در گفت‌وگو با استاد حوزه علمیه قم، مطرح شد:

حوزه پیشرو و سرآمد؛ از شناخت ارزش‌های نهفته تا دریچه‌ای رو به آینده

حجت‌الاسلام حسینی آملی: باید به فقه و فلسفه در جایگاه خود توجه داشته باشیم. قرار نیست کسانی که در حوزه فروع دین فعالیت می‌کنند، در تبیین معارف و اصول دینی ایجاد شبهه نمایند یا دل این عزیزان را خالی کنند. به همین ترتیب، آنان که در زمینه اصول دین توفیقاتی داشته‌اند، نباید بخش دیگر را تضعیف نمایند.

به گزارش رحا مدیا،‌ در پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم، آمده است: «حوزه‌ی قم امروز حوزه‌ای زنده و بالنده است. حضور هزاران مدرّس و مؤلّف و محقّق و نویسنده و گوینده و متفکّر در معارف اسلامی و انتشار مجلّات علمی و تحقیقی و نگارش مقالات تخصّصی و عمومی، مجموعاً ثروت بزرگی برای امروز جامعه و ظرفیّت عظیمی برای فردای کشور و امّت به شمار میرود.» ۱۴۰۴/۲/۱۷

رسانه‌یKHAMENEI.IR  در ادامه مطالب پرونده «حوزه پیشرو و سرآمد»، در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی حسینی آملی، استاد حوزه علمیه قم به بحث و بررسی پیرامون قدرشناسی از سرمایه‌های علمی و معنوی حوزه علمیه و ضرورت حرکت در مسیر آینده برای تحقق حوزه سرآمد و پیشرو  پرداخته است.

صدور پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، چه اهمیتی دارد و چه تأثیری در حوزه‌های علمیه می‌تواند داشته باشد؟

یکی از بخش‌های مهم پیام رهبر انقلاب اسلامی، توجه به دارایی‌های حوزه علمیه بود. حوزویان باید به ارزش‌هایی که در این حوزه نهفته است، از نسل قبل از دوران امام صادق (علیه‌السلام) تا امروز، توجه کنند. شخصیت‌های ممتازی در تاریخ شیعه در قم وجود داشته‌اند و ما باید این را غنیمت بشماریم. به‌عنوان مثال، در رجال، فردی به نام علی ابن ابراهیم داریم که از شخصیت‌های معتبر تاریخ اسلام است و پدر او ابراهیم ابن هاشم است. این آقای ابراهیم ابن هاشم در سلسله سند روایی توثیق خاص ندارد، اما وقتی روایات ایشان را می‌خواهند بر مقبولیت حمل کنند، یکی از توجیهاتی که برخی از اساتید ما مطرح کرده‌اند این است که در آن روزگار، افراد غیرمعتبر را از قم تبعید می‌کردند. افرادی که روایاتی از ائمه نقل می‌کردند و دارای اعتبار شخصیتی و مقبولیت روایی نبودند، از قم بیرون می‌شدند. بنابراین، قم به‌عنوان یک مجمع از موثقین شناخته می‌شد و این آقای ابراهیم ابن هاشم از قم تبعید نشده و در بین علمای آن روزگار قم باقی مانده است. همین که ایشان را از قم بیرون نکردند، خود نوعی مقبولیت روایات اوست و نشان‌دهنده موقعیت ویژه قم در آن زمان است.

اگر امام علیه‌السلام فرمودند قم، حرم آل پیغمبر است، این خود قرائن و حتی ادله‌ای بر وثاقت و اهمیت و اعتبار قم از دیرباز به شمار می‌آید. بنابراین، قم قبل از تشریف‌فرمایی حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله علیها) نیز چنین وضعیتی داشت. حضرت معصومه در سال ۱۷۳ هجری متولد شدند و شهادت امام صادق (علیه‌السلام) در سال ۱۴۸ هجری اتفاق افتاد. فاصله بین شهادت امام صادق (علیه‌السلام) و تولد حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) ۲۵ سال است. حضرت امام صادق (علیه‌السلام) در آن زمان، قبل از تولد حضرت معصومه (سلام‌الله علیها)، برای قم اعتبار خاصی قائل بودند. اینکه حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) نیز به قم تشریف آوردند، نشان‌دهنده اعتباری است که قم در نزد اهل بیت (علیهم‌السلام) داشت. ایشان از ساوه خواستند که آن‌ها را به قم ببرند. بنابراین، قبل از تشریف‌فرمایی حضرت معصومه (سلام‌الله علیها)، قم از نظر اولیاء و ائمه (علیهم‌السلام) اعتبار خاصی برخوردار بود و این اعتبار همچنان باقی و برقرار ماند.

حوزویان باید قدر عظمت این حوزه را بدانند، حتی اگر در بیرون از مرزها برخی به این عظمت اعتراف نداشته باشند. این حوزه که چندین دهه و بلکه بیش از هزار ساله است، دارای دارایی با ارزش و اعتباری مهم است. بعد دوم در پیام رهبر انقلاب اسلامی به حوزه‌های علمیه، توجه به قله‌هایی است که در آینده پیش رو داریم. رهبری بزرگوار در این پیام، دریچه‌ای به آینده‌مان باز کرده‌اند و بر این نکته تأکید دارند که محصلین و مدیران حوزه باید در فکر آینده حوزه باشند. ما قله‌هایی در پیش داریم و باید دقت کنیم که بار و بنه‌مان را به گونه‌ای آماده کنیم که بتوانیم این قله‌ها را طی کنیم. مدیران حوزه باید در عرصه تدبیر زمینه‌سازی کنند و حوزویان نیز باید همتی بالا داشته باشند تا در عرصه فکر و اندیشه، کارهای در خور و شایسته انجام دهند.

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین دومین سرفصل از حوزه «پیشرو و سرآمد» با تأکید بر اینکه حوزه نهادی برونگرا است که خروجی آن در همه‌ی سطوح، در خدمت فکر و فرهنگ جامعه و انسانها است، مهمترین وظیفه حوزه را «بلاغ مبین» دانستند و خاطرنشان کرده‌اند لازمه انجام این وظیفه «تربیت نیروی مهذّب و کارآمد» است. به نظر شما، حوزویان چگونه می‌توانند در امر تبلیغ دینی مؤثر باشند؟
ابتدا از چشمه‌ی علوم آل پیغمبر و قرآن، جان خود را سیراب کنیم تا به‌عنوان نموداری از حوزه در بیرون از حوزه ظاهر شویم. سپس می‌توانیم دشت تشنه‌ی جان‌های مشتاقان را از این چشمه‌ی علوم سیراب نماییم. بنابراین، در گام نخست باید خودمان گویای عملی اسلام ناب باشیم و مصداق عینی آن قرار گیریم. پیش از هر چیز، باید علوم آل پیغمبر را در جان و دل خود پیاده کنیم و به آن حدیث شریف «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» (مردم را به غیر از زبان‌هایتان دعوت کنید) عمل نماییم. روایات و آیات بسیاری در این زمینه وجود دارد که تأکید می‌کنند ما باید نخست خودمان تجسم عملی اسلام باشیم تا الگویی برای دیگران شویم. طلاب باید با تمام وجود و از سر وجدان به تحصیل علم بپردازند. بسیاری از مردم خارج از حوزه‌های علمیه، مشتاقانه در انتظار دریافت معارف دینی هستند و تنها یک طلبه‌ی شایسته و برجسته می‌تواند این نیاز را برطرف سازد. در وجود یک طلبه، هم «عالمیت» (دانش عمیق) و هم «عاملیت» (عمل به علم) باید تحقق یابد. تاریخ نشان داده است افراد بسیاری با وجود تحصیلات عالی، به دلیل فقدان تقوا، به جایی نرسیده‌اند. در مقابل، برخی با اخلاص و تقوای مثال‌زدنی، اما به دلیل کم‌توجهی به تحصیل علم، نتوانسته‌اند نقش مؤثری در هدایت جامعه ایفا کنند.

نقش حوزه در تبلیغ و تشویق مردم به اصول دین بسیار حائز اهمیت است. به‌عنوان مثال، در مورد سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر، ما حوزویان باید به جامعه بشری توضیح دهیم که معنای «خدا خرمشهر را آزاد کرد» چیست. این بیان، اشاره به توحید افعالی دارد که در «لا اله الا الله» نهفته است؛ یعنی «لا مؤثر فی الوجود الا الله» (هیچ تأثیری در هستی جز خداوند نیست). ما باید این مفهوم را به جهانیان و تحصیل‌کردگان جامعه منتقل کنیم و توحید ذاتی، صفاتی و افعالی را برای مردم تبیین نماییم. همچنین، در مورد توحید صفاتی و نظارت الهی، همان‌گونه که امام راحل (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) فرمودند: «عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت نکنید»، این مفاهیم باید از زبان ما حوزویان در جامعه روشن شود تا مردم خود را همواره در محضر خدا ببینند.

این نگاه توحیدی در تمام شئون زندگی جاری است. برای مثال، همسران در زندگی مشترک، حقوق متقابلی نسبت به یکدیگر دارند و هر دو در برابر خدا مسئول‌اند. در ادارات نیز، مراجعین و مسئولان در تعامل با یکدیگر، باید خود را تحت اشراف الهی بدانند. روابط انسان‌ها تنها دو‌بعدی نیست، بلکه سه‌بعدی است؛ یعنی علاوه بر حقوق متقابل، باید حضور و نظارت خداوند را نیز در نظر بگیرند. زن و مرد در انجام وظایف زنانه و مردانه‌ی خود در منزل، کارمندان در انجام مسئولیت‌های اداری، و مراجعین در رفتارشان با مسئولان، همگی باید بدانند که خداوند چارچوب این روابط را تعیین کرده است. مراجعین نباید به رشوه متوسل شوند، و مسئولان نیز نباید در انجام وظایف خود کوتاهی کنند. ما حوزویان موظفیم این دیدگاه توحیدی را به جامعه ارائه دهیم و مردم را از معارف دینی سیراب کنیم. همان‌طور که از فرمایشات مقام معظم رهبری استنباط می‌شود، وظیفه‌ی ما این است که اصول دین، فروع دین، احکام فقهی و مباحث عقلی را در جامعه ترویج داده و مردم را با معارف الهی آشنا سازیم. در حقیقت، این رسالت اصلی حوزه‌های علمیه است.

از تأکیدهای رهبر انقلاب اسلامی در پیام به حوزه علمیه، تدوین دروس حوزه بر مبنای فقه روشن‌بین و پاسخگو و به‌روز همراه با فلسفه‌ی روشن و دارای امتداد اجتماعی و دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع است. به نظر حضرتعالی امتداد فلسفه چه اهمیتی دارد؟

بله، این رسالت بر عهده متخصصان هر رشته است که مباحث را در سطوح مختلف ارائه دهند. در نسل گذشته، مرحوم شهید مطهری در این زمینه بسیار موفق عمل کرد و توانست مباحث سنگین فلسفی را در دانشگاه‌ها به زبانی روان برای همگان تبیین کند. امروز نیز این کار باید برای تمام سطوح فکری جامعه انجام پذیرد. همان‌گونه که علامه طباطبایی برای شروع فلسفه، کتاب «بدایة الحکمه» را نوشت و سپس «نهایة الحکمة» را ارائه داد، این نشان‌دهنده وجود سطوح مختلف آموزشی است. قرار نیست سطوح بالاتر، سطوح پایین‌تر را رد کنند، بلکه باید با استدلال‌های محکم‌تر و بیان قوی‌تر به تبیین مسائل پرداخت. بنابراین، کسانی که تخصص کار با کودکان و نوجوانان را دارند، باید بتوانند مباحث فلسفی را در سطح فهم آنان ارائه دهند. همچنین در مقاطع دکتری و تخصصی فلسفه، در تمام زمینه‌ها و در همه سطوح، باید با استناد به آیات و روایات، مطالب را به شکلی روشن و مستدل تبیین نمود. این رویکرد جامع و چندسطحی می‌تواند زمینه‌ساز رشد فکری جامعه در تمام مراحل علمی باشد.

باید به فقه و فلسفه در جایگاه خود توجه داشته باشیم. قرار نیست کسانی که در حوزه فروع دین فعالیت می‌کنند، در تبیین معارف و اصول دینی ایجاد شبهه نمایند یا دل این عزیزان را خالی کنند. به همین ترتیب، آنان که در زمینه اصول دین توفیقاتی داشته‌اند، نباید بخش دیگر را تضعیف نمایند. این دو بخش باید همچون دو بال در حوزه‌های علمیه، هماهنگ و همراه یکدیگر حرکت کنند تا هم خود را به کمال رسانند و هم پاسخگوی نیازهای علمی جامعه امروز جهان باشند. نکته پایانی بنده در این بخش تأکید بر تعادل و توازن میان مباحث معقول و منقول، اصول دین و فروع دین است. هیچ‌یک نباید دیگری را زیر سؤال ببرد، چرا که هر دو ضروری و مکمل یکدیگرند.

آنچه به مسئولان و مدیریت حوزه‌های علمیه مربوط می‌شود، ضرورت برنامه‌ریزی دقیق‌تر برای ارتقای سطح علمی و غنای محتوایی است. دنیای امروز باید با معارف ناب اسلامی اقناع شود و این اقناع علمی در گام اول، از طریق ارائه مستدل و عمیق اعتقادات اسلامی ممکن می‌شود. نمونه‌ی بارز این رویکرد را می‌توان در نامه‌ی تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچف مشاهده کرد که می‌تواند الگویی ارزشمند برای همگان باشد. در همین راستا، مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود بارها بر اهمیت مباحث عقلی و فلسفی تأکید کرده‌اند. برقراری تعادل میان مباحث معقول (فلسفی و کلامی) و منقول (فقه و اصول) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است – همان‌گونه که بین اصل و فرع رابطه‌ای تنگاتنگ وجود دارد. هرچند فقه و اصول از ارکان اساسی علوم حوزوی هستند، اما نباید به قیمت غفلت از معارف عقلی تمام شود. به عبارت دیگر، نباید کسی به مطالعه‌ی کتابی مانند «اسفار» بپردازد که از متون پیشرفته‌ی فلسفی است، اما در عین حال از رسیدن به مقام اجتهاد در فقه و اصول بازماند. این دو جنبه از علوم دینی باید در کنار یکدیگر و با حفظ تناسب و توازن مورد توجه قرار گیرند.

در پیام رهبر انقلاب اسلامی به حوزه‌های علمیه، آمده است: « کتاب درسی باید حاوی مطلب و زبان مناسب طلبه برای دوران محدود پیش از ورود به مرحله‌ی تحقیق باشد. تلاش موفّق یا ناموفّق بزرگانی همچون آخوند خراسانی، حاج شیخ عبدالکریم حائری و حاج سیّدصدرالدّین صدر برای جایگزین کردن کتابهایی چون قوانین و رسائل و فصول، با کفایه و دررالفوائد و خلاصة‌الفصول، با نگاه به همین ضرورتِ مهم بوده است. با اینکه آنها در زمانی زندگی میکردند که طلبه با انبوه واردات ذهنی و تکالیف عملی مانند امروز روبه‌رو نبود.» ۱۴۰۴/۲/۱۷ به نظر شما در حوزه اصلاح کتب درسی چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟

نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، مسئله بازسازی، تقویت و حفظ موجودیت حوزه و تعالی بخشیدن به آن است. تا زمانی که کتاب درسی بهتر و طرح جامع‌تری ارائه نکرده‌ایم، نباید موقعیت فعلی حوزه را تضعیف کنیم یا کتاب‌های موجود را دست‌کم بگیریم. به‌عنوان مثال، یکی از نخستین کتاب‌های فقهی در دوران ما، شرح لمعه بوده است. تا زمانی که کتابی گویاتر، آموزشی‌تر و بهتر از لمعه عرضه نشده، بر اساتید، مسئولان و حتی طلاب است که این کتاب را بی‌ارزش نشمارند و آن را تضعیف نکنند. ابتدا باید کتابی غنی‌تر و کامل‌تر ارائه شود، سپس به جایگزینی آن اقدام کرد. آن‌گاه می‌توان گفت: حالا که کتاب بهتری در اختیار داریم، می‌توانیم به سراغ آن برویم.

در این زمینه، نمونه‌ای قابل توجه، کتاب «الموجز» تألیف حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی در علم اصول است که جایگزین کتاب «معالم» شده است. بنده در دوران تحصیل هم «معالم» را خوانده‌ام و هم بعدها «الموجز» را تدریس کرده‌ام. این کتاب نسبتاً خوبی است که کلیات اولیه‌ای از علم اصول را در بر دارد. سپس خود ایشان کتاب «الوسیط فی اصول الفقه» را تألیف کردند که نشان‌دهنده این نکته است که برای هر رشته‌ای مانند اصول فقه، باید چندین کتاب در سطوح مختلف – از مقدماتی تا پیشرفته – وجود داشته باشد. این رویکرد باید در تمام علوم حوزوی جاری باشد. چه در فلسفه، چه در عرفان، چه در کلام، چه در منطق و چه در صرف و نحو. در گذشته نیز بزرگان ما همین روش را داشته‌اند و علوم را در سطوح مختلف آموزش می‌دادند. امروز هم اگر کسی بخواهد تألیف جدیدی انجام دهد، باید این سلسله مراتب آموزشی را رعایت کند. به‌عنوان مثال، اگر گفته می‌شود کتاب «رسائل» چندان مناسب تدریس نیست، راه حل این نیست که صرفاً آن را کنار بگذاریم، بلکه باید کتابی بهتر از آن نوشته شود و سپس جایگزین گردد.

به عبارت دیگر، در هر علمی ابتدا باید منابع مقدماتی و عمومی، سپس متون متوسط، و پس از آن کتب پیشرفته و تخصصی وجود داشته باشد. این نظام آموزشیِ پلکانی، هم به استحکام پایه‌های علمی طلاب کمک می‌کند و هم امکان پیشرفت تدریجی و عمیق‌تر در هر رشته را فراهم می‌سازد. نقد کتاب‌های موجود زمانی سازنده است که همراه با ارائه جایگزینِ بهتر و کامل‌تر باشد، نه صرفاً با طرد و ردّ منابع موجود. این همان روشی است که بزرگان و اساتید پیشین در تألیف و تدریس به کار می‌گرفتند و امروز نیز باید ادامه یابد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها