (یکی الله و دیگری همسرش) را در دل گنجانده‌است؟

این بانوی صبور، با آن‌که هنوز داغ درگذشت پدر، برادران و فرزند ۱۵ ساله‌ی خود را در دل داشت، با قلبی لبریز از محبت همسر، در سوگ شهادت مهدی نشست اما زینبی سیرت به مجاهدت و استقامت ادامه‌داد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جلوه‌ای زنانه از عزت، مجاهدت و استقامت

لینک کوتاه: