رحا مدیا | عرفان خانی جمهور
بارها در تاریخ ایران حاکمیت مرکزی حین نبرد با دشمن خارجی، سعی کرده خوانشی ملی از این تقابل داشته باشد و همین روایت ملی را در افکار عمومی چیره کند.
وقتی سلسله ساسانی خود را در نبرد با دو ایدئولوژی خارجی از شرق (بودیسم) و از غرب (مسیحیت) یافت، متقابلا دین زرتشتی را بازسازی کرد و از آن یک ایدئولوژی ملی مذهبی ساخت؛ تا با استعانت از این روایت ملی به جنگ ایدئولوژیهای شرق و غرب برود.
حاکمیت امروز ایران نیز خود را مستلزم خلق روایت ملی میداند و «ای ایران» را به همین جهت پاس میدارد؛ خصوصا که اینبار دشمن وجودی ایران پا به میدان نبرد گذاشته است. البته جمهوری اسلامی در خلق روایت ملی از پیشینهی درخشانی برخوردار است، چه زمانی که با خلق گفتمان دفاع مقدس، پیوندی لایزال میان ملیت و اسلامیت برقرار کرد و چه آنجا که با گفتمانسازی مدافعان حرم، فرصت جدیدی برای معنا و تجسم ملیگرایی ايرانی فراهم کرد.
نخستین تجربه روایتسازی ملی: خلق گفتمان دفاع مقدس
گفتمان دفاع مقدس، محصول روایت ملی انقلاب اسلامی از جنگ هشت ساله بود. روایتی که در آن اسلامیت و ملیت توأمان درحال رشد و نمو بودند و هیچ نشانه از تقابل میان آن دو یافت نمیشد. جالبتر آنکه پیش از این بارها سعی شده بود میان اسلامیت و ملیت تفکیکی کاذب صورت گیرد و حتی چنین اقدامی ارزش و آرمان ملی نیز تلقی میشد. این درحالی بود که جریاناتی همچون جبههی ملی با وجود تفکیک ملیت و اسلامیت، همواره در دفاع از وطن شکست خورند و حتی قادر به تداوم ملی شدن صنعت نفت نبودند چه برسد به مقابله با قدرتهای شرق و غرب.
رهبر انقلاب فرمودند: از اول انقلاب، یک گروهی سعی میکردند گرایش به ملیت را و نام ایران را و بزرگداشت ایران را در مقابل گرایش اسلامی و انقلابی قرار بدهند و تفکیک کنند بین مسئلهی ملیت و مسئلهی اسلامیت. جنگ، دفاع مقدس و شهدای عزیز ما این وسوسهی باطل را بهطور واضح و به صورت عملی ابطال کردند.
امتحانِ بزرگِ جنگ پیش آمد، به مرزهای کشور حمله شد، ایران مورد تهاجم قرار گرفت، آن هم نه فقط تهاجم یک دولت و یک همسایه، [بلکه] یک تهاجم بینالمللی به معنای واقعی کلمه که مکرر این را عرض کردهایم؛ آن کسانی که ادعا میکردند طرفدار ایران هستند، از ترس درون خانههای خودشان خزیدند و حاضر نشدند یک قدم برای دفاع از مرزهای کشور بردارند، بعضیهایشان هم که گذاشتند رفتند از کشور؛ همان کسانی که مدعی طرفداری از ایران و ایرانیت بودند!
چه کسی از مرزها دفاع کرد؟ بچه مسلمانها، نماز شبخوانها، چیتسازیانها، سلگیها، لشکر انصارالحسین؛ اینها دفاع کردند، اسلام دفاع کرد از مرزهای ایران. اسلامیت و ایرانیت دو قطب متضاد نیستند، یک حقیقتاند. هر کسی طرفدار اسلام شد، هر کسی سرباز اسلام شد، از هر ارزشی -از جمله ارزش میهن و وطن- به طور طبیعی دفاع میکند. حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمَان؛ این از ایمان است.
اما روایت ملی جمهوری اسلامی از جنگ اخیر را میتوان به مراتب مؤفقتر از تجربه فوق دانست. به این خاطر که ملت ایران حین جنگ ۱۲ روزه در معرض القائات مخربی قرار داشت که در تجربه فوق چندان نشانهای از آن دیده نمیشد. القائاتی از این قبیل که این جنگ، جنگ حکومت است نه مردم یا اینکه جمهوری اسلامی، آغازگر درگیری و مسبب فلاکت ناشی از جنگ است و…
اما با این وجود ملت ایران ذیل روایت ملی انقلاب اسلامی، همبستگی غیر منتظرهای به تصویر کشیدند و ملیگرایی جديدی در قواره مبارزه با اسرائیل مجسم ساختند.
دومین تجربه روایتسازی ملی: خلق گفتمان مدافعان حرم
وقتی جهان غرب در برابر بیداری اسلامی، بدلی غیرحقیقی به نام داعش تولید و در تحولات سوریه مداخله کرد، روایتسازی ملی انقلاب اسلامی در قالب گفتمان مدافعان حرم، فرصت معنا و تجسمی تازه یافت. تجسمی تازه که منجر شد شهید سلیمانی و دیگر همرزمانش، برای تأمين توأمان منافع اسلام، ایران و انقلاب اسلامی در نبرد با داعش پیشتاز باشند.
از همین رو بود که ایشان میفرمود: امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی.
شهید سلیمانی حضور در جایگاه مدافعان حرم و دفاع از وطن در بیرون مرزها را متضمن تحقق همزمان منافع ملی و مصالح دینی میدانستند. در روایت ملی حاج قاسم اسلام پشتوانه ایران بود و از ایران حرمی ساخته بود که همگان را مجاب به دفاع از آن میکرد.
همانطور که خود ایشان نیز در وصیت نامه خود تصریح میکنند که اسلام و انقلاب خمینی(رحمهالله) پشتوانه ایران و از سویی دیگر در خدمت کامل اسلام است: «بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد.»[۳]
روایت ملی جمهوری اسلامی از جنگ اخیر را میتوان در تدوام تجربه فوق دانست. با این تفاوت که آن زمان، نیروهای ملی ایران در بیرون مرزها، مانع پیشبرد پروژه نظام سلطه و در رأس آن اسرائیل شدند؛ اما اکنون ملت ایران در درون همین مرزها با همبستگی تمام سگ هار نظام سلطه یعنی اسرائیل را با شکستی تاریخی بدرقه کردند.
تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد، جمهوری اسلامی همچنان توانایی خلق روایت ملی در دل بحرانها را دارد. روایت جمهوری اسلامی از امر ملی مبتنی بر پیوند لایزال اسلامیت و ملیت است. پیوندی جاودان و مستحکم که تا همیشه قادر به دفاع از وطن است.