یادداشت؛

اختلال در تئوری سیاسی منتظری

یکی از مهمترین اقدامات حضرت امام خمینی در سال پایانی عمر مبارک خویش، برکناری آیت الله منتظری از جایگاه قائم مقامی رهبری بود. بنا بود پس از امام، ایشان به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران ایفای نقش کنند؛ و اینک امام به این نتیجه رسیده‌ بودند که چنین نباشد.

رحا مدیا | جواد کاوندی

یکی از مهمترین اقدامات حضرت امام خمینی در سال پایانی عمر مبارک خویش، برکناری آیت الله منتظری از جایگاه قائم مقامی رهبری بود. بنا بود پس از امام، ایشان به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران ایفای نقش کنند؛ و اینک امام به این نتیجه رسیده‌ بودند که چنین نباشد.

اما استدلال امام چه بود؟ ایشان طی نامه‌ای خطاب به آقای منتظری که حاوی سخنان مگوی بسیاری بود، متذکر شدند که وی دیگر صلاحیت رهبری را از دست داده‌اند و بیان داشتند که آقای منتظری پس از امام، جمهوری اسلامی را در اختیار لیبرال‌ها و منافقین قرار خواهند داد.

به‌راستی چرا امام می‌بایست یکی از بزرگ‌ترین شاگردان خود را از رسیدن به مقام رهبری منع کنند؟ آری هیچ‌گاه دشمن از منظر امام پنهان نگردید؛ و در این مسأله نیز آنچه در عمق نگاه امام پیداست همین دشمن شناسی است و نیز این مطلب که چنین دشمن شناسی در نزد آقای منتظری وجود نداشت، به‌گونه‌ای که به واسطه‌ی فقدان دشمن شناسی وی، اساس نظام اسلامی در اختیار دشمن قرار خواهد گرفت.

اینک امام خمینی خود را بر سر یک‌دو راهی سرنوشت‌ساز می‌دید؛ نخست آنکه سکوت کرده و کار را به‌دست اتفاقاتی بسپرد که پس از ایشان بنا بود بر سر آنچه شهیدان برای حفظ آن جان‌ها فدا کردند بیاید.

و دوم آنکه مقدمات چنین اتفاق ناگواری را از میان بردارند. آری امام کسی نبود که در برابر اصل نظام مسامحه به خرج بدهند و کاری را کردند که کمتر کسی می‌توانست آن را پیش‌بینی نماید. ایشان در نامه‌ای یکی از بزرگ‌ترین شاگردان و البته یکی از مهمترین نظریه‌پردازان ولایت‌ فقیه را از رسیدن به مقام رهبری منع کردند.

اما آیا پیش بینی امام درست بود؟ آنچه بعدها رخ داد حکایت از بصیرت تاریخی حضرت امام داشت، تا آنجا که آقای منتظری دچار دگردیسی فکری شده و دست از نظریه ولایت‌ فقیه برداشته و به دیدگاه دیگری تحت عنوان وکالت فقیه رسید. در این فرآیند فکری حقیقت ولایت‌ فقیه که امری الهی است از بین رفته و به امری عرفی تبدیل شد. جالب این است که وکالت فقیه درست همان چیزی است که از چارچوب تفکر لیبرالیستی به‌دست می‌آید.

آنچه در ساحت تئوری سیاسی آیت الله منتظری رخ داد، دقیقاً همان چیزی بود که حضرت امام خمینی خطر آن را گوش زد می‌کرد و اگر آقای منتظری بر منصب رهبری تکیه می‌زد این دگردیسی فکری در عمل حقیقت جمهوری اسلامی را به مسلخ نابودی می‌برد.

بواقع حضرت امام مانع از آن شد که آنچه در نهایت در ذهن و فکر آیت الله منتظری به وقوع پیوست در عالم واقع بر سر جمهوری اسلامی بیاید!

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها