به گزارش رحا مدیا، اصغر طاهرزاده استاد فلسفه در کانال ایتایی خود نوشت: در رابطه با شخصیت جامع بانو امین مشهور به «بانوی ایرانی»، خوب است نظری اجمالی به کتاب «نفحات الرّحمانیه» ایشان بیندازیم.
در رابطه با جایگاه کتاب شریف «نفحات الرّحمانیه» که نشاندهنده اوج شخصیت آن بانوی بزرگ است در معارف توحیدی همراه با رسالت تاریخی که احساس کردهاند؛ میتوان گفت گزارشات مطرح شده در آن کتاب، گزارش استقرار و حضوری بوده از آنچه آن بانوی متفکر در آن حاضر بودهاند و به یک معنا آری! کتابِ مذکور مصداق همان روایتی است که میفرماید: «اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» نسیمهای رحمت الهی گاه بگاه میوزد، خبر نمیکند که کی و چه ساعتی میآیم، هوشیار باشید که از آن نسیمها استفاده کنید.
کتاب «نفحات الرّحمانیه» کتابی است با محتوای اشراقی که عقل و قلب در آن جمع شده است و این امتیاز خاصی برای آن کتاب میباشد.
روح مادرانهای که در این کتاب حاکم است، همراه با حکمتی است عمیق و از این جهت انسان را به حیرت میاندازد و این است حضور در تاریخ آخرالزمانی که بشر جدید میتواند در آن حاضر شود و بانو امین به خوبی آن را درک کردهاند.
در کتاب شریف «نفحات الرّحمانیه» ارادهای برای طرح معارف لطیف «عقلی قلبی» که همان حضور در «اصالت وجود» صدرایی است به خوبی در میان میباشد.
در نفحه اول عملاً مخاطب را عوت میکنند در توجه و تفکرِ توحیدی نسبت به علم خداوند به اشیا با نگاهی ظریف که حقیقتاً به زیباییِ تمام به آن پرداختهاند.
در نفحه سوم به درک جایگاه «ممکن» و «واجب» میپردازند، امری که حقیقتاً هر متفکری نیاز دارد نسبت به آن بیندیشد.
در رابطه با کتاب شریف «نفحات الرّحمانیه» میتوان گفت آن کتاب یک دوره عرفان در مسیر جمع بین عقل و قلب را برای خواننده در میان میگذارد، با نظر به حضوری که هر انسان موحدی در زمانهای که زمانه آخرالزمانی است بدان نیاز دارد.
روحیه بشر جدید نسبت به آنچه در ابتدا پذیرفته بود، روحیه پرسش و پرسشگری است و این حالت در کتاب «نفحات الرّحمانیه» به خوبی مشاهده میشود که چگونه ایشان خودشان با خودشان در رابطه با آن مسائل در گفتگو هستند.1
مسیر توحیدی، نفحاتی که بر بانو امین پیش آمده است برای بسیاری از اهل ایمان قابل توجه میباشد و از این جهت خوب است اهل تفکر و توحید با آن حضور از طریق آن کتاب مانوس شوند.
برای هر انسانی که در توحید مستقر گردد نفحات الهی مطابق ذوق و روحیهاش پیش میآید، حال یا در احساس روحی و روحانیاش، مانند بانو امین که حضوری است قلبی همراه با تعقل و یا آن حضوری اشراقی خواهد بود که در زبان به ظهور میآید، از آن جهت که «زبان، خانه وجود» است، مانند آنچه در شخصیتهایی چون جناب مولوی و حافظ و یا برای شهید آوینی پیش آمده. عمده آن است که انسان از طریق آنها، بودن گسترده و متعالی قدسی خود را به صورتهای مختلف احساس میکند.
رسالت بانو امین در نگارش کتاب شریف «نفحات الرّحمانیه» رسالتی است حساس و مهم. به نظر میآید این رسالت در این کتاب غیر از آن نوع رسالت و وظایفی است که در دیگر آثارشان به چشم میخورد، از آن جهت که معمولاً اهل سلوک خودشان مامور به نوشتن نفحات خود نیستند. گویا بانو امین متوجه شدهاند زمانه، ظرفیتِ فهمِ آن نفحات را داشته است که ایشان مأمور به نوشتن آنها شدهاند، هرچند به زبان عربی، و این است معنای «شخصیت تاریخی بانو امین و حضور قدسی در عین جهانیبودن».
آخرین نفحه کتاب «نفحات الرّحمانیه»، نفحه 56 میباشد در بیان معاد جسمانی و روحانی که ظاهراً بلندترین نفحه است با رموزی دقیق تا حجت را در این رابطه یعنی در رابطه با معاد جسمانی و روحانی تمام کرده باشند.
اینکه میفرمایند: «مبادا چنین فکر کنی آنچه بر زبان میگویم در قلبم نیست» حکایت سلوک توحیدی است که اگر کسی در آن مستقر شود به نحوی آن سلوک برای او پیش میآید که به گفته خودشان مبتنی بر امور نظری نیست و این نکته مهمی است و از این جهت این کتاب حجّت است بر این قاعده که بانو مجتهده امین در نزد خود حاضر شدهاند و از خود گزارش میدهند.
در راستای حضور وجودی که برای انسان پیش میآید، خوب است به این جمله ایشان فکر کنید که میفرمایند: «و ما اشرق علی قلبی فی الاوائل کان کاالعلوم النظریه…»2 آنچه در اوایل بر قلب من تابید مانند علوم نظری بود، یا از صور قیاسیِ مرکب از صغری و کبری، اما مسبوق به فکر و نظر بر نحوه متعارف، یا تعلیم و تعلّم و یا نحوی دیگر، با الهام از خدای تعالی… پس از آن متذکر میشوند نباید گمان کرد کلمات ذکر شده در کتاب نفحات اقتباس از کلمات حکما و فلاسفه و عرفا است که به خود نسبت دادهام «انتسبها الی نفسی من دون خبره و وجدان منی بها» بدون اطلاع و وجود آنها در خودم. این یعنی گزارش از حضوری که پس از سلوک برای انسان به طور خاص و مطابق روحیه او پیش میآید.
با توجه به نکته فوق باید متوجه جایگاه بانو مجتهده امین شد و حضوری که ایشان از آن گزارش میدهند، به عنوان گزارش از جهانی که برای ایشان گشوده شده با وسعتی اینچنینی که در کتاب «نفحات الرّحمانیه» از آن حضور گزارش میدهند و با تعبیر «عین الیقینبودن» از آن نفحات، بقیه را دعوت به چنین حضوری مینمایند و میفرمایند: «هذا لیس فی استعباد کیف و ینبغی لکل مؤمن ان یجد و یجهد کی یصیر معارفه علی حدّ یصل الی «عین الیقین» و لکل احدٍ استعداد لذلک»3 و در چگونگی آن استعبادی نیست و شایسته است هر مؤمنی جدّ و جهد نماید تا اینکه معارفش به عین الیقین برسد و استعداد آن در هر فردی موجود است.
آنچه با دقت بر نفحاتی که برای بانو امین پیش آمده میتوان یافت، توجه حضوری ایشان است بر «اصالت وجود» و با چنین توجهی بعضاً معارفی سراغ ایشان میآید مانند درک قیمومیت خداوند با هر موجودی و درک این نکته که علم خداوند به اشیاء عین وجود عینی آنها است که همان حضور وجود معلوم نزد عالم است که در نفحه دوم برای ایشان پیش آمده و یا نفحاتی که مستقیماً بر جان ایشان وزیده است و همراه بوده با آگاهیهای توحیدی که از نفحه 12 به مرور پیش آمده و بعضی از آنها به جای نفحه، «تذکره» است مانند تذکره 25 و خطوراتی که آن خطورات ایشان را نسبت به امکان توهّمات در ذهن متذکر میشوند و سپس با الهامات قلبی، ولی با هویتی حِکمی که از «اصالت وجود» حاصل میشود، مییابند چون صفاتِ خداوند عین ذات اوست، پس به جای طلب دلیل برای حقیقت او، از آن جهت که وجود او برای خودش در میان است، به همان معنای «دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» میباشد و خوب است به آن «تذکره» به عنوان حضوری که برای انسان در نزد انسان پیش میآید نظر شود، به جای طلب دلیل برای جوابگویی به آن خطورات.
امید است رفقای متعمّق که به دنبال ایمان بزرگ در مقابل کفر بزرگ هستند با تدبّر در کتاب شریف «نفحات الرّحمانیه» معنای ایمان و کفرِ آخرالزمانی را تجربه نمایند، ایمانی فوق باورهای انتزاعی.
1- به همان معنایی که در روایت داریم: امام سجاد«علیهالسلام» میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَعَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» خداوند مىدانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مىآيند كه براى آنها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد.(الكافى، ج 1، ص 91)
2- ص 14 کتاب نفحات الرحمانیه – چاپ محمدیه اصفهان- محرم 1369
3- ص 15 کتاب نفحات الرحمانیه – چاپ محمدیه اصفهان- محرم 1369