به گزارش رحا، حجت الاسلام دکتر سید مهدی موسوی، استاد حوزه و دانشگاه، در هشتمین جلسه از سلسله نشستهای شبهای حوزه که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قم برگزار شد، به موضوع «حوزه علمیه مطلوب در نگاه حضرت آیت الله خامنهای» پرداخت.
وی در خصوص اهمیت موضوع تحول در نظام فکری رهبر معظم انقلاب گفت: این بحث بحث مستوفایی است و اساساً دغدغه مقام معظم رهبری از ابتدای طلبگی موضوع تحول حوزه علمیه بوده است. ایشان در کتاب «خون دلی که لعل شد» میگویند؛ سال 1337 من برای تحول به قم آمدم و اینکه ببینم برای حوزه چه میشود کرد چون انتقاداتی به وضعیت حوزه داشتیم و احساس میکردیم که باید یک تحولی ایجاد کرد. این مطلب را در چند مورد دیگر در آثارشان هم بیان کردهاند که مسأله تحول حوزه برای من از سال 37 مسأله شده است و از همان زمان تا به امروز ایشان در باب تحول حوزه و معرفت دینی اندیشیدهاند و حتی میتوان ادعا کرد کل آثار رهبر انقلاب در همین موضوع تحول حوزه است چرا که ایشان معتقدند بنیاد همه تحولها تحول در حوزه معرفت است، تحول در حوزه آگاهی است و بنیاد جامعه اسلامی را حوزه علمیه و روحانیت و معرفت دینی تشکیل میدهد. بنابراین اگر دنبال تحول در هر بخشی از لایههای جامعه و ساختارهای اجتماعی هستیم در درجه اول باید تحول در حوزه و تحول در معرفت دینی را جستجو کرد.
استاد حوزه و دانشگاه به ضرورت شناخت تلقی رهبر معظم انقلاب از تحول را بیان کرد و گفت: بعد از دوازده-سیزده سال تمرکز روی آثار رهبر معظم انقلاب میتوانم بگویم که اگر هر کدام از متفکران ما یک مفهوم مرکزی و پایهای در اندیشه خود دارند این مفهوم مرکزی و پایهای و بنیادی در دستگاه فکری ایشان مفهوم تحول است؛ مفهوم حرکت و تلاش و پیشرفت است و انسان بودن انسان را به همین تحول میشناسند. شاهد این ادعا اینکه در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» در همان اولین یادداشتی که ناظر به جلسه اول است میفرمایند «تلاش و حرکت آدمی که فلسفه بودن اوست» و اصلاً فلسفه انسان بودن را حرکت و تلاش و کوشش و تحول میدانند. پس باید بهدنبال این باشیم که بفهمیم تلقی ایشان از تحول چیست؟ و تحول را بر اساس کدام پایگاه فکری و فلسفی و الهیاتی تحول را معنا میکند؟
این استاد حوزه و دانشگاه در خصوص خاستگاه فکری حضرت آیت الله خامنهای از تحول گفت: رهبر انقلاب در حوزه فهم تحول کاملاً متأثر از فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه هستند یعنی برعکس فلسفه ارسطویی که لازمه اثبات و تحول و تکامل چیزی نفی چیز دیگری است مثل نفی مدرنیته مقدمه است برای اثبات سنت. و تبعاتی هم براساس همین نظریات برگرفته شده از نظرات ارسطویی داشتهایم (چه نظرات هگل، چه نظرات فکویی، یا مارکس، یا نظرات دیالکتیک و حتی نگاه سنتی امثال حسین نصر و…) اینها وقتی سخن از تحول حوزه میکنند در واقع نوعی گسست از گذشته میدانند یا نوعی گسست از تحولات جدیدی که بهواسطه مدرنیته و انقلاب اسلامی و از تغییر منطق اجتهاد یا تغییر منطق فهم دینی تغییر بنیادهای معرفتی سخن میگویند.
وی ادامه داد: اما در نگاه فلسفه حکمت متعالیه که زیر ساخت فکری اندیشمندان اسلامی قرار گرفته در رأس آنها امام راحل، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی و خودِ رهبر انقلاب، تحول و تغییر و تکامل را ذیل نظریه حرکت جوهری فهم میکنند یعنی نگاه اتصالی است و یک حرکت دینامیکی و پویایی است که لایهای به لایه دیگری از مرحله و درجهای به مرحله و درجه دیگری و بالاتری است بدون نفی و گسست.
حجت الاسلام موسوی برای تحول از دیدگاه رهبر انقلاب سه اصل بیان کرد و گفت: تحول از دیدگاه رهبر معظم انقلاب سه اصل مهم وجود دارد اصل اول اتصال تاریخی اصل دوم پیوستگی فرهنگی و اصل سوم تکیهبر اصالتهای هویتی است. بنابراین اگر انقطاعی اتفاق بیفتد مرگی ایجاد شده و دیگر تحول نیست و باید پیوستگی فرهنگی ان لحاظ شود یعنی در ادامه یک اندیشه و نظریهای باشد یعنی در بحث تحول موضوع جهان معنایی مهم است. سومین مطلب اینکه اگر قرار است تحول ایجاد شود باید اصالتها پیدا شود و آن اصالتها را محور قرار داده شود و با تکیهبر آن اصالتها و هویتهای واقعی آن را رشد داد و رونق داد. بنابراین تحول مال جوهر است و تغییر مربوط به عوارض است. این مبنای اصلی نظریه تحول رهبر انقلاب است که تحول، یک سنت اجتنابناپذیر لایتغیر و قطعی است. چون ذات این عالم تحول و تکامل است.
استاد حوزه و دانشگاه درباره انواع تحول از منظر حضرت آیت الله خامنهای هم گفت: در برابر تحول رکود و تحجر و ارتجاع و انزواست و رهبر معظم انقلاب با عبارتهای متفاوتی از همه اینها هم نامبردهاند جایی از واژه رکود استفاده کردهاند جایی از واژه تحجر و جمود یا از واژه ارتجاع و انزوا چون هر کدام از این کلمات جایی و در موضوعی کاربرد داشته است. در نگاه رهبر معظم انقلاب تحول دو گونه است در همه موضوعات تحول غلط و تحول صحیح چون در حرکت جوهری یک حرکت قسری داریم و یک حرکت ارادی. اراده انسان نقش اصلی و محوری را دارد و چون اراده است ما میتوانیم در چگونگی تحول و تغییر دخالت و مشارکت کنیم. تحول سنت لایتغیر الهی است اما مسیر تحول را انسان انتخاب میکند «إما هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» این موضوع در بحث ساختارهای اجتماعی هممعنا دارد.
وی در تبیین تحول درست حوزه افزود: تحول صحیح آن است که سه اصل بیان شده را داشته باشد و رهبر انقلاب از سه واژه حفظ، ترمیم و بالندگی استفاده میکنند. این حرکت ثابت و در عین حال پویاست. و تحول غلط هم خود دو گونه است تحولی که حوزه را بهسمت آنارشیسم و هرج و مرج سوق میدهد مراد هم آنارشیسم و هرج و مرج معرفتی است هم آنارشیسم هرج و مرج ساختاری. اما از این دو مهمتر است آنارشیسم در حوزه انقطاع از گذشته و ساختارشکنی است یعنی کسانی که معتقدند باید منطق جدیدی برای اجتهاد و فقه و اصول درست کنیم.