رحا مدیا | سجاد انجمشعاع
شهادتِ سید حسن نصرالله، رهبر و ستون استراتژیک محور مقاومت، رخدادی است که نهتنها برای جهان اسلام، بلکه برای جغرافیای قدرت در سطح بینالمللی پیامدهایی عمیق دارد. اما، این شهادت، همچون تمامی موارد پیشین از قبیل شهادت سردار سلیمانی و شهید عماد مغنیه و دیگر عوامل برجسته و حیاتی، باید با نگاهی عمیقتر و مبتنی بر اصول راهبردی ایمانی و مقاومت اسلامی تبیین و تحلیل گردد. باید به یاد داشته باشیم که این نوع ترور، استراتژی دیرینه طاغوت بوده است؛ «هدفگیری رؤسا و فرماندهان بهامید فروپاشی بدنه». اما آنچه همواره مغفول میماند، قدرتی است که به سلاح نظامی برتری دارد: «ایمان»
«شهادت، در اندیشه و منطق اسلامی»، نه پایان که آغاز است، نه شکست که تمهید پیروزی است. و این حقیقت، محور تحلیلی است که از دریچه آیات قرآن، تجربههای تاریخی صدر اسلام و رهنمودهای امامخمینی و امام خامنهای و تفکر استراتژیک و دیالکتیک تاریخی قابل تحلیل است.
در دنیایی که قدرتها بهاندازهها و شمارشها وابستهاند و معیار قدرت را در تعداد سلاحها و تجهیزات نظامی میجویند، باید تأمل کرد. سلاحها، ابزارهای جنگی، تجهیزات نظامی و هر آنچه به نام قدرت فیزیکی شناخته میشود، همه محصول یک امر بنیادین هستند: ایمان.
ایمان، نه بهعنوان یک مفهوم معنوی انتزاعی، بلکه به مثابه یک قدرت واقعی و ملموس که جبهه مقاومت اسلامی را تقویت میکند. همانگونه که در طول تاریخ دیدهایم، هیچ ارتشی بدون اعتقاد و باور عمیق به پیروزی، توان ایستادگی در برابر دشمن را نداشتهاست.
ایمانی که نه صرفاً یک باور اعتقادی بلکه یک نیروی محرکه و موتور پیشبرنده است که تمام ارکان جبهه مقاومت، اعم از نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بر آن استوار است. سلاحهای نظامی و تسلیحات جنگی که در جبهههای نبرد رونمایی میشود، در اصل، تجلیات و نمودهای عینی این ایمان راسخاند.
امامخمینی(ره) به کرات بر این موضوع تأکید داشتند که «قدرت ما از قدرت ایمان است»، و این اصل را باید مبنای هرگونه تحلیل سیاسی، نظامی و فرهنگی در جغرافیای مقاومت قرار داد. در نظام تفکر اسلامی، قدرت حقیقی نه در ابزارهای مادی و سلاحهای نظامی بلکه در ایمان راسخ است که به هیچ سلاحی نیاز ندارد و خود بهتنهایی سلاحی برای فتح قلوب و ارواح است. بنابراین، شهادت نصرالله باید به منزلهی تقویت این ایمان و بازآفرینی روحیهی مقاومت در بطن جامعه اسلامی تلقی شود.
رهبر معظم انقلاب، امام خامنهای(حفظهالله) نیز در بیانات خود بهویژه در دوران پس از شهادت سردار سلیمانی، این مفهوم را به روشنی تبیین کردند که «شهید قویتر از زنده است»، زیرا خون شهید، همچون خون مطهر امامحسین(ع)، بذر مقاومت و پایداری در دلهای مردم میافشاند. این حقیقت باید محور تحلیل راهبردی کنونی ما قرار گیرد. دشمنان با حذف فیزیکی رهبران مقاومت، بهدنبال ایجاد شکاف در بدنه این جبهه عظیماند، اما غافل از آنکه مرگ فیزیکی رهبران، آغاز فصلی نوین از تقویت معنوی و ایمانی است که قدرت نرم و اجتماعی مقاومت را بازتولید میکند.
درسی که از تاریخ صدر اسلام میتوان گرفت، به وضوح نشاندهنده این است که هرگاه دشمنان به ترور و حذف فیزیکی رهبران پرداختهاند، بدنهای قدرتمندتر از قبل ظهور کرده است. پس از شهادت امامعلی(ع)، هرچند که جبهه حق در ظاهر با مشکلاتی مواجه شد، اما حرکت امامحسن(ع) و سپس قیام خونین امامحسین(ع) نهتنها این جبهه را تضعیف نکرد بلکه تحولی عمیق در بیداری امت اسلامی پدید آورد که تا به امروز ادامه دارد. بنابراین، شهادت سید حسن نصرالله نیز باید با همین منطق تحلیل شود. دشمنان باید بدانند که با حذف فیزیکی وی، تنها شعلههای مقاومت در دل مردم زبانه میکشد و ایمان آنان تقویت میشود.
اینک وظیفه راهبردی ما در شرایط حساس کنونی، چیزی نیست جز «جهاد تبیین»، که مقام معظم رهبری از آن بهعنوان «ضرورت زمانه» یاد کردهاند. دشمنان تلاش میکنند تا با ایجاد ترس و شبهه، ایمان مردم را سست کنند. ترور و ترساندن، راهبرد اصلی آنان برای تضعیف ایمان و باورهای مردم است. اما ما باید به یاد داشته باشیم که مرزهای حقیقی مقاومت، مرزهای جغرافیایی نیستند؛ بلکه مرزهای فکری و ایمانیاند. این مرزها تنها با جهاد تبیین و تقویت قدرت شناختی مردم حفظ میشوند.
جهاد تبیین، یک «استراتژی شناختیایمانی» است که باید در بطن جامعه گسترش یابد. ما باید مردم را از خطرات و نقشههای دشمنان آگاه کنیم، و در عین حال، آنان را با حقایق بنیادین ایمان و مقاومت آشنا سازیم. این جهاد تبیین، باید بهگونهای باشد که قدرت شناختی جامعه تقویت شود و مردم بدانند که دشمنان نهتنها بهدنبال ترور شخصیتهای بزرگ ما هستند، بلکه به دنبالِ «ترور ایمان و باورهایما» هستند.
در چنین شرایطی، مرجع اصلی قدرت حکومت اسلامی مردماند و قدرت مردم نیز به ایمان و باور راسخ آنان به مبانی اسلامی و مقاومت است. اگر دشمنان با ترور تلاش میکنند بدنه مقاومت را تضعیف کنند، ما باید این بدنه را با ایمان و جهاد تبیین تقویت کنیم. تمام نقشهها و توطئههای دشمنان در نهایت به تضعیف ایمان مردم معطوف است؛ زیرا آنان بهخوبی میدانند که قدرت حقیقی مقاومت، در ایمان و باورهای عمیق مردمی است که با هیچ ابزار نظامی قابل شکست نیست.
اگر ایمان مردم مستحکم بماند، دشمن هرگز نخواهد توانست مرزهای مقاومت را فتح کند. مرزهای جغرافیایی در امتداد مرزهای ایمانی شکل میگیرند و اگر ایمانی راسخ در دلها و ذهنها باقی بماند، هیچ قدرت نظامی و هیچ استراتژی طاغوتی نمیتواند این مرزها را بشکند.
مرزهای واقعی این نبرد، مرزهای قلبی و ایمانی است. همان گونه که مرز اسرائیل در قلب ایمان ما ترسیم شدهاست، باید بدانیم که مرزهای ما نیز در ایمان مردم ما نهفتهاست. اگر ایمان را از دست بدهیم، یعنی تسلیم دشمن شدهایم.
وظیفه راهبردی ما در برابر شهادت سید حسن نصرالله، نه در واکنشهای احساسی و تدافعی، بلکه در جهاد تبیین و تقویت بنیانهای شناختی و ایمانی مردم است. شهادت نصرالله، باید نقطهای برای بازتعریف راهبردهای شناختی در مواجهه با دشمنان باشد.
جهاد تبیین، بهمعنای تحلیل دقیق و علمی وضعیت کنونی و ارائه دکترین شناختی نوین برای تقویت ایمان و بینش عمومی است. در واقع، جهاد تبیین بهعنوان یک «راهبرد دیپلماسی ایمانی»، میتواند به حفظ و تقویت قدرت نرم محور مقاومت منجر شود و از تضعیف آن جلوگیری کند.