رحا مدیا | زهرا ابراهیمی
جهان، جهان دیجیتال است و رسانه غول برنده تمام مسابقات؛ بنابراین اگر بخواهیم در این میدان موفقیت را تجربه کنیم باید شاخصهها و مؤلفههای اصلی رسانه را بشناسیم. از نهادهایی که لازم است فعالیت خویش را با رسانه گره بزند حوزه علمیه است. حوزههای علمیه زمانی نقش مثبت و مؤثری خواهند داشت که اقتضائات رسانه را بشناسند و متناسب با زیست دیجیتال مردم به ارائه محتوا اقدام کنند. رویکرد دقیق و عمیق نسبت به رسانه عملکرد صحیحی را نتیجه خواهد داد و فهم ناقص ساختار رسانه نتیجهای جز تولید محتوای ناقص نخواهد داشت.
در سالهای اخیر ضرورت سواد رسانه، حوزههای علمیه را به انقلابی درونی واداشت تا از طریق درک ماهیت رسانه، آشنایی بافرهنگ و زبان فضای مجازی، انواع رسانه و کارکردهای مثبت و منفی آن و استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین به تولید محتوا بپردازند. اگرچه حوزه در این زمینه تلاش کرده؛ اما قطعاً بهدلیل اینکه رسانه یکلحظه متوقف نمیشود تلاش در جهت فهم ماهیت رسانههای جدید نیز نباید متوقف گردد.
مخاطبشناسی از دیگر اقتضائات فعالیت در جهان رسانهای است. نیازها، علایق، سلایق و نوع نگاه نسل جدید باید مورد واکاوی قرار گیرد تا فعالیت در رسانه معنادار شود و الا اگر قرار باشد بدون شناخت از مخاطب حقیقی و تنها با تکیهبر مخاطب سنتی به تبلیغ آموزههای دین پرداخت دیر یا زود قافیه را میبازیم. درک نیازهای روانی و اجتماعی مخاطبان توسط حوزههای علمیه منجر میشود تا مخاطبین این فضا از تولیدات حوزوی استقبال بهتری نمایند.
بومیان نسل دیجیتال برای دریافت محتوا سراغ جهان مجازی میآیند؛ بنابراین آنچه بهعنوان تولید محتوا توسط طلاب و حوزههای علمیه در این فضا منتشر میشود باید از اصالت علمی و دقت پژوهشی برخوردار باشد. تولید محتوا با دیانای اصالت در عصر فیک نیوزها را میتوان از مهمترین وظایف حوزههای علمیه دانست. محتواهای سطحی و تولیداتی که مبتنی بر منابع معتبر دینی نباشند نمیتوانند حرفی برای گفتن داشتهباشند. ضمن اینکه محتوای اصیل و علمی نیز به شرطی تأثیرگذار خواهد بود که در قالبهای جدید همچون یادداشت، داستان، موشنگرافی، پادکست، فیلم کوتاه و… ارائه شود. برای موفقیت در این عرصه تولید محتوای چندرسانهای را نباید نادیده گرفت.
یکی دیگر از شاخصههای اصلی در تعاملات آنلاین، بهروز بودن و پاسخگویی به شبهات و چالشهای روز است. وقتی اتفاقی رقم میخورد حوزه علمیه باید در همان آن و لحظه توان پاسخگویی را داشتهباشد و فرصت جواب را از دست ندهد. پاسخ به مسائل و شبهات نوظهور و تطبیق گفتمان دینی با شرایط جدید میتواند در بهره بردن از این فرصت اثرگذار باشد.
گستردگی دنیای مجازی بهگونهای است که در تعامل با این فضا باید به ابعاد مختلف توجه کرد؛ بنابراین حوزههای علمیه نیز لازم است تا با ارائه تصویری جامع از اسلام نه فقط بهبعد فقهی بلکه به ابعاد اخلاقی، اعتقادی، تاریخی و… بپردازد.
از دیگر اقتضائات رسانه، بازخوردگیری سریع است. بدین معنا که فضای مجازی شرایط ارسال و دریافت بازخورد و پرسشوپاسخ را فراهم آورده و مخاطبان ساکن در این فضا انتظار تعامل دوسویه دارند؛ لذا تعامل یکسویه و فقط گوینده بودن بدون دریافت بازخورد و بدون شنیدن نمیتواند نتیجه سازندهای در پی داشتهباشد. حوزه علمیه موظف است تا در فضای رسانه زمینه را برای طرح دیدگاههای مختلف فراهم کند و با ارائه استدلالهای عمیق منطقی و عقلی به اقناع مخاطبین مبادرت ورزد.
یکی از شاخصههایی که میتواند فعالیت در رسانه را به فعالیتی مفید تبدیل کند تولید محتوایی است که به تزریق امید در وجود مخاطب اهتمام ورزد. رسانه بهدلیل گستردگی دریافت محتوا خودبهخود پتانسیل این را دارد که افراد را بهسمت افسردگی و انزوای اجتماعی سوق دهد و حوزههای علمیه موظفاند باتوجهبه این ویژگی رسانه در تولید محتوای امیدبخش کوشا باشند.
بهرهگیری از هنر در ترویج معارف دینی نیز از جمله شاخصههایی است که در زیست مجازی نباید نادیده گرفته شود. هنر میتواند زبان گویای دین باشد و رسانه نیز میتواند بهترین فضا برای ارائه هنر دینی محسوب گردد. محتوایی که صرفاً رنگ موعظه و نصیحت به خود بگیرد نمیتواند این نسل را در دریافت مفاهیم دینی متقاعد سازد. حوزههای علمیه باید از هنر اصیل بهره برده و مواعظ دینی را در قالب هنر به مخاطب ارائه دهند. این شاخصه میتواند منجر به تقویت ارتباط عاطفی میان مذهبیها و غیرمذهبیها شود و همین همسو شدن با احساسات مخاطب احتمال تأثیرگذاری را بالا میبرد.
هدف دین اصلاح انسان و اجتماع است و حوزههای علمیه نیز با همین رویکرد و با همین انگیزه تأسیس شدهاست. از دیگر سوء رسانه ابزار قدرتمندی برای ایجاد تغییرات اجتماعی است. حوزه علمیه میتواند بهواسطه همین ابزار به ترویج اخلاق در اجتماع بپردازد و تغییرات اجتماعی مثبت را رقم زند.