یادداشت؛

حوزه علمیه، نهادی در امتداد نبوت و امامت

صدسالگی حوزه علمیه قم، فرصتی است برای تأمل در گذشته، و ترسیم آینده. اگر امروز، حوزه بتواند بین تعهد دینی، تخصص علمی، و دغدغه اجتماعی توازن برقرار کند، بی‌تردید قرن پیش‌رو، قرن درخشش دوباره آن خواهد بود.

به گزارش رحا مدیا، به مناسبت بزرگداشت صدسالگی حوزه علمیه قم حجت الاسلام بسطامی در یادداشتی نوشت؛

در میان نهادهای فرهنگی و دینی تمدن اسلامی، کمتر نهادی را می‌توان یافت که به اندازه حوزه های علمیه بر فکر و فرهنگ اسلامی تاثیری اینچنین عمیق و مستمر داشته باشند. این نهاد، که در امتداد نبوّت و امامت معنا می‌یابد، همواره وظیفه حراست، تفسیر و تبیین میراث وحیانی را بر دوش کشیده است.

اگر از منظر تاریخی، به سیر حوزه‌های علمیه از آغاز‌ تاکنون بنگریم، چهار مرحله شاخص و تاریخی قابل طرح است ، پیدایش، تثبیت، توسعه، و باز‌سازی.

۱. دوران پیدایش

اگر معنای حوزه علمیه را به‌عنوان بستری برای بحث و ترویج علوم دینی و الهی حساب کنیم، آغاز حوزه را باید در بطن خود اسلام جستجو کرد. نخستین حلقه های بحث های دینی، در مسجد پیامبر در مدینه شکل گرفت. اما آنچه به‌عنوان «حوزه علمیه» در معنای دقیق کلمه قابل تصور است، از دوران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام آغاز می‌گردد، دورانی که دستگاه فکری تشیع، ساختار علمی و منطقی پیدا می‌کند. در این دوره، حوزه بیش از آن‌که نهاد باشد، یک جریان است، جریان انتقال علم، فهم دین و مبارزه با تحریف‌ها.

۲. دوران تثبیت: از نجف تا حله و جبل عامل

در سده‌های میانی، یعنی از قرن چهارم و پنجم به بعد حوزه‌ها به‌صورت نهادهای منظم‌تری پدید آمدند. حوزه های علمیه نجف، حله و جبل عامل از آن جمله‌اند، حوزه نجف با حضور بزرگانی چون شیخ طوسی، چهره‌ای نهادی یافت و استقلال نسبی از قدرت سیاسی پیدا کرد. این استقلال، یکی از ویژگی‌های کلیدی حوزه در طول تاریخ آن بوده است. در این دوره، علم اصول، فقه، کلام و رجال به‌صورت کلاسیک و با دستگاه آموزشی مدوّن شکل گرفت.

۳. دوران توسعه: از صفویه تا مشروطه

در عصر صفویه، با رسمی شدن مذهب تشیع، حوزه علمیه قزوین، اصفهان، مشهد  جان تازه‌ای گرفتند. در این دوره، حوزه‌ها به‌نوعی بازوی فکری دولت شیعی شدند. اما نقطه قوت آن دوره، شکوفایی فلسفه، عرفان و علوم عقلی بود. بزرگانی چون ملاصدرا، میرداماد و علامه مجلسی، هر یک نمایندگان یک وجه از این شکوفایی هستند.

اما این شکوفایی با رکودی همراه شد که تا دوران مشروطه ادامه یافت. علما، در مواجهه با تجدّد غربی، نخست به انکار آن پرداختند، و سپس به مواجهه فعال دست زدند. آیت‌الله نائینی با نگارش «تنبیه‌الامه»، آغازگر ورود فقه به عرصه سیاست بود، فقهی که نه‌تنها به حلال و حرام می‌پرداخت، بلکه نسبت خود را با مفاهیم جدیدی مانند عدالت، آزادی و حکومت تعریف می‌کرد.

۴. دوران بازسازی: از تأسیس حوزه قم تا امروز

تأسیس حوزه علمیه قم به دست آیت‌الله حائری یزدی در ۱۳۴۰ قمری(۱۳۰۱ شمسی)، نقطه عطفی در تاریخ حوزه‌هاست. در زمانی که تمدن اسلامی دچار بحران هویتی بود، حوزه قم کوشید تا بار دیگر علم و عمل، فقه و فلسفه، سنت و دنیای جدید را به هم پیوند دهد. شاگردان این حوزه که شهید مطهری، علامه طباطبایی، امام خمینی و دیگر بزرگان از آن جمله‌اند، بانیان این پیوند بودند.

قیام امام خمینی، حوزه را از جایگاه ناظر به جایگاه فعال در صحنه سیاست کشاند. این، تحولی بنیادین در فلسفه وجودی حوزه‌ها بود. از آن پس، حوزه تنها مفسر دین نبود، بلکه مسئول اقامه دین نیز شناخته شد.

حوزه امروز و فردا

امروز، حوزه در معرض دو چالش بزرگ است، یکی چالش دنیای جدید، و دیگری چالش درونی. از یک سو، پرسش‌های نوین درباره انسان، جامعه، اخلاق، علم و دین، نیازمند دستگاه فکری نو و پاسخ های نو است، و از سوی دیگر، حوزه نیازمند بازاندیشی در ساختار آموزشی و نظام علمی خود است. اگر حوزه می‌خواهد همچنان بر تارک اندیشه دینی بدرخشد، ناچار است که سنت را با نوآوری جمع کند.

شهید مطهری در یکی از نوشته‌هایش می‌گوید: «اسلام، همچون یک رودخانه زنده است، اگر در بستر جاری نگردد، می‌گندد». امروز، رسالت حوزه آن است که این رود زنده را، از دل کوه‌های سنت، به دشت‌های تمدن نوین برساند، بی‌آنکه جوهر و اصالت آن را تغییر دهد.

صدسالگی حوزه علمیه قم، فرصتی است برای تأمل در گذشته، و ترسیم آینده. اگر امروز، حوزه بتواند بین تعهد دینی، تخصص علمی، و دغدغه اجتماعی توازن برقرار کند، بی‌تردید قرن پیش‌رو، قرن درخشش دوباره آن خواهد بود.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها