رحا مدیا | علی عسگری
هر گاه به جورچین تمدن غرب نگاه میکنم، با خودم میگویم، چقدر همه چیزشان به هم جور در میآید!
غربیها اول، دنیا را از معنا تهی کردند و سپس انسان را!
از آنجا هم که انسان بیمعنا، خدایی برای پرستش میخواست، دین بدون دنیا را عرضه کردند تا هیچگاه به گمان خودشان دنیا، معنوی نگردد!
اما روشنفکران ایرانی، شترمرغی از غربی شدن به وجود آوردند که تا امروز نه از آن سواری گرفته شده است و نه از تخم مرغش تغذیه میشود.
مدرنیته که در ایران، شعاری بیش نبود، تنها ثمرهاش صنعتی انگاری دیانت در ایران بود. اتفاقی که دور میپنداشتیم؛ اما بیخ گوشمان با سرعت هرچه بیشتر انجام شد.
بیتردید در دنیای مدرن، دین نیز میتواند تجارت کند یا تجارت شود، اما به شرطی که سکولار باشد. دینی که بخواهد استمرار معنا در دنیای مادی باشد، ظرفیتی برای صنعتی شدن ندارد. به تعبیری دین صنعتی، یعنی تمدن بدون فرهنگ!
توسعهی غربی در نگاه روشنفکری چنین توصیه میکند که باید نماد دیانت، صنعت شود تا دین سکولار و معنویت از آن رخت ببندد. به همین منظور هرچقدر بروز و ظهور فرهنگ از معنا و اندیشه خالی شود، حس و لذت جای آن را پر میکند.
اگر امروز میبینیم که مسجد نصیرالملک به آتلیه و مسجد شیخلطفالله اصفهان به کنسرت رقاصهها تبدیل شده است، ثمرهی جدایی نماد دین از معنای آن است.
صنعتی شدن دین اما جلوههای دیگری نیز دارد. گاهی یک محجبه برای جذب حداکثری، نگاه حداقلی به حجاب را با تبرج و عشوهگری خود ترویج میکند، و این یعنی حجاب کارکردی ضد فلسفهی وجودی خود یافته است که زحمتش را “حجاب استایلها” کشیدهاند.
یا وقتی هیأت به عنوان محفلی برای اندیشهی سیاسی، به دکانی زیر سایهی شهرت تبدیل شود تا اعتبار اشک و سینهزدن به دست سیستم صوت و قدمت شهرت سخنران و روضهخوانش گره بخورد، دیگر نگاه سیاسی عاشورا که پشتوانهای هزارساله دارد، کتمان میگردد و یا به عنوان حاشیهای کنار محتواهای اینستگرامی از آن استفاده میشود.
دینی که صنعت شود، باحجابش تبرج میکند، مسجدش عکاسخانه میشود و هیأتش، اتیکت شهرت میگیرد.
دینداری در ایران اگر صنعتی شود، کنش معنادار اجتماعی، دیگر رنگ و بویی از عقلانیت نخواهد گرفت، و این آغاز دینبازی است. همان دینی که امام حسین(ع) فرمودند: « الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ علی السنتهم، یحوطونه ما درَّت معایشهم، فاذا مُحِصُّوا بالبلاء قلَّ الدَّیّانون» تحف العقول، ص 245