رحا مدیا | صدیقه مدملی
اینجا نه قطعهای از بهشت بلکه همۀ بهشت را مییابی! آرام سنگفرشها که در جان مشتاقان امنیت مینشاند و زلال صحن آینه تو را به تماشای روشنی کرامتی میبرد که بر دستان آسمانی این آستان نشسته است و طراوات رأفتی هماره بر چشم آنانکه به جستجوی حیات آمدهاند سایه گسترده است. اینجا نشانهای دارد که تسکین یابیم از رنج بینشانی ساحتی ملکوتی..
هر بار که اینهمه دارایی برمیدارم از این خانه، اندیشیدهام که الگوی معاصری زن مسلمان با آنچه در اینجا جاری است چه نسبتی دارد؟ زن مسلمان چه برمیدارد از این آرامش و زلالی و روشنی و حیات؟ چگونه؟ آیا میتوان مستند به گزارشهایی که از زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها در تاریخ آمده است با خواهانیهای زن معاصر نسبتی برقرار کرد؟
در کتب تاریخی آمده است که ایشان از مدینه به سمت طوس برای دیدار امام خویش آمدهاند. براساس این گزارش، شاید بتوان چرایی هجرت حضرت معصومه سلام الله علیها را در قالب الگویی خانوادگی تبیین کرد یا حتی در قالب الگویی اجتماعی ـ سیاسی. اما به نظر میرسد که الگویی بالغتر نیز از این هجرت قابل فهم است؛ برای یافتن چنین الگویی باید تاریخیت زن مسلمان با استناد به حیات بزرگان این تاریخیت همچون حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز بررسی شود.
در الگوی جامع برآمده از سنت نبوی و اوصیایی، مرد ولی است و زن حامی امر ولایت و پرچمدار آن و اقتضای عینیتداری این پرچمداری، ظهور این حمایتگری است و این بدان معناست که حقیقت ولایت امام از مجرای جایگاهداری زن در اجتماع معنادار میشود. البته این حمایتگری با لحاظ عنصر معاصریت، در هر دورهای به صورتی ظاهر میشود، همچنانکه حضرت خدیجه سلام الله علیها در همراهی امر ولایت حضرت رسول صلوات الله علیه و آله همۀ دارایی خود را در برافراختن پرچم ولایت آن حضرت عرضه میکنند.
حضرت زهرا سلام الله علیها در ساحت بالغ این پرچمداری، با جان خود و در اوج معرفت و صدق میدانداری نمودند و سپس حضرت زینب سلام الله علیها در میراثداری مادر و جدۀ بزرگوارشان، در اوج عقل و ایثار پرچمدار قیام کربلا میشوند. در بازخوانی دقیق واقعۀ عاشورا اگر جهاد حضرت سیدالشهدا علیهالسلام از لحظۀ خروج از مدینه است، حضور حضرت زینب سلام الله علیها و سایر مخدارت در همراهی کاروان را نیز باید از همان لحظه نگریست. پرچمداری اقتضای حضور و ظهور دارد. از همین مجرا میتوان حقیقت حمایتگری حضرت معصومه سلام الله علیها از امر ولایت را نیز مرتبهای دیگر از این ظهور دید. اینکه هجرت آن حضرت از مدینه به سمت طوس در ساحتی فردی دیده شود و در دیدار با برادر تقلیل یابد، بیتوجهی به امر عظیمی است که ایشان در امتداد الگوی تدبیری امر ولایت تحقق یافته است. ایشان در ظاهرسازی پرچمداری امر ولی با کاروانی از خاندان رهسپار میشوند تا معاصریتی از جنس زمان خویش را در این مسیر رقم بزنند.
بر اساس آنچه از این بزرگان در سنخ پرچمداریهای ایشان مییابیم میتوان گفت مهمترین مؤلفۀ این الگو، لحاظ معاصریت در گام تدبیری خویش نسبت به امر ولایت به عنوان امر دین و در حقیقت در گام تحقق دین است. بدین معنا که ایشان با عبور از ساحت تفسیر دین که بخش آغازین دینداری است، در ساحت تدبیری و در گام بلند تدین و تحقق دین چنین الگوی عینی ای که بدان اشاره شد را پیش چشم ما گذاردهاند، زیرا در ساحت تحقق دین است که دین شأن پاسخگویی مییابد و البته اقتضای لحاظ معاصریت در تدبیر، اقتضائاتی همچون تولید گفتمان جدید مبتنی بر منابع و سیره دارد.
بر اساس همین شأن است که زن مسلمان معاصری مطالبۀ الگویی گفتمانساز و کارآمد از تاریخیت مسلمانی خویش دارد با استناد به این تاریخیت جایگاه عظیم زن مسلمان ترسیم میشود. بر این اساس، امر ولایت نیاز به حمایت دارد و این حمایت برعهدۀ زن است چه در ساحت فردی، چه اجتماعی. بلوغ و کمال این حمایتگری در پرچمداری بانوان بزرگی چون حضرت معصومه سلام الله علیها گزارش شده است، اما در مراتب پایینتر این پرچمداری در ساحتی چون ساحت خانواده بر عهدۀ زنان قرار دارد. زن مسلمان توانمند در این پرچمداری است که گاه در ساحت خانوادگی و گاه در ساحت بالغ اجتماعی پرچمداری میکند. چنین الگویی اساساً با الگوهای مدرنی که حقیقت وجود زنان را درحد مسائل جنسی تنزل میدهند قابل مقایسه نیست.